مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

وقتی پرت میشی به گذشته‌های دور...

بدترین اتفاق این روزها؟ پرت شدن به گذشته، بله بدترین اتفاق این روزهای من برگشتن به گذشته و شخم زدن خاطراته... 


+ بابالنگ‌دراز عزیزم، امیدوارم زنده و سلامت باشی

نظرات 10 + ارسال نظر
آویشن 1398/09/14 ساعت 06:30

کار بسیار بسیار پسندیده ای داری انجام میدی. نگاه کن بلامیسر

آویشن 1398/09/09 ساعت 04:49 http://dittany.blogsky.com

جودی ابوت یکی از بهترین کارتون هایی هست که تو دوران ما ساختن
مرور خاطارات گذشته هم می تونه آدم و خوشحال کنه هم ناراحت. مهم اینه به این فکر کنی اون اتفاقات باعث شدن الان تو جایی که هستی باشی ، یعنی باید تجربشون می کردی. ایشالا که سرنوشت برات اتفاقات خوبی نوشته باشه از این به بعد

واقعا یکی از بهتریناست
من دوباره دارم میبینمش

دلناز 1398/09/06 ساعت 13:00

میدونی چند وقتیه داشتم به بابالنگ درازت فکرمیکردم و دلم برای اون پستات تنگ شده بود
منم مثل تو یاد آوری گذشته قلبمو فشار میده

آخی

Masoud 1398/09/05 ساعت 22:13 http://masmd@blogsky

کامنت هانی رو دوست داشتم.

خیلی خوب کامنتی گذاشت

گیلاس 1398/09/04 ساعت 20:55

گذشته رو دوس دارم من.خاطره بازی از کارای مورد علاقمه

من هم اینجوری بودم، اما حس می‌کنم دیگه از سنم گذشته خاطره‌بازی

یادآوری گذشته همیشه دردناکه. چه خاطرات خوب تو گذشته‌ات داشته باشی چه بد. اگه خوب باشه که چون از دست رفته غمگینی، اگرم بد باشه که این خاطرات خودشون غمگینن و یادآوریشون غمگین‌تر می‌کنن آدمو. کاش مموری داشتیم تو مغزمون. یه وقتایی درش می‌آوردیم می‌انداختیم دور.

دقیقا... ممنون که میفهمی، لزوما خاطراتم بد نیستن اما اینکه میدونم دیگه هیچ‌وقت هیچ‌وقت تکرار نمیشن قلبمو فشرده می‌کنه

انقد لجم درمیاد وبلاگتو می خونم

چون خوب می نویسی حرصم میگیره.

من کجا خوب می‌نویسم؟ واقعا هیچ‌وقت فکر نکردم خوب می‌نویسم

سوگل 1398/09/04 ساعت 12:56 http://Www.blogso.blogsky.com

لایک به کامنت هانی .جز محدود دفعاتیه که با کامنت دوستی اینقدر حال میکنم ::

آقا هانی کارشون درسته

وای از این قسمت. کشیدم و درکت میکنم. تمرین کن تو لحظه باشی. مایندفولنس!!

سعی‌م رو می‌کنم، امیدوارم بتونمهوف

هانی 1398/09/04 ساعت 11:10

خالد حسینی توی بادبادک باز میگه 《زندگی به من آموخته است آنچه درباره ی از یاد بردن گذشته ها می گویند درست نیست. چون گذشته با سماجت راه خود را باز می کند》. گذشته در ما هست اما کمرنگ و کمرنگ‌تر میشه. احتمالن (به زبان ریاضی) به سمت صفر میل میکنه اما به صفر نمی‌رسه. اما خب... با همه‌ی این‌ها هیچوقت نذار گذشته بیش از یه نیشگون کوچولو برای یادآوری و تجربه باشه. حال رو عشق است. آدم‌هایی که توی گذشته‌ی ما بودن متعلق به همونجان.

چقد کامنتت خوب و به جا بود، قول میدم بذارم تو گذشته‌ها بمونن و قول میدم الان رو با تمام مشکلاتش به اون‌ روزها ترجیح بدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد