فردا تولد دوستمه، دوستی که نمیدونم چطور اینقدر راحت در دنیای حقیقی جاشو تو دلم واکرد، آخ وقتی فکر میکنم میبینم چقدر خاطره داریم با هم...
فکر که میکنم میبینم یادم نمیاد وقتی نبود چجوری بود زندگیم، عین اینایی که بچهدار میشن و میگن یادمون نمیاد قبل بودن بچه زندگیمون چطور میگذشت...
این پست رو اینجا نوشتم چون خواستم یه بار دیگه از مگلاگم تشکر کنم که تو رو به من داد، میدونم احتمالا دیگه وبلاگمو نمیخونی...
+ انگار همین دیروز بود که تو رو اون صندلی رو به روی پنجره نشسته بودی و از طبقه ۱۱ ناامیدانه بیرون رو نگاه میکردی... با دیر رسیدنم رسما ناامیدش کرده بودم و من هنوز همونم و هنوز همیشه دیر به قرارام میرسم. هاه...
وای، نمیدونید که چقد حال خوبی بود.چقد هیجان داشتم و چقد چقد از اون روز به بعد زندگیم خوشرنگتر شد.
چه خوبه که هنوز مینویسی...
خوشحالم از این بابت.
شاد باشی
ممنون بوبو
چرا نمیخونه؟؟؟
نمیدونم، احتمالا دوست داره راحتتر بنویسم
یه نفر بهم پیام داد و گفت بیام وبلاگت!
هرچیزی تو این پست نوشتیو بهم دیروز گفتی
و چقدر خوشحالم که باهام در بیان احساساتت صادقی
ما نیرو محرکه هم بودیم برای دیونه بازی کردن!
قطعا منم قبل تو همچین بودم:*
.
بقیه پستارو نخوندم. خیالت راحت
دیگه هم باز نمیام اینجا. اگه جوابی داشت این کامنت
تو همون واتس اپ بگو
منم از مگلاگ ممنونم
مرسی از اون یه نفر

من راحتم، میتونی بازم بیای و اینجا مال هر دومونه
وقتی خوندم پست را حدس زدم منظورت چوپان باشه

دوستیتون مانا و همیشگی
تولد چوپان عزیز مبارک
ممنون بهامین جانم
ااااا ، شک کردم شاید منظورت چوپان باشه ولی چون نوشتی دیگه وبلاگت و نمی خونه گفتم شاید اون نباشه. پس مجددا شدیدتر تولدش مبارک ، دیدیش از طرف من هم ببوسش




نمیخونه دیگه وبلاگمو
خوش بحالتون؛ چه دوست خوبی.


دوستای من قدرمو نمی دونن.
نمی دونم تولد کیه ولی در هر حال تولد رفیقت مبارک




ازین ادما که حس میکنی خدا در بهشت رو واکرده بهشون تورو نشون داده گفته برو پیشش؟؟
دقیقا دقیقا
دوستیتون پایدار

تولد دوست جانت هم مبارک
ممنون تیلو