می دونستم یه جوری بی تابم از درون، دلیلشو نمی فهمیدم. تا اینکه امشب قصد کردم بیفتم به جون اتاقم و فهمیدم مشکل دقیقا همین بوده.
من دختر شلخته ای هستم که تو بی نظمی خسته و بی حوصله میشه... و هرچند وقت یک بار باید تمام کشوها، کمدها و کتاب ها رو پخش زمین کنم و شروع کنم به آواز خوندن و نم نم مرتب کردنشون...
+ خواهرم از آرامش من حین انجام کارها متنفره... متنفر
+ کاش تا پس فردام اتاقم مرتب مرتب شه...
خدا توفیق بده.اینم سخته
منم باید یه دستی به اتاق و وسیله هام بکشم... باید اینکارو بکنم
تر و تمیزی خیلی خوبه،ولی نه برای ماها
من اگه این تعداد شلوار داشته باشم، هیچی دیگه این تعداد شلوار دارم
وای چقدررررر جالب:دی
وای خیلی خیلی جالب اصلا
اووووف تو مرتبشم میکنی؟! من صرفا شلخته ای هستم که دلش میگیرد، وامیستم خداصاعقه بزنه وسط خرت و پرتا خودشون مرتب بشن:))
بابا من هر سه ماه یه بار اونم به دلیل اخم و اینای بابام فک میکنم باید مرتب کنم فک نکن بهتر از تو ام:دی
مگی منم باید نم نم مرتب کنم..اصلن تند تندی بهم نمیچسبه... :-D
مامانم میگه عین پیرزناااا کار می کنی:))))))))
دلم برات تنگ شده خیلی پری!
میدونی کجاش حال میده؟ همون لحظه اولی که با شوق و ذوق و با کمال بی رحمی همه چیز رو خالی میکنی بیرون. حالا میدونی کجاش درد داره؟ این که بعد 5دقیقه میگی عجب غلطی کردم!!!!
بوخودااااا:)))))) کار من به 5دقیقه م نکشید یک دقیقه بعد به غلط کردن افتادم شدید!!!
وای منم همینطور :|
بعد هفته ی پیش به سرم زد کل کمدا رو ریختم بیرون م مرتب کردم, نوبت لباسا که شد فقط وخ کردم که بریزمشون بیرون و الان یه هفته س کل لباسام کف اتاقه :|
هی نگاشون می کنم و دلم می خواد همه شونو مچاله کنم تو کمد, داداشه هم ک شده تفریحش, میاد تو اتاق من یه لگد به کوه لباسا میزنه میره :)))
واااای آنا:|
اتاق منم الان همونجوریه و می تونم قسم بخورم خیلی خیلییی بدتر از اتاق تو
و چه تفاهمی:| برادر منم میره رو لباسام و هی میگه چه خواااهر با سلیقه ای!!!
به نظر من شما خیلی دختر مرتبی باید باشیا
نظر شما محترم:دی
ولی نیستم. عیبه اتاقمو ببینید تو این اوضاع؟
ن والا... اتفاقی آشنا شدم با وبلاگت....
من یکی دوست دارم لینک کنم ک همیشه باهام باشه و به درد و دلام گوش بده
متاسفم:) من کامنتامم یکی در میون جواب میدم و دوست خوبی نیستم.
شرمنده :)
عهههه
منم امروز افتادم به جونِ اتاقم بعد از کللللی وقت.
در حدی که تشک تختمو هم برداشتم یه صفایی به زیر تختم هم دادم
خسته نباشی :)
وااای خوش به حالت مهندس جان...
کاش کارای منم خوب پیش بره
سلام عزیزم
من ی وبلاگ جدیدا ساختم... اولین وبلاگی هستی ک من بهش سر زدم... دوست دارم کسی هم نوشته های منو بخونه.. منتها ی آدمی دوست دارم باشه ک تا مطمین باشه... دوست ندارم آشنا باشه... خودت بهتر میدونی... بعدا بیشتر برات توضیح میدم... اگه موافقی همین جا جوابت بزار میام میبینم عزیزم
آدرس بذارید. میشناسمتون؟
آورین ;)
گربانت