مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

ما هر دو درگیر یه احساسیم...

یهو صدام کرد و گفت مگهان مگهان من دچار یه مرض جدید شدم. 

اینکه همش احساس می کنم باید یه کار مفیدی انجام بدم، عمدتا علمی! وگرنه حس می کنم عمرم داره هدر میره!!!!! (من مدتهاست به مرضش آشنام،منتهی خودش تازه کشفش کرده)

---

امروز داشتم فکر می کردم، دیدم اتفاقا منم دچار مرض جدیدی شدم! اینکه اگه شبی بیاد و من حداقل20 صفحه کتاب غیر درسی نخونده باشم، احساس می کنم اون روزم هدر رفته!!! 


+ شاید در ظاهر هردو دچار مرض باشیم، اما مرض من کاملا غیر درسیه و مرض اون درسی... 

+ من معتقدم وقتی خدا خواست منو بسازه، تورو نشوند جلوشو هر چی بهت داده بود به من نداد! اینجوری شد که من شدم مگهان و تو شدی فلانی... یک وقتایی شگفت زده میشم از رابطه ی مسالمت آمیز و هم زیستیمون


نظرات 11 + ارسال نظر

همه معتادیم به انواع و اقسام چیزای مختلف...

به قول استادم دانشمندام معتاد بودن... معتاد علم...

به قول ایشون اعتیادم خوب و بد داره....

خوبه که تو بجای چندتا ایرانی تو بالا بردن ساعت مطالعه ی کشور نقش داری.....

ایشونم دقیقا اعتیاد علمی داره، شدیدم هست خیلی شدید

+ :))) بامزه بود اینو خیلی ها تا حالا بهم گفتن؛)

المی 1394/11/28 ساعت 22:00

همین که باهم کنار میاین خیلیه:))

:| خیلیه بله واقعا

المی 1394/11/28 ساعت 15:41 http://cheraqmoshi.blog.ir/

همه این مرضا دارن فکر کنم چون منم دارم:|
البته من مثه فلانیم مرض درسی دارم:))

+همزادته:دی

+ کجاش همزادمه آخه؟ :-"

منم از این بیماریها دارم...شدید.....در هر دو زمینه...

واقعا؟
کاش واگیر داشت من از اون می گرفتم یه کم اعتیاد درسی رو

*زهرا* 1394/11/28 ساعت 14:52

اینکه میگى اگه شبی بیاد و 20دقیقه کتاب غیر درسی نخونى و اینا . . . درواقع اعتیاد ب مطالعه س:) ک البته از نوع اعتیادهاى مفیده . . . ;)

مال اونم اعتیاد به مطالعه ست آخه...
ولی خب بازم این کجا و اون کجا
مهم اینه هردو درگیر یه احساسیم(مطالعه و اعتیاد بهش؛)!)

هرمس 1394/11/28 ساعت 12:12 http://hermus.blogfa.com/

خب خوشبختانه هیچکدوم واگیر نداره :)))))

خوشبختانه :)))))))))

سلام 1394/11/28 ساعت 08:44

آفرین به مگهان عزیز که اینقدر اهل مطالعه اس

نه اونقدر اصلا... در حد خیلی کمه :)

وای منم به آفرینش مکمل اعتقاد شدید دارم
منم این حس را خوب درک میکنم

چه جالب، یعنی این همه دو تا آدم تو شرایط نه چندان متفاوت باید با هم در تضاد باشن؟هاها

من که اوستام تو وقت هدر دادن!

منم هستم!!! خیلی هم هستم

negar 1394/11/28 ساعت 06:59

خب اون رشته ارشد الان ب دردت میخوره؟وضعیت خوبه؟سخت نبود؟
****چیزی ک توصیف کردی دقیقا من و خواهرکیم خخخخ
هرچی من هستم اون نیست هرچی اون هست من نیستم

:) رشته ی بدی نبود، من هرگز به کسی تغییر رشته رو پیشنهاد نمی کنم، بقیه درسایی رو خوندن که ما نخوندیم، یهو باید پیشرفته ش رو بخونیم. خصوصا من که رشته م ذره ای اشتراک با رشته ی فعلیم نداشت. البته اینکه کار هم هست برای این رشته ها گفته میشه خیلی ولی من ندیدم!!!
چه جالبه تفاوت شما و خواهرتون... :)

سرن 1394/11/28 ساعت 00:51

این یعنی آفرینش مکمل ها!

تا این حد آخه خدایی؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد