مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

مگی مافنگی

از ساعت چهار عصر امروز شروع شد، پشت هم تهوع و پشت هم دردهای شکمی و پشت هم ترس و وحشت...

من اعتراف می کنم که از تهوع و ببخشید بالا آوردن می ترسم، هر بار مریضیم همراه با تعوع باشه روحیه م ضعیف میشه و اشک می ریزم. مامانم بعد هر بار تهوع برام توضیح میده طبیعیه بایدحالت به هم بخوره و اینکه گریه نداره تو خانوم شدی و باز سری بعد روز از نو، روزی از نو



+ اگه مردم حلالم کنید، کارهای کارگاه و دانشگاه مونده و هی خدا رو قسم میدن جان بده بهم کمک خواهر طفلیم باشم این دو روز

نظرات 6 + ارسال نظر
فرح 1395/09/03 ساعت 19:31

سلام...آخی عزیزم فکر کنم دلت آب شده هاچه مامان خوبی دارید خداحفظشون کنه مامان من اینجور مواقع میگه چه جوری میخوای بزاییییییییی؟ من هروقت دلم درد میگیره عرق نعنا میخورم

می سا 1395/09/03 ساعت 08:57

سلام گل دخترک :)
یه کم زنجبیل بخور از حالت تهوعت کم می کنه :)
خوب شو زود زود زود

رگها 1395/09/03 ساعت 07:02 http://vesells.blog.ir

خوب شو زود!
منم درین مواقع همینجوری ام دلم برای خودم میسوزه فکر میکنم میمیرم :)))

ارغوان 1395/09/03 ساعت 02:21

الهی زود خوب بشی.
واقعا استفراغ خیلی بده.
خوبه تو اینحالت اگه یکی باشه کمرت رو همزمان بماله خیلی کمک می کنه. نمک بزار دهنت بعدش.

ارغوان 1395/09/03 ساعت 02:21

الهی زود خوب بشی.
واقعا استفراغ خیلی بده.
خوبه تو اینحالت اگه یکی باشه کمرت رو همزمان بماله خیلی کمک می کنه. نمک بزار دهنت بعدش.

دینا 1395/09/02 ساعت 22:19 http://Www.isharan.blog.ir

عزیز جانم منو ببین حال خودتو شکر کن.
توی آینه ته گلو مو میبینم پر سفیدیه عفونته. دل خودم خون میشه میبینمش :(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد