مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

برای بابایی که قسمت نبود هیچ‌وقت در جایگاه عروس باهاش همکلام شم…


خوب بخوابی باباش، خوب بخوابی مرد آروم و دوست‌داشتنی… تا ابد یادم میمونه که هر بار تو راه بودیم زنگ میزدی که زنجیر چرخ داری؟ تا ابد یادم میمونه که باعث شدی یه عالم کتاب‌های خوب تو کتابخونه‌مون باشه…

کاش بتونم یه روزی جات برم مکه و آرزوت رو برآورده کنم… 

یه زندگی دیگه تموم شد…… به همین سختی و آسونی

دوستت داشتم، واقعا دوستت داشتم.


+ پسر کاش منو ببخشی که با هی به تعویق انداختن خواستگاری باعث شدم بابات دومادیت رو نبینه 

نظرات 21 + ارسال نظر
محیا 1402/04/31 ساعت 18:13

روحشون شاد

ممنونم

omid 1402/04/21 ساعت 09:49

تسلیت میگم روحشون شاد

خیلی ممنون

He 1402/04/10 ساعت 18:21

برای من خواننده تا همین الان محرز شده که تو پسره رو نمی‌فهمی. رابطه تون بورینگ شده. گاها تو طرف بی درک ماجرا هم هستی. همینو چند برابر کن. بعد از عقد هم همین شکلی خواهید بود و بدتر. اونجا که پسر تو روت میایسته و جوابت رو هم میده وقتی اینقدر غر های نفهمانه میزنی. خلاصه که کات د شت.

اوه یس!
مچکرم از قوت قلبی که دادین
مگه الان تو روم واینمیسه؟ تو بحث عموما دو طرف حرف میزنن و منم نمی‌خوام نتیجه بگیرم که چیزی درست میشه
هر دو نیاز به تمرین و درک بیشتر هم داریم

مهر 1402/04/03 ساعت 22:52 https://mehrooooo.blogsky.com/

روحش شاد
خودت مقصر ندون مگی جانم ،

چشم

محدثه 1402/04/03 ساعت 22:30

مگی عزیزم شوکه شدم… انشالاه تو و مخصوصا پسر بتونه این غم تاب بیاره… تسلیت میگم… هر چند الان آغوش بیشتر جوابه…

هاه عزیز دلم ممنونم از همدردیت… گاهی که فکر می‌کنم میگم ما آدما چه پوست‌ کلفتی داریم
مرگ‌های پشت سر هم بیماری ورشکستگی و و ‌و …
خدا خودش کمکمون کنه از این روزا عبور کنیم

آسمان 1402/04/02 ساعت 08:24 http://avare.blog.ir

تسلیت میگم
خدا رحمتشون کنه

ممنون آسمان قشنگ

مونا 1402/04/01 ساعت 19:37

سلام
تسلیت میگم عزیزم
روحش شاد و در آرامش باشه
منم پدرم رو از دست دادم و میفهمم این غم چقدر سنگینه
خودت رو سرزنش نکن
تقدیر دست ما نیست .. اینطوری نوشتن برامون
خدا صبر بده به پسر و شما و خانواده پسر

سلام عزیزم
میتونم حدس بزنم چه درد وحشتناکیه، امیدوارم خدا به دلت صبر زیاد و آرامش بده
سبک بگذره براتون غم دوریشون
و ممنونم

مهتا 1402/03/31 ساعت 21:44

عزیزم تسلیت میگم و امیدوارم خدا بهتون آرامش و صبر بده

ممنون از شما عزیزم

دل آرام 1402/03/31 ساعت 20:00

ای جانم آخه
خودخوری نکن قسمت نبود لابد

تلاش می‌کنم خودمونی نکنم ولی کاش بشه…

یادداشت های روزمرگی 1402/03/31 ساعت 19:30

مگی جان چی بگم که دلت آروم بشه... نمی دونم. روحشون شاد و در آرامش باشه

مهربون واقعا با خودم فکر می‌کنم تنها چیزی که خیلی میتونه برام کمک‌کننده باشه دعای دوستامه

آتشی برنگ آسمان 1402/03/31 ساعت 16:06

الهی۰۰۰ چ حیف شد
خدا رحمتشون کنه عزیزم

خیلی حیف شد… خیلی

تسلیت مگی

ممنون از شما عزیزم

هانی 1402/03/31 ساعت 12:01

متاسفم...
الان بدترین کاری که می‌تونی بکنی اینه که خودت رو سرزنش کنی به خاطر هزار تا کار کرده یا نکرده‌.
تو اگه تصمیمی برای رابطه‌تون گرفتی قطعن برای خودت یه دلیلی داشتی که محترمه و لازم نیست با عذاب وجدان خودتو اذیت کنی. کسی فردا رو ندیده و توام نمی‌دونستی قراره چه اتفاقی بیفته. الان همین که کنارش باشی و بهش آرامش بدی کافیه. به گذشته و کاش و اگرهاش فکر نکن.

نمیدونم چی بگم هانی جان

خیلی خسته و کلافه‌م، خودم افسرده‌م حالا میمونم با پسری که احتمالا بعد از فوت پدرش خیلی اذیته و کم انرژی و افسرده
دعا کن برام لطفا

مریم 1402/03/31 ساعت 10:07

روحشان شاد باشه . غم نبینید . خیلی تو این شرایط و جو شما دلگرم کننده است.

امیدوارم واقعا براش دلگرمی باشم

سوگند 1402/03/31 ساعت 05:32 http://Zahcheragh@gmail.com

غرق نور و رحمت الهی باشن ، جایگاهشون بهشت امن الهی
خوب مگی جان این هم بخشی از زندگیه ولی چه خوب که شما رو دیده بودن و از عروس آینده تصوری داشتن
ابن روزها هم در کنار پسر باش ، حالا که دیگه بلاتکلبف نیست ولی داغداره و بهش بگو چه خوشبخت بوده که این همه مدت با پدر بوده و حضورش رو لمس کرده ، شاید لازم بوده باشه تا حالا صبورتر شه برای این همه درد و دلتنگی

عزیز مهربونم
مرسی از نوشته‌ی دلگرم‌کننده‌ت
حتما بهش بگم

. 1402/03/31 ساعت 02:39

وای باورم نمیشه عزیزم
مگی بابای پس ر چی کاره بود؟ نوشته بودی قبلا نه
اولا که آشنا شده بودین

باور کردنی نیست برام…
نه من چیزی از شغلشون ننوشته بودم

توکآ 1402/03/31 ساعت 01:26

خدا به تو و پسر صبرعظیم بده واقعاً

خیلی ممنون

تیلوتیلو 1402/03/31 ساعت 00:25


خدا صبرتون بده

آخ تیلو جان
چقدر زیاد یادتم… خدا بابای عزیزت رو رحمت کنه و به شما و خونواده دل خوش بده

آویشن 1402/03/31 ساعت 00:05 http://Dittany.blogsky.com

تسلیت میگم ، روحشون شاد باشه
امیدوارم خدا بهتون صبر بده

مرسی آویشن مهربونم

خانوم ف 1402/03/30 ساعت 23:38

الهی بگردم ناراحت:

ف جانم
کاش این مدت با پسر مهربون‌تر بودم وقتی قرار بود اینجوری شه
و به قول تو عروس بازی در نمیاوردم

روحشون شاد

میدونم چه دردی دارید

خیلی ممنون از همدردیتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد