مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

وقتی تلاش می‌کنم که شاد باشم...

دیروز لاهیجان بودیم، از سر صبح که بیدار شدم خدا رو شکر کردم و به خودم گفتم فقط و فقط در لحظه زندگی می‌کنم امروز... 

یکی از روزای خوب عمرم بود، با خواهر و برادر گرامی دوستمونو بردیم لاهیجان و تو کافه میورا قشنگشون تولد نصفه نیمه گرفتیم و بعدشم ادامه تولد کنار استخر... یه روز با کیفیت به تمام معنا بود الحمدلله، دوس ندارم یادم بیاد که تا پامون به رشت رسید دوباره مشکلات سرمون آوار شدن... اصلا دوس دارم فراموش کنم همه چیزو

خدایا مرسی که بهم توان دادی دوباره بلند شم، مرسی که در همین حد(به نظرم لیاقتم بیشتر از این بوده ولی خب شاید اشتباه می‌کنم) بهم توان دادی