مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

اون میگه این بازی برای تو دو سرش برده، اما خودم معتقدم دو سرش باخته...

شرط کرده بودم که اگه اون اتفاق خوب نیفتاد، بخاطر کم کردن غصه ش برام یه عطر یا یه ساعت مچی بخره... من میگفتم مطمینم که اون اتفاق نمیفته و اون میگفت مطمینه که اون اتفاق خوب میفته و مصر هم بود.

حالا که چیز زیادی به اردیبهشت نمونده، کم کم دارم باور می کنم که اتفاق خوبی که منتظرش بودم هیچ وقت رخ نخواهد داد و اینجوری ،من شرط رو بردم، چون از اول شرط کرده بودم که اتفاق نمیفته....

اما بی شک این غم انگیزترین برد تمام عمرمه، غم انگیز ترین... روزی که شرط می کردم ته دلم امیدی بود، اما چون احتمال نشدنش به نظرم بیشتر بود گفتم شرط من سر نشدنش و اون گفت من میگم میشه و حاضرم هر شرطی کنم باهات... اگه من ببرم و نشه صاحب یه جایزه ی خوب میشم(چون اون دلش نمی خواست که بشه!) گرچه بخشی از زندگیم رو باختم اینجوری...

و اگه خدا بخواد و این اتفاق بیفته، من زندگیم رو بردم و شرطم رو باختم، پر واضحه که ترجیح میدم شرطم رو ببازم و این قسمت از زندگیم رو نه...


+ شرط بندی حرامه، می دونم، این بازیهای دوستانه و خونوادگی اسمشون شرط بندی نیست، می دونم که اونم قصدش کم کردن تلخی اون اتفاق بود.

نظرات 8 + ارسال نظر
من 1394/12/19 ساعت 16:20

حالا میخوای ببری شرطو یا ببازی؟ :/

ترجیحم اینه ساعت دار یا عطر دار نشم:|
پس شرط رو ببازم بهتره
شت

هوم 1394/12/19 ساعت 15:55

کلی گفتم، هر اتفاقی که می خواد باشه. لازم نیست اینقدر مهمش کنی واسه خودت!

احمقانه ست، بعد سالها یه چیزی برام مهم شده!
بعد سالهااا واقعا!
سعی می کنم احساساتمو کنترل کنم به نحوی

هوم 1394/12/19 ساعت 15:33

خب من به هر حال هنوز شانس بردن شرط زمانبندی رو دارم! :دی ولی چیزی که می دونم اینه که یکی از بزرگترین اشتباه های همه ی ما اینه که فکر می کنیم قراره مثل فیلما عاشق بشیم، دردسر بکشیم و آخرش خوشبخت شیم. یا اگه اتفاق بدی میفته فقط واسه اینه که درس بگیریم و توی بازی نهایی برنده باشیم. یا فکر می کنیم قراره یکیو ببینیم که عشق زندگیمون میشه.

ولی بیشتر اوقات اینجوری نیست. همه چیز رندومه، یه اتفاق بدی که میفته دلیل خاصی نداره. اتفاق خوب هم به همچنین. خلاصه که این اتفاقی که میگی کاش بیفته، علی رغم همه ی امیدی که بهش داری، یه چیز غیرخاصی مثل بقیه ی چیزا. اگه یه بار محتمل بوده، بار دیگه هم حالا نه دقیقا به این شکل، ممکنه اتفاق بیفته. الان نشد، یه موقع دیگه، یه جور دیگه، یه آدم دیگه.

اصلا این شرط بندی اینی نیست که فکر می کنی که هوم:|
یعنی فکر نکن عاشق شدم و منتظرم و بلا بلا:|||
فقط ضایع میشم خیلی پیش خودم و خیلیا اگه اون اتفاق نیفته همین
و خب اتفاقیه که اگه بیفته خوشحالم میکنه همین

سلام و روز بخیر
حکایت اعتقادات شوما مثه اون دخترای قاجاره که روسری سرشون بود ولی لخت توی کاخ میچرخیدن
زمـیـن واسـه خـدا یـه پـروژه ی شـکـسـت خـوردَس!
مـث ایـنـتـرنـت اکـسـپـلـورر واسـه مـایـکـروسـافـت!!
پرنده ای که پرواز بلــــــــد نیست
مرغــــــــه
اَقَلِکندِش توی زندگیت هر چی میخوای باش ولی گوسفند نباش حالا تو خود بخوان حدیث مُفَصَل از این دست های لوچ

سلام وقت بخیر
چی بگم؟ اصلا حکایت خیلی چیزای من مثل اون دخترای قاجاره!!!

اذر 1394/12/19 ساعت 13:54 http://azar1394.blogfa.com/

این مربوطه به همون شرطی که قرار بود رو تختیات ب ما برسه؟

:)))))))
همون همون نیست.
اما ربط داره بهش

عارفه 1394/12/19 ساعت 13:50

می دونی مگی ایم رو تو زندگیم به صورت تجربی بهش رسیدم و ایمان دارم که در آن چیزی که ما شر و بد می پنداریم هم حکمت و خیری نهفته است.
امیدوارم تو زندگیت تو هم بهش برسی این جوری کمی از غصه هات کمتر می شود. اما چیزیه که باید به تجربه خودت بهش برسی

:) نفرت انگیز شده برام حکمت، شر و خیر...
هیچ وقت خیر اونی نیست که من می خوام؟! حتی بر حسب اتفاق؟

هنوز وقت هست
نگران نباش
تا لحظه ی آخر روی اونی که دستش بازه برای هرکاری حساب کن

...
واقعا باید امید داشت؟ قرار اصلی تا فروردین بود. من کردمش اردیبهشت که یه ماه بیشتر امید داشته باشم تیلو

دل آرام 1394/12/19 ساعت 13:21

دخمل بابای ماموریتی.
من هم بابام اینطوری بود الان همسرم.
می فهمت.
سخته
مربوط به پست قبلیات

:) هعییی... هعی هعی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد