همهچیز خوب بود تا اینکه بحث یکی از تفاوتها پیش اومد، یهو انگار خاک مرده پاشیدن تو روزام... فکر میکنم این رابطه که این همه مدت برام حسهای خوب داشت، چرا باید اینجوری تموم شه؟
+ حالم خوب نیست، البته عادیام... بچه که نیستم بشینم غصه بخورم برای چیزی که نمیدونم اصلا مال من بوده یا نه؟ ولی خب ترجیحم این بود رابطهمون ادامه داشته باشه و ترجیح میدادم اینقدر راحت بخاطر مشکلاتی که داریم از همدیگه نگذریم، اما انگار هر دو به یک میزان به هم بیعلاقهایم!!! و قرار نیست تلاشی کنیم براش...
+ امروز میبینمش احتمالا، اگر اتفاق تازهای بیفته میام و مینویسم
اصلا نمی دونم چی باید بگم ، خیلی خیلی ناراحت شدم

فقط امیدوارم در آینده خبرهای خوب ازت بشنوم.
مگییییییی!!!!! بیا بنویس برامون.. تموم شد یعنی واقعا تموم شد؟
جالبه. چرا؟ تفاوتتون چی بود مگه؟
ای بابا!
گفتیم ی عروسی افتادیم ک!
الان اگه تموم شد پس چرا داری میری ببینیش!؟
سلام عزیزم ، اگه برات حسهای خوبی داشته پس بی علاقه نبودی و کشش داشته برات . دنبال یه حس عجیب و غریب و پر کشش به اسم عشق نباش . اگه باهاش راحتی و حس خوبی داری مقداری تفاوت را پذیرا باش . انسانها با تفاوت برای هم جذاب هستن . نسخه دوم خودت چه جذابیتی خواهد داشت ؟ اینو کلی و برای همه گفتم حتی طرف مقابلت . موفق و شاد باشی
سلام فیروزه عزیز
درست میگی واقعا، امیدوارم نظر اونم همین باشه، نظرم به نظر شما نزدیکه
فرصت دادم که اونم فکر کنه