چشم هام رو میبندم و برمیگردم به 13 سال پیش، تو چهار ماهه بودی... برای به آغوش کشیدنت از خدا اجازه میگرفتم. آخه تو هنوز فرشته بودی
وقتی تو بغلم جا میگرفتی آروم تو دلم صلوات می فرستادم، حالا می بینم بعد از گذشت 13 سال به عادت گذشته هربار بغلت می کنم صلوات توی دلم و روی لبم جاری میشه... چشمام تر میشه و برات تعریف می کنم که هیچ وقت بدون اسم محمد بغلت نکردم.
می خندی و میگی از این به بعد این منم که هربار بغلت می کنم صلوات می فرستم، آخه الان تویی که کوچولویی...
خدایا میشه به همه ی آدمای دنیا یه ببر کوچولو هدیه بدی؟
میشه لذت تک تک لحظاتی که بردم رو به همه بچشونی؟
من چقدر بد و ناشکرم... اصلا همین چشمها و همین بغل مردونه مرا بس از تمام سهمم از دنیا...
+ گر اجزای زمینی وگر روح امینی چو آن حال ببینی بگو جل جلالا
چ ببر قشنگی...
خدا نگه داره براتون
ممنونم مهر عزیز...
میدونی م ه ر حروف اول اسم ما سه تاست:)؟! من برادرم و خواهرم؟
ها راستی در تایید نظرت باید به جای علامت سوال؟ علامت ! می ذاشتم.
اره واقعا شبیه ببره!
:دی
دوستتون میدارم:*
خداوند حافظ لبخندش باد
ممنونم عمو :)
اگه لبخند بزنه ببر خشنمون!!!
سلام :)
سلام بانو
عزیزم

ماشاالله بش
ممنونم عادله جان
خدا حفظش کنه.
ممنونم جانم...
چشمهاش خیلى قشنگن!
اره واقعا شبیه ببره؟ أین نوع چشمها خیلى زیبان! یکجورى مژه ها رو خدا تشون مرتب کرده که انگار مداد کشیدن!
کشیدگى گونه ها هم واقعا زیباست.
خلاصه همه ش زیباست با همه این جزییاتى که از صورتش پیدا ست.
خدا از همه بدیها حفظش کنه.
فدای چشم های قشنگ شما مامان خانوم... البته الان که تو سن بدیه... ولی در کل زیبا ترین عضو خانواده ست ؛)
لطف دارید بهش :*
نه! ببر چیه آخه:))
بهش میگم تو شبیه ببر نیستی ؟!
میگه نه بابا کجام شبیه بیشتر شبیه شامپانزه م :|
باعث شدی ازش بپرسم :))))))))
خدا واستون حفظش کنه بانو جان
ببر کوچولو؟! مگی ببر کوچولو آخه؟!:))
ببره باور کن ویرگول :دی ببررر
شبیه ببر نیست خدا وکیلی :)))))؟!
عاشق اسم شمام من اصلا
سلامممم مگی جونم خدا حفظتون کنه چقد شبیه هستید درست میگم نه
منم یه داداش انقدری دارم،سال 80 خدا هدیه اش داد بهمون،این داداشا خیلی خوبن،خدا نگهشون داره
آمییین :)
برادر من 18 تیر 81 به دنیا اومد.
همیشه سلامت و شاد باشه
مگی این داداشتتتتته ؟ :)))
( با تلفظ پدر نقی پایتخت بخونش )
خدا حفظش کنه :)
قدرشو بدون روله :)
واقعا شکرگذار خدا و نعمتش باش
+خواهرزاده های من همیشه آرزو داشتند یه داداش داشته بودند اما هیچوقت این داستان بنا به خواست خدا تحقق پیدا نکرد ولی عوضش
تعداد دایی هاشون و محبت هاشون جای داداش نداشته شون گرفت ولی
همیشه یه نمه هنوز ناراحتند!
اینو گفتم که بگم واقعا قدر داداشتون بدون :)
خدا پشت و پناه داداشت باشه.آمین
ولی ما همه دلمون دختر کوچولو می خواست. بیشتر از همه بابام عاشق دختر بود و میگفت پسر شه دوسش نخواهم داشت!
بگذریم که حالا میمیره براش ولی فکر می کرد پسرا دوس داشتنی نیستن ...
به خواهر زاده ها بگو چیز خاصی رو از دست ندادن چرا که پس فردا زن میگیرن و میرن دور میشن از آدم کلی سخته؛)
خدا حفظش کنه ;)
عزیییزم...خدا حفظش کنه انشالا
بیایم خواستگاری جوجه؟!
اختلاف سنیشونو می پسندم :))
آخی. داداش کوچیکه
:)
دیگه واقعا چی باید بهم میداد خدا که شاکرش باشم؟