مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

وقتی از مرگ فرار می کنی...

تو خونه هیچ کس یادش نیست، اما من یادمه که چند سال پیش در چنین شبی، تو همین ساعت ها داشتم با مرگ مبارزه می کردم، من پیروز شدم و به دنیا برگشتم. 

پس امشب یادآور یه شب خوبه، یه شب خیلی خوب که خدا بهم فرصت زندگی دوباره تو دنیاشو داد...