مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

یکى از خوانندگان محبوبم

من هر کى رو که تو دنیاى مجازى فالو کردم یه جایى باعث سکته م شد، مثه همین پست هماى بعد بازى ایران که حالا ویرایش شده و واژه هاى سخیفش از توش حذف شده... 

مردک نالایق و بى ادب، کاش هرگز نمیشناختمش!

نامه براى بانو و مریم

دلم مى خواست ازشون تشکر کنم، اما بلد نبودم. دلم مى خواست تو یه نامه ى بى سر و ته، مثل همون نامه ها که بابا از شهر دانشجوییش براى مامانم مى نوشت ازشون تشکر کنم.

مثلا بنویسم بانو و مریم عزیز، هدیه ى ارزشمندتان به دستم رسید، از شما و ازچوپان سپاسگزارم که با همکارى هم حال دلم را خوب تر کردید، به نظرم باید برایتان جالب باشد دانستن آنکه من کى و کجا براى اولین بار هدیه تان را استفاده خواهم کرد، به شرط حیات روز "عید فطر"

دوستدارتان مگى

کاش میدونست چقد دوس دارم وقتى با صفت ها صدام مى کنه، اما نمیدونه...

خیلى سال بعد، اصلا خیلى خیلى سال بعد یه روزى میاد که دلت براى همین چیزاى پیش و پا افتاده تنگ میشه... 

مثل شنیدنِ واژه ى مو مشکى از دهن دوستت، یا مثلاً جوجوق خطاب شدن توسط اون یکى دوستت و خیلى چیزا، خیلى چیزا


+ کاش بلد بودم یه بار بهش بگم 


پریسا *_*

اولین بار ماه رمضون بود که دیدمش... 


+ نامردیه که اینقده دوره ازم

+ چققققد وقته که تهران نرفتم، چقد

ماه رمضون ٩٧

کى باورش میشد ماه رمضون امسال انقد با سرعت بیاد و همینجور بدو بدو بره؟ هنوزم دوست دارم، با اختلاف بهترین ماه سالى :)


  ادامه مطلب ...