ازم پرسید فکر میکنی کجا هستم، حدسم این بود که باید کوپنهاگ باشه و درست بود، فرداییش که امروز بود پیام داد فک میکنی الان کجام؟ حدس زدم تو مغازهی خاصی باشه که یادم افتاده که غلط بود
گفت نه نه، اومدم یه کشور دیگه و در کمال ناباوری پرسیدم رفتی سوئد؟
نوشت بخدا دارم ازت میترسم:)))))))
+ ازم بترسید، من حس ششمم جدیدا خیلی خیلی اکتیو شده
ماهی یک بار ساعت ۱۰ شب هوس میکنه بره سینما و پیشنهاد میده که بریم؟
و ماهی یکبار براش توضیح میدم که آخرین سانسهای سینمای رشت ۹ شبه و هر سری یه آه میکشه میگه آخه چرا؟
رفتم محل کارش، وقتی داشت کار میکرد من با چیز میزای موجود در محل کارش مشغول بودم و صدام در نمیاومد، صدام کرد که خانومچه؟ چرا خودتو گم و گور کردی بیا دور و برم باش دیگه...
براش تعریف کردم که یکی از دوستای مجازی آقام ازم درخواستی داشته و منتظر شدم ببینم واکنشش چیه، دیدم ساکته حرفی نمیزنه و منتظره ادامهش رو بشنوه، بهش گفتم لطفا واکنش نشون بده دیگه... گفت چهواکنشی مثلا؟ گفتم نظرتو بگو خب
گفت اگر برای خودت هم هیجان داره حتما این کار رو بکن
یه حس خوب و عجیبی بهم دست داد از این حجم آرامش و خونسردیش، و البته از همه مهمتر اعتمادی که بهم داره... فردا باید بیشتر دربارهش صحبت کنم باهاش و اگر واقعا موافق باشه شاید این کارو بکنم و در نهایت بهتون میگم جریان دقیقا چی بوده
+ بحث اصلا اجازه گرفتن ازش نیست، فقط دوس دارم حتما در جریان کیفیت ماجرا باشه
امروز اتفاقی چشمم به گوشیش خورد و دیدم تو دیجیکالا داشته قابلمه انتخاب میکرده:)))))) اونقدر خندهم گرفته بود که خدا میدونه
وقتی چای میخوردیم یهو گفت امروز داشتم ستهای قابلمه رو نگاه میکردم دیدم فلان برند چقدر قابلمه و تابهش قشنگه:دی یعنی مونده بودم چه واکنشی نشون بدم:))) فقط تونستم بگم اصلا خبر از برندا و قیمتاشون ندارم:دی
فکر کنم اولین آقاییه دور و برم که همچین روحیاتی داره و برام خندهدار و البته بامزهست، اینقدری عاشق کاسه بشقابه که من پیشش کم میارم. از اون بیشتر علاقه به قابلمه و قاشق چنگال داره:دی فک کنم امسال اگر دوستیمون ادامهدار شه برای تولدش یه دست قاشق چنگال بخرم
+ اگه اومدم پرسیدم چی بخرم براش؟ یادم بندازین لطفا
بعد مدتها تونستیم همو ببینیم، بهش میگم آخرین روز تابستون و اولین روز پاییزو با هم بودیما...
+ چای آلبالو خرید برام و چون قرار نبود چای بخوریم و دعوتش غیر منتظره بود خییییلی بهم چسبید.
+ چهارمین فیلم سینمایی عمرمونو با هم دیدیم. تصمیم داریم ۵می رو همین روزا که اونم رشته و منم هستم بریم ببینیم.
+ من تجربههای جدید رو دوست دارم و فردا یه تجربهی جدید کاری در انتظارمه، امیدوارم عالی پیش بره