مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

باید ازت بپرسم که سالگرد اولین دیدارمون رو یادت میاد؟

فکر کن که یه روزی دوستی اینجا برات کامنت گذاشته، چند سال پیش؟ ۷سال؟ آره احتمالا… 

حالا بعد اون سالها تو اتاقش خوابیدی، صبح با صداش بیدار میشی اینجوری که میگه “بیدار شین مگی جون!” هیچ‌وقت نفهمیدم چرا همیشه اینجوری و با احترام حرف میزنه، فقط می‌دونم این دختر خیلی خیلی خودشه… خیلی خودشه و من رسما به خودم افتخار می‌کنم که همچین آدمایی رو از دنیای مجازی کشیدم بیرون و آوردمشون تو زندگیم

خیلی خوش‌‌شانس بودم که یه روزی وقتی اومده بودم تهران  قرار گذاشتیم و حالا شده اونی که اگر بخوام روزای آرومی داشته باشم میرم خونه‌ش… 


* جدیدا خیلی سعی می‌کنم چیزایی نگم که کسی دلش بخواد، اما سختم بود تو همچین روزایی از دوستیم نگم…

* دلتون نخواد ولی اگر میتونین مثل این دختره رفیق باشین برای دوستاتون… من که ازم بر نمیاد اون همه خوب بودن و مهمون‌نوازی ولی شما اگر میتونین دریغ نکنین از دوستاتون:)

نظرات 5 + ارسال نظر
هانی 1401/03/04 ساعت 23:34 http://www.hanihastam.blog.ir

تو خودت از بهترینایی

آویشن 1401/03/04 ساعت 06:51 https://dittany.blogsky.com/

داشتن دوست خوب نعمته ، درست مثل خودت

توکآ 1401/02/28 ساعت 13:40

شک نکن که خودت خوبی مگی :) وگرنه آدم مه به آدم بد خوبی نمیکنه که! میکنه؟ نهه

توکآ جان مهربون

BoBo 1401/02/28 ساعت 10:04

شما هم می‌تونی دوست باشی ؛) فقط باید بخوای و بدونی که دوست بودن یعنی چی ؛)

یجوری میگین انگار میدونین که دوست خوبی نیستم

+ اینم بگم که من هر بدی داشته باشم یه خوبی دارم و اونم اینه که تقریبا از دوستام انتظار غیر منطقی ندارم

عمر گران میگذرد خواهی نخواهی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد