مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

احساسات اتوبوسی :-"

اگه بخوام با خودم رو راست باشم باید بگم دلیل رفتنم به تهران اونی که دیگران فکر می کنن نیست. خب، همین...


+ نکبت اتوبوسو نگه داشته واسه صبونه:( خب 7 می اومدین سوار شین نمیشد یه چیز بخورین؟ حتما باس 10 صبونه مفصل بخورین؟ :(( خدایا شفاشون بده

+ من صندلیم تکیه، این وریم یعنی سمت راستیم هی نگاهم می کنه و ازم سوال می پرسه، تهران شاغلی؟ نه:| دانشجویی؟ بله رشت، خونتون تهرانه؟ نه! شوهرت تهرانه؟ :||| نه... به نظرتون واقعا نفهمیده نمی خوام باهاش ارتباط بر قرار کنم؟ :دی

نظرات 10 + ارسال نظر
Amer 1395/11/03 ساعت 14:44

یعنی از استرس رسیدنت از اینکه تو راه اذیت نشی و صحیح و سالم برسی دست ما، وزن‌ها کم کردیم!! بازم شرح و بسط بدیم؟ :)))

اوووه پاک وزن کم کردین:/ ؟
منم باور کردما آقا عامر:دی

آسـوکـآ 1395/11/03 ساعت 12:53 http://asooka.blog.ir/

امان از این مردم کنجکاو . . .

باران 1395/11/03 ساعت 07:48

راستی راننده ها صبحانه ای یا هر غذایی که میخورن در هر جایی ایران اگر مسافر داشته باشند اون صبحانه /نهار /شام شون مفتی است :))
برای همین هم هست که میرن که بخورن صبحانه مفصل رو :)
چون اکثرا صاحب اون رستوران یا اون چای خوری ها بهشون رایگان غذا میدن چون کلی براشون مسافر میاره :)

:))))))) دقت نکرده بودم!
درست میگی احتمالا همینه جریان؛)

باران 1395/11/03 ساعت 07:42

الان رفتی تهران فضول تو پیدا کردی ؟؟:)))

عامو یه سوال ؟
اولا سلام رسیدن بخیر :)
اونی که سوال و جواب ازت میکرد احیانا خانم سن بالا نبود ؟؛ )
پارسال منم تو راه اتوبوسی از همدان بسمت تهران یک خانوم اینجوری پیله کرد :دی
منم دیگه این شکلی بودم :|||
حالا اطلاعات خودم به جهنم اطلاعات داداشم و بابامم ازم پرسید :دی
( داداشم و بابام منو رسودند ترمینال )
آخرشم بعدا شاید برات گفتم :))

نه هنوز در پی ایشون هستم.
یه خانوم پنجاه ساله بودن با ناخن های بلند لاک زده و آرایش غلیظ

هانی 1395/11/02 ساعت 20:42

پس واسه چی میری تهران؟؟ =)))))))

:))))))))) که فضولمو پیدا کنم.

به نظرم باید خودتو میزدی به خواب :دی

:)))
اصلا اینقدر انرژی واشتم الکی هم نمی تونستم خودمو به خواب بزنم

مرادی 1395/11/02 ساعت 16:24

به سلامتی ان‌شاالله برسین تهران.
صبحونه‌ بهونه‌ست، راننده خسته بوده خواسته استراحت کنه :دی

اول راه آخه؟

هدی 1395/11/02 ساعت 14:41

Amer 1395/11/02 ساعت 12:40

صحیح و سالم برس! حالا ما طوریمون شد اشکالی نداره ؛)
بهت خوش بگذره حسابی و برای کاری هم که رفتی به مقصد و مقصودت برسی انشاءالله :)

آقا من معنی اون کامنت قبل رو مطلقا نفهمیدم، شرح بدین لطفا

Amer 1395/11/02 ساعت 12:31

یعنی تو تا برسی به اندازه تعداد ساعت‌هایی که تو راه بودی هم وزنش [به کیلوگرم!] از ما (خواننده‌ها!) کم کردی :)))

چرااااااا؟ چرا واقعا؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد