مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

صبح جمعه اى که تصمیم گرفت شنبه باشه

از وسط هفته اعلام کرده بودم دلم یه جمعه ى خسته مى خواد، از اینا که هى لم بدم کتاب بخونم، به هیچى هم فک نکنم... 

دیشب درست وقتى آماده ى خواب بودم طى یک سرى رویداد متوجه شدم که کارمو درست انجام ندادم و مجبور شدم ساعت ٦ پاشمو خودم رو به محل کار برسونم! اینجورى بود که خدا نخواست یه جمعه هم به عیاشى در تخت بپردازم. 


نظرات 5 + ارسال نظر
دلژین 1396/11/06 ساعت 09:01

اخ اخ دلت سوووز که از زیر پتو دارم برات نظر میذارم :))

خیلی چیزی عزیزم

برنا 1396/11/04 ساعت 07:36

عیاشی در تخت را خوب اومدی

:))

عوضش شنبه دیگه به اون سختی سپری نمیشه!

راس میگی! به نظرم شنبه کمتر شنبه بود

پرستش 1396/10/29 ساعت 20:47

انشاالله روزای خوبی رو داشته باشی عزیزم

خیلی ممنون دختر خوب
شما هم ایشالا

آسوکا 1396/10/29 ساعت 11:33 http://asooka.blog.ir/

مگی
اونم تو این روزی که آفتابیه
و ساخته شده واسه شلکس :D

واى نگووو هوای بدجنس که دلمو سوزوند حسابی روز جمعه اى!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد