مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

هیجان یا تنش... مساله این است.

شایدم راس میگه ها، مثلا من اصلا لازم نبود خودمو به این روز بندازم که هی بخوام برم و بیام برای دیدن استادم و پرسیدن سوالامو خوندن کتاب... ولی خودمو انداختم وسط ماجرایی که می دونستم بیشتر از چیزی که فکرشو می کنم زمان لازم داره!


یا مثلا من آدم خوشحال تری هستم وقتی کار سرم ریخته و تحت فشارم، نه فشارهای عصبی البته که واقعا ظرفیتش رو ندارم. در مجموع وقتی به قضیه نگاه می کنم می بینم زندگی پر هیجانی دارم و نمی دونم قصد داشتن چونان زندگی رو داشتم یا نه، ولی هیجان زندگیم اصلا کم نیست و به واقع آرام و قرار ندارم.


  چوپان امروز سر یه جریانی بهم گفت زندگی پر تنشی خواهم داشت احتمالا در آینده، حالا نمی دونم روی چه حسابی ولی با قسمت پر هیجانش موافقم... من آدم زندگی خیلی یواش و آروم نیستم و دوس دارم اتفاقای خوب و تازه رو، از روتین بودن خسته میشم و حتی اعتراف می کنم که بدم نمیاد از قهرهای کودکانه ی کوتاه مدت چون بعدش آشتی کردن خیلی هیجان میده بهم... 

ضمنا تنش می تونه در اذهان مختلف شدت متفاوتی داشته باشه، لزوما تنش یک واژه ی بسیار منفی نیست.

نظرات 2 + ارسال نظر
طلوع ماه 1395/08/13 ساعت 16:44 http://mmnnpp.blog.ir

سلام مگی جان.تا باشه از این شلوغیا.اونم از نوع درس و دانشگاه و مطالعه! من که دلم لک زده واسه اون روزا.البته فک کنم دیگه ذوق و شوق اونموقع رو نداشته باشم!

من مطمئنم هنوزم دارید؛)

چوپان 1395/08/12 ساعت 21:51

ابدا منظورم رابطه ات با همسر آینده ت نبوده :))
کییییه که رابطه زناشویی بی حال و خسته و یواش رو دوسداشته باشه واقعا؟! لاقل به شخصه اینجوری نیستم! و آرامش اونجوری برام تو رابطه زناشویی اصلا جذاب نیست اتفاقا.
منظورم از پرتنشیت... حاشیه پردازیه. یعنی تنشت با اطرافیان همسر! که خب به هیجاناتش می ارزه ;) اون چیزام قصه های خودشونو داره
.
و بگم که بسیار خوشحالم جزو دسته ای نبودم که گفتن به حرف دلت گوش کن و اگر دوسداری انصراف بده از دانشگاهو و این چیزا
خوشحالم که مجدانه و با خشانت جلوت واستادم که ادامه بدی این ترم رو
مطمین باش اگر نمیرفتی، طبق شناخت دستوپاشکسته ای که ازت دارم اون پستای بیحال و افسرده و فلان نه تنها مثل الان کمرنگ نمیشد که پرقوت ادامه پیدامیکرد مگهان جان
.
در مورد چشم زخمم کی من گفتم اگر مسلمونی اعتقاد باید داشته باشی؟؟؟؟
تکذیب میکنم! (- B
من گفتم به انرژی ای که آدما انتقال میدن اعتقاد دارم و برات مثال زدم حتی مثلا تو قرآن از قومی که با چشمشون شتر شکار میکردن گفته شده.

سلام
حال شما؟! از این ورا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد