مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

نگاه خدا که میگن همینه احتمالا...

اینکه بی هیچ پشتوانه ای به جاهایی برسی که خودتم فکرشو نمی کردی... مرسی خدا، می بوسمت خدا، دوست دارم خدا


+ سر یه جریانی عجیب گره به کارم افتاده و واقعا نمی دونم حکمتش چیه، اما دارم صبوری می کنم، می دونم لحظات آخر دری به روم باز میشه که اصلا ندیده بودمش... همونطور که تا الان همه چی درست پیش رفته، گرچه خیلی تلاش کردیم اما ممکن بود تلاش کنیم و جواب نگیریم! اما اینطور نشده و لطف خدا شامل حالمون بوده... پیش به سوی قدم های بعدی، هوراااااا... 

+ خدایا خودت این گره رو باز کن، من نمی تونم، خیلی پیچیده شده و فقط می تونم به دست تو بسپارمش