مگلاگ

مگهانِ :دی

مگلاگ

مگهانِ :دی

تاب می آورم گرمای تاب ستانت را...

تابستان عزیزم، شاید اگر آن همه میوه های خوشمزه مهمان سفره ی دلم نمی کردی حالا آنقدر ها هم دوستت نداشتم،

اما حالا تابستان عزیزم تاب می آورم گرمایت را...

دلم به بودنت گرم است، من قول نمی دهم تاب بیاورم تاب ستان های دیگر عمر را، بی حضور میوه هایت، تاب نمی آورم اگر میوه هایت را از من بگیری

+ تابستان عزیزم، با من مهربان باش، با دوستانم مهربان تر...

+ خدای بزرگم، شرم و حیا را کنار می گذارم، برای یک بار هم که شده بی پرده خواسته ام را شبانه در گوشت نجوا می کنم. بارها و بارها می خواهم ازت... بارها و بارها نگاهم کن.

مگهان 1395/04/01 ساعت 01:30

نظرات 12 + ارسال نظر

باران 1395/04/02 ساعت 04:32

همکار نا باب :دی
پست بعدی تون بعدا میخوانم :)

التماس دعا

کد :^-^
96959

باران 1395/04/02 ساعت 03:14

من باب اون کامنت بالا :
من خیال کردم پریروز اول تیر بود :||:)
همش هم تقصیر همکارام بود :|:)

ای بابا:)
چرا خب آخه؟ آدم اول تابستون رو اشتباه کنه؟
خیلی ظلمه

Ali 1395/04/01 ساعت 17:06

Ma nemidanim an mive ha che kasaniand
Faghat midanim pesarane tir mahi ra alhazar

:) برادرم تیر ماهیه...

مریدا 1395/04/01 ساعت 15:03

آمین برای دعاهات

آمین برای دعاهای تو دلیت...

هانی 1395/04/01 ساعت 14:44 http://www.hanihastam.persianblog.ir

تابستونت پر از طعم های تازه و خوشمزه

ممنونم آقا هانی :)
مال شمام

zahra 1395/04/01 ساعت 13:47

نه تنها تابستون بلکه همه لحظاتتو امیدوارم با خاطره های خوشی سپری کنی آدم دلش خوش باشه تابستون و زمستون فرقی نداره همه چیز به نظر زیبا و قشنگه . لحظاتت پر از رسیدن به خواستنیهات و دل خوش و پر از عشق .

بله همیشه همینه... من زمستون رو از تابستون بیشتر دوست دارم.
ولی نمی تونم انکار کنم بخشنده بودن تابستون رو، بس که بهم لطف داشته
همه ی دعاهای قشنگتون برگرده به خودتون ایشالا

سارا روزهای دورا از خانه 1395/04/01 ساعت 13:37

خیلی دوس داشتم اما تا چغندر نخرم و نیارم برات نمیتونم م م مگی جانم

خدای من، چی میگی آخه تو؟
خودم میام و چغندر می خورم ایشالا...
یه مادر بزرگ دارم، جوراب می خرم میگه ایشالا واسه شوهرت بپوشی، هرجا می خوام برم میگه ایشالا یه بارم با شوهرت بری
الان جا داره بگم ایشالا با شوهرم چغندر می خورم:| :)))
عزیزم، خیلی حیف شد خلاصه

خورشید 1395/04/01 ساعت 10:52

تابستون عجیبیه این تابستون..
تابستونی که زندگیمو تقسیم می کنه به قبلش .. و بعدش..
خدا کنه که خیر باشه

+تابستونت مبارک

:) الهی پر از خاطرات خوش شه این تابستون

باران 1395/04/01 ساعت 10:22

وای اولین روز تابستون رو تو اوج گرما یعنی گرماها تو
خارج از شهر و بین روستاها و مردمش گذروندم :)
خوب نبود با وجودیکه خیلی خیلی گرم بود :|
صورتم سوخت ولی بهم خوش معنوی گذشت:)

+
ببخشید کم از میوه هاش تعریف کن مگی جگرم کباب شد دختر :|:(

++
ممنون بابت دعاتون :)

+++
ولی تو تیرماه که میگن بدجوری تیر میزنه مواظب باش...

++++
ایشالا حاجت روا بشی :) توکل بخود خدا :)

++++
تابستون هم پر از تفکرات و حس های خوب :)

درضمن سلام :)

و اما کد که خیلی خوب بود :)
یعنی عالی بود :)
56999 ^-^
این یعنی روزای شیرین سلام ^-^
روزهات پر از شیرینی :)