مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

در گوشی...

 هیچ وقت هیچ چیز اینقدر با هم تو زندگیم به هم ریخته نبود. همین که سالمیم همگی، باید شکر گفت. کاری ازم بر نمیاد برای سامون دادنش، فقط از خدا بر میاد راس و ریس کردن این روزا و اتفاقا... که دلش نمی خواد شاید کاری کنه و مختارم هست، بنده هاشیم، زمینم خونه خودشه ساخته ی خودشه، دلش می خواد اینجوری باشه شرایطمون...

ولی باز هم به جد میگم هیچ وخ هیچی اینقدر داغون و له نبود تو این چند سال اخیر، دوس داشتم اقلا یه اتفاق مثبت و هیجان انگیز تو زندگیم وجود داشت که دلمو بهش خوش کنم. ولی در کمال شرمندگی باید بگم همه چیز زشت، خسته کننده و کسالت باره... تنها دلخوشیمم همین سلامتی خونوادمه و آدمایی که از دور دوسشون دارم. 

گاهی فکر می کنم شاید اگر دوست پسری داشتم که دلم بهش خوش بود با همه ی مشکلاتم راحت تر کنار می اومدم. بعد از طرفی هم فکر می کنم خدا رو شکر که درگیر کسی نیستم و عذاب وجدان داشتن دوست پسر هم ندارم. استرسم ندارم که الان کجاست، چقدر مشکل داره و چقدر کار می کنه و چقدر خسته میشه و ... 


+ دوست داشتم اینقدر همه ی دوست داشتنیها ممنوعه نبودن، چرا باید دوست داشتن یه آدم حتی از دور ممنوع باشه؟ گاهی دلم می خواد برای یه بارم که شده کسی رو خیلی خیلی دوست داشته باشم. دلم می خواست ممنوع نبود همین دوست داشتن ساده هم... یعنی چجوری بگم؟ دلم می خواست همه چیز راحت تر بود و دنیا هم روی خوشش رو نشونم میداد. که نمیده و نمی خوادم بده.

+ من معتقدم باید برای یک بار هم که شده توی زندگی عاشق شد. 

+ دلمم برای کسی تنگ شده که نه دلم می خواد بهش بگم، نه دلم می خواد بدونه و این یعنی من یک دختر بزدل احمقم که همیشه نگران نتیجه ی رفتارشه... کاش جسورتر و بی پروا تر بودم. البته داستان عاشقانه هم نیست، چون نمی تونست باشه... وگرنه شاید می خواستم/تیم. 

+ یه سوغاتی کوچولو برای کسی(!) خریده بودم که هیچ وقت بهش ندادم و نمی دونم آیا هرگز بدمش بهش یا نه... 

+ آرزوی مهم دیگه ای که داشتم هم به نظر غیر قابل دسترس میاد. یعنی خیلی بعید به نظر میاد و دارم از محقق شدن این یکی هم حتی ناامید میشم، من اگر خدا بودم، وقتی از بنده م دلگیر می شدم نا امیدش می کردم، کاری می کردم که از همه چیز نا امید شه، به نظرم نا امیدی چیزی شبیه به مرگ تدریجیه و امیدوارم خدا قصد انتقام گرفتن ازم رو نداشته باشه... در ضمن هنوز ناامید نشدم، اما انگار کم کم دارم می رم به سمت نا امیدی!

+ التماس دعا