یکی از اشکالای آدمای باهوش اینه که درباره ی چیزی حرف نمی زنن، مگه اینکه مهار قضیه دست خودشون باشه. همیشه می خوان وقتی خودشون خفه شدن تو هم خفه شی و وقتی خودشون می رن تو اتاقشون تو هم بری.
+ از ناطوردشت احتمالا...
+ به طرز وحشتناکی دلم می خواد درد دل کنم با کسی و نمی دونم با کی، یه سری حرفام هست که نمی تونی به کسی بگی آخه...
+ دم صبح با کسی که خیلی سال ازم کوچیکتره و خیلی عاقل تر صحبت کردم، مشکلمو بهش گفتم. خودمم باورم نمیشه که بتونم همچو کاری کنم... و الان خیلی حالم از دیشب بهتره و سبک ترم...
الان بهتری ؟
بعضی وقتا دله دیگه هوای دردودل میکنه :)
در کل خوبم، بد که نیستم
فقط یه مشغله ی ذهنی داشتم و دارم...
میدونم
^-^
با نظر پدربزرگ موافقم! :)
کاملا
و دقیقا
همینم
منم موافقم باهاش
بعد فک کنم واسه همین دوس ندارم درد دل کنم:|
چون عمل نمی کنم که...
مگی عزیز
خصوصی رو منتشر کردی
در روح و روانم...
تو یه پست قدیمی کامنت بذار؛)
خیلی با حرف زدن سبک نمیشم، وقتی چیزی آزارم میده روز و شب بهش فکر می کنم، دائم حلاجی اش می کنم تا در نهایت مشکل رو حل کنم یا با اظهار ناتوانی از حل مسئله در نهایت باهاش از در صلح دربیام و مسالمت امیز زندگی کنم، البته لازم به ذکره که توی این دوره ی تفکر آدم مزخرف ، عصبی و غیرقابل تحملی میشم
پ.ن: شنونده ی خوبی ام اما اگه کسی بارها و بارها با یک مشکل بهم مراجعه کنه و بدون تلاش برای حل مشکلش فقط ناله کنه سعی می کنم ازش دوری کنم
خب حق داری واقعا...
یه کامنت بذار تو پست های قدیمیم، یه نشونه از خودتم بده که بدونم خودتی:))) بعد بیا چک کن یه چیزی می خوام بنویسم واستون؛)
واقعا بعضی از حرفا رو نمیشه گفت
اخه کسی نیست بشنوه ودرک کنه
کسی که قضاوت نکنه ادم رو
حالا خواستی علی الحساب من هستم:دی
قول نمیدم درک کنم ولی:))
چرا منم فک کردم این تعریف از آدمای باهوش شامل منم میشه؟!
ینی چون منم این اشکال رو دارم باهوشم؟ یا چون باهوشم این اشکال رو دارم؟!!
راجع به باهوشیم چیزی نمیدونم ولی مطمئنم این مشکل رو منم دارم.
آم... واقعا نمی دونم.
فقط می دونم این مشکل رو منم تا حدی دارم، فقط تا حدی ولی ابدا باهوش نیستم...
ولی معتقدم خواننده هام خیلی باهوشن! ایش
منم مثل "هانی" ناطور دشت چاپ 45 رو دانلود کردم ولی هنوز نخوندمش ...
+ درد و دل خوبه ولی هرچیزی رو نمیشه گفت واقعا ...
یکی از هزار... آخه این چه اسمیه خب:)؟
و اینکه چرا همه کامنتای خصوصیم با همچو اسمهاییه:/
دهه...
بخونید، ترجمه احمد کریمی باید باشه، من ترجمه نجفی رو دوست تر داشتم.
پس من جزو باهوشام ینی؟:) چقد امیدوار کننده!
آم، نمی دونم که...
حتما هستی ^-^
ولی خیلی ها می تونن اینجوری باشن، منم هستم، بدون اینکه ذره ای باهوش باشم. تاکید می کنم ذره ای هم باهوش نیستم...
D:
چهدخوب که بهتری
منم دلم میخچاد درد دل کنم ولی نمدونم با کی و الخ
همون حال تو
هوم! بهترم... اصلا بد نبودما
ولی کلا از اونی که بودم بهتر شدم.
حالا بگو میدونی اصلا از چی می خوای درد دل کنی؟ یا اینم نمی دونی:|¿
Khoshhalam behtari
مچکرم بسی
فکر کنم اینو درباره ی روشنفکرا میگه... چقدر دوست دارم یک بار دیگه بخونم ناطور دشت رو. من پی دی اف خوندم. چاپ 1345!! بدون سانسورهای احتمالی. دلت بسوزه :دی
:)) چه چاپ جالبی رو خوندین.
میگه روشن فکرها و باهوش ها، ما بخش اول رو حذف کردیم، چون فرد مورد نظر نه روشن فکره و نه ادعایی در این زمینه داره، بخش باهوشش رو هم ابدا ادعایی نداره، ولی همین که من می دونم باهوشه یعنی هست