مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

و فاصله تجربه ای بیهوده است*

آخر شب رفتیم بیرون، از کی بود خانوادگی پیاده روی نکرده بودیم، نزدیکای خونه که بودیم دیدیم هانی و مامان ازمون عقبن، موندیم تا بیان، اومدن و هانی اینو تقدیم کرد به خواهر عاشق قاصدکش...

این قاصدکای عاشق حالمو خوب کردن، اما هیچ آرزویی برای برآورده شدن نداشتم،فکر کردم اون بارم که فوتش کردم و به آسمونها سپردمش خبرمو نرسوند. اینه که همین طور سالم روی میز موندن، بی آرزو، بی مقصد...

اما امروز پی بردم این قاصدکها خبر آورده بودن برام، فقط کافی بود کمی عمیق تر به صداشون گوش کنم، حالا که پیامم رو به مقصد رسوندن و پیامش رو به من... باید برم و به طبیعت برگردونمشون. باید به روحشون بدمم......

* عنوان از من نیست، از شاملوست.

نظرات 12 + ارسال نظر
Ella 1394/10/29 ساعت 10:49 http://oceanic.blogsky.com

برای زیاد شدن عشق و مهربونی و شادی توی دنیا فوت کن مگی..

چشم...
راستش من هرگز برای خودم دعا نمی کنم، جز وقتایی که قاصدک میبینم، اون موقع فقط برای خودم دعا می کنم.
اینه که به ذهنم نرسیدم میتونم چنین چیزایی از خدا بخوام

شادی بهارنارنج 1394/10/28 ساعت 15:01

به بهههه عنوان عالی، عکس عااالی نوشته عااااااااااالی
منم به قاصدک علاقه دارم و به خبر اوردنش اعتقاد

به به یه کامنت حال خوب کن و اصلا عاااالی
هوم خیلی دوسشون دارم....
الان اینجا باد گرمه و پر از پر قاصدک

سپیده 1394/10/27 ساعت 21:32

فدای سرت، جانم

***** 1394/10/27 ساعت 21:23

چقدر ناراحت شدم مگی جان.ایشاالله خیره عزیز جان

توت 1394/10/27 ساعت 19:53

یعنی عاشقتم که روحت انقدر ملوسه مگی (:

منم عاشق مهربونی شمام:) واقعا...

Ali 1394/10/27 ساعت 18:09

Ma ta yademon miad shoma javabe emailemonam nemidadio hey migofti ertevat weblogi bayad bashe:D
Pas ma motezarer nashodim...hahahaaa
Baradareton kheili khoshtipana

In qasedaka 2qolo bodan?

:))
خنده م گرفت.
راستش کلا ترجیحم اینه واقعا با کسی ارتباط ایمیلی هم ندارم.
من هنوز نمی دونم شما اون علی آقا هستین که بین الملل رشت می خوندین:/؟
بلی تیپ داداشکمو دوس دارم.
قاصدکها عاشق بودن نه دو قلو؛)

وای چقدر خوشگلن ^_^
دفعه ی بعد اگر باز هم قاصدک پیدا کردی و دیدی دلیلی برای فوت کردنش نداری بگو برای آرامش دل هرکسی که منتظر خبرای خوشه و بعد فوتش کن :)

خیلی فاطیما
چه ایده ی خوبی :)
چشم این کارو حتما خواهم کرد زین پس فاطیمایی

Maedeh 1394/10/27 ساعت 18:01

چه پست خوب و قشنگ و پر انرژیه مثبتی

هوم:) دست قاصدک جان درد نکنه

سپیده 1394/10/27 ساعت 17:41

امتحانت چطور بود

بد خیلی بد سپیده

طاها 1394/10/27 ساعت 17:22

سلام

این پستتون رو دوست دارم.
ممنون،شاد باشید.

سلام:)
ازتون ممنونم که دوسش داشتید آقا طاهای هموطن:)

***** 1394/10/27 ساعت 17:05

عکس کیک بابات پ چی شد مگی؟

:( هنوز تولد نگرفتیم.
یعنی یه چیزی پیش اومد اول پستشم نوشتم بعد پاک کردم، همون روز ماشین در حالت سکون بود یکی زد بهش لهش کرد رسما، همون روز من از پله سر خوردم و رونم کبود شد، همون روز کیک بابا تو یخچال بود اومدیم درش بیاریم برای تزیین که سرخورد و ریخت و پودر شد. خامه کشی و همه کاراشم کرده بود خواهرم:(( بعدش اینقدر حالمون گرفته شد که قصد کردیم تولدو موکول کنیم به آخر این یکی هفته!بعد امتحانای من:/

و یادم افتاد به این:
قاصدک هان! چه خبر آوردی؟
از کجا و از که خبر آوردی؟
اخوان
یادم باشه بعدن آپلودش کنم. این یکی اختصاصی برای مگهان!!

هی عاشق اینم پست قبلی قاصدکیم عنوانش این بود اتفاقا... قاصدک هان خبر آوردی؟
خیلی خیلی ممنونم هانی خان:) با هانی ما در رقابتید.اون خود قاصدکو هدیه داد شمت شعرشو؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد