مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

وقتی حالت خوب شه و بریم که باغ چای رو نشونت بدم.

امروز از بیمارستان مرخص شد و از ۱۰تا جمله‌ای که گفته بعد عمل ۱۲تاش ابراز ناراحتی از درد وحشتناکشه، نمی‌دونم طبیعیه یا نه... فقط می‌دونم اصلا نازنازی نیست و این حجم از ابراز درد برای پسر که اهل نق نق نیست غیر عادیه


امروز بعد مدتها با رفیق جانم رفتیم فومن، تجربه‌ی عجیب و جالبی بود. بدون اینکه عذاب وجدان داشته باشم حق خودم دیدم بیخیال مشکلات و پسر و عملش بشم و برم چند ساعتی از طبیعت انرژی بگیرم. مدتها بود چنین وقتی برای خودم نذاشته بودم و بسیار درگیر کار و روزمرگی شده بودم.


برای پسر:

منتظرم حالت خوب شه و بریم چای تازه دمی بخوریم، پس زودتر خوب شو

آقاهه گفت این چای مال کارخونه خودمونه و آدرس کارخونه رو بهمون داد. احتمالا اگر تو بودی میبردیم کارخونه و از اونجا برای خونه‌تون چای می‌خریدی...


بعد بهت بگم من که می‌دونم وقتی کافه‌ای رو معرفی می‌کنم فردا پس‌فرداش خونواده‌ت رو میاری اینجا و با خودم فکر کنم  واقعا چرا چرا هیچ‌وقت نمیذاره یه جا فقط و فقط برا خودمون دو تا بمونه؟:)



نظرات 3 + ارسال نظر
محدثه 1400/03/18 ساعت 10:24

فکر کنم تا الان درد پسر بهتر شده... کار خوبی کردی زمانی برای خودت گذاشتی مگی... من مطمئنم بهترین تفریحات دونفری در انتظارتونه...
لابد خانوادش میبره که بگه ببینید مای دیر مگی چه خوش سلیقه‌اس

عاشق خوشبینیتم

واقعا دلیلش اینه که دلش نمیاد ما جای خوبی رفته باشیم و خونواده‌ش نرفته باشن ولی خوشبختانه برعکسشم هست که با خونواده بره حتما برنامه میذاره من رو هم ببره

امیدوارم حال پسر خوب باشه
و حال دل خودت مگی جان

من عزیزم، حال هر دومون بهتره

توکآ 1400/03/14 ساعت 07:41

ان شاء الله پسر اوکی میشه
و بعدش دیگه مگی میشه خانواده پسر :))

عزیزممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد