وضعیت زندگیمو از کارای ناتمومم میتونید بفهمید، شاید باور نکنید ولی من ۴تا ساعت بدون باطری داشتم و اصلا هم دلیلی برای تعویض باطریاشون نمیدیدم و جدیدا فقط یکی ازساعتامو استفاده میکردم که خواب نبود.
+ امروز ساعتامو برام آورد، احساس کردم برام ۴تا ساعت نو خریده...
+ باید به خودم قول بدم کارای نیمهکارهم رو به سمت جلو پیش ببرم، مگه میشه آدم اینقدر بیمسئولیت؟
نه قربون دستت
بزار یه تکونی به خودم بدم شاید باعث شه یه کم فعال تر بشم
وای گفتی ساعت یادم افتاد ساعتامو ببرم باطری بزنم. همشون خوابیدن
من کلا مغزم بهم ریخته میشه مینویسم بعد هربار جدیدا میرم تو نت گوشی برا خودم غر غر کنم که وای چقدر کار ،تموم که شده یا حتی تموم نشده شروع میکنم از وحشتناک ترینه یا هرکدمو که بیشتر فرار میکنمه انجام بدم بجای نوشتنش بعد مینویسم که با قدرت گذشت مثلا :)) خیلی کیفم میده .
چه کار هیجانانگیزی میکنی

منم باید بنویسم و عین تو جلوش بنویسم احیانا اگر با قدرت بگذره
آقا مشکل منم تنبلیه
اصلا درس نمیخونم کارامو نمی کنم کتاب نمی خونم فیلم نمیبینم هیچی به هیچی
چقد تنبلی حرص دراره، چقدر میشد پیشرفت کنم و نکردم برای همین تنبلی
خب این بی مسئولیتی نیست، اهمال کاریه
یعنی برای پست بعدی نباید رمز بخوایم؟
نه چون جذابیتی نداره، اونو با جزییات برای خودم نوشتم
موفق باشی، اکثر ما ها این مشکل رو داریم
خیلی بده، دارم سعی میکنم اینجوری نباشم