وقتی خیلی بچه بودم که کیف چمدونی داشتم که توش پر بود از پاک کن های مختلف و فانتزی که تو اون زمان کمتر پیدا می شد. بگذریم که روزی قوم مغول اومد و به غارت برد پاک کن هامو بگذریم که من تو سن 20 سالگی براشون گریه کردم. من دوسشون داشتم، بهشون وابسته بودم، تک تکشون رو بارها با دستام لمس کرده بودم...
این روزها که دنبال تجربه های تازه م، این روزا که فکر درس، دانشگاه و پایان نامه مرده دلم کرده، دارم به هر دری می زنم برای عوض کردن حال روحیم، یکی از چیزهایی که به ذهنم رسیده جمع کردن یه کلکسیون دوس داشتنیه، دو تا گزینه داشتم که سیگار بود و کبریت، سیگار رو رد کردم سالها پیش، چون یه مدت چند تایی داشتم. بعد دیدم نه اونقدرا جذابه و نه اونقدر راحت که بخوای بری و سیگار بخری...
آیا شما پیشنهاد خاصی دارین؟ جز کبریت که فعلا به ذهن خودم رسیده؟!
البومای من هم قدیمی هستن و از نامه های قدیمی و نامه های برادر راه دورم جمع شدن هیچ کدوم رو نخریدم ولی فکر کنم از اداره پست سراغ بگیری جواب بدن کلکسیون باید هم جذبت کنه هم یه پس انداز مالی باشه من الان یه کلکسیون عروسک و جاکلیدی دارم که همشون دست ساز خودمه مگی چرا نمیری سراغ هنر هم منبع درامد خوبی برات میشه و دغدغه های مالیت برطرف میشه هم خلق یه اثر هنری روح و روانتو اروم میکنه چرا دنبال کار با مدرک تحصیلی و حقوق خوبی گرفتار یه جور کلیشه اگه قصدت درامد داشتنه مثل خواهرت برو دنبال علاقت وگرنه تو این وضعیت می مونی و فرسوده می شی قبلا گفته بودی شرایط خانوادت اجازه نمیده سراغ هر کاری بری ولی فکر کنم کار هنری موردی نداشته باشه یکم ذوق و علاقه میخواد که تو هر ادمی وجود داره اونم تو که روح لطیفی داری پس میتونی خالق خوبی بشی
خودم علاقه به کارای هنری ندارم:))
دارمها، ولی اینکه بخوام بفروشم کارامو و یه همچین کارایی نه، خیلی سختمه...
دغدغه مالیم اونقدرا شدید نیست، وگرنه خب تدریس زبانم می تونم بکنم، دوسشم داشتم چون با بچه ها در ارتباط بودم:)
من پیشنهاد میدم بری تو کار کتاب های ممنوعه!
یا مجله های قدیمی
البته خب یه کارت سخت میشه!
+من یه مدت بلیت هام رو نگه می داشتم ولی ریختمشون دور... . اگه مسافرت زیاد بری میتونی بری توی کار بلیت که پر از خاطره هم هست اتفاقن. و البته اگه زیاد مسافرت کلن دستت باز میشه برای کلکسیون ساختن.
اگه بتونی سفرهای خارجیت رو شروع کنی می تونی سکه های مختلف رو جمع کنی!
جوراب هم خوب چیزیه!!
:)) کتاب ممنوعه آقا؟ اونا رو شما جمع کن روزی گذرت افتاد این ورا بیار نشون هانی ما بده فک می کنم باب میلش باشه همچو کالکشنی...
منم خیلی بلیت داشتم که ریختم دور، الان بلیت کنسرتهامو دارم مثلا...
سفرهای خارجیمم نمی خوام شروع کنم، فعلا واقعا دلم می خواد ایران رو ببینم، تازه ترجیح میدم پول تو کشور خودم بمونه... یه وقتی میریم دیگه حالا زنده بودیم!
جورااااااب! عالیه ولی می خرم زرتی می پوشم:(( نمی تونم نگهشون دارم اصلا
اووومممم....به نظر من پول کشور های مختلف روجمع کن.منهر وقت بابا جلبکی ماموریت میرفت فقط واسه منپول ها و سکه های کشورهای مختلف رواز هر نوعش می اورد ومنجمع می کردم.

یا مثلا همون پاک کن خیلی خوبه و جذابه و رنگول پنگول میتونه باشه مگی....من الان که گفتی کلی به پاک کن های خوشگل و رنگولی توی مغازه ها فککردم.خودکار رنگی هم خوبه .
یا مثلا اگه دوست داشتی ابزار آلاتی جات...خخ....مثه جعبه ابزار ساختمونی....
اهااااا ....الانیه چیزی به ذهن خودم رسید! بیا دکمه جمع کنیم :)))
خوبه؟
من که دکمه جمع میکنم از این به بعد
وقتی میاماینجا دوز دخترونگی هام بالا میره :))
تو وب خودمانگار پسرم :دی
دکمه هم خووووووبه
الهی دست بابا جلبکیت درد نکنه، منم بابام بره میاره برام همیشه و یه تعدادی هم داریم...
ولی خب دسترسی ندارم به پول خیلی کشورا متاسفانه:/ :((
+ نه بابا تو خیلی دختری که... خیلی
کلکسیون تسبیح!!
من عاشقشونم، تسبیح های رنگاوارنگ و جورواجور
خیلی خوبه این!!!
منم 10 تایی دارم... :دی
روش فکر می کنم باز...یوه یوه یوه
به نظر من داشتن برج ایفل های رنگارنگ یکم جذاب و دوشت داشتنیه :)
بامزه ست، اما نه واسه من راستش...
چون برج ایفل از دوست داشتنیهای بولد من نیست. باید یه چیزی باشه که کم ارزش باشه از نظر معنوی و برای خودمم جالب و با نمک باشه...
تمبر و پاکت های هدیه گزینه های پیشنهادی منه مخصوصا تمبر که خودم دوتا البومشو دارم جمع اوریش لذت بخشه پاکت هم خودم درست میکنم گزینه بعدی جا کلیدیه
من دو تا آلبوم تمبر دارم. مال سال 48 و 50
پدربزرگ عزیزم به مناسبت تولد بچه هاش آلبوم تمبر خریده بود و براشون پر کرده بود.
خودمم تو فکر تمبر بودم، خصوصا که هانی هم دوس داره، تمبر رو از کجا می خرین؟ از اداره پست شهرتون؟