مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

دوست پسر/دوس دختر! + توصیه به آقایون

یه چیزی که ذهنمو درگیر کرده اخیرا اینه که اینایی که با دوستی شروع می کنن و منتهی به ازدواج میشه دوستی ... چقدر از هم شناخت دارن؟ هرگز حرفای جدی میزنن با هم درباره ی بعدهاشون؟ اینکه چه انتظاراتی از هم دارن؟چند تا بچه می خوان؟دوست دارن کجا زندگی کنن؟ و خیلی مسایل که تو ازدواج سنتی طی یکی دو روز ازش صحبت میشه و جمع میشه ماجرا ولی تو ازدواج های مدرن-دوستانه-نمیدونم این اتفاق میفته یا نه ؟! 

--- 

از یه چیزی که خیلی بدم میاد اینه که این روزا آقایون وقتی می خوان یه رابطه رو شروع کنن از اول انگار قصدشون مشخص نیست، شروع به حرف زدن می کنن و کم کم مشخص میشه ماجرا براشون جدیه و به ازدواج فکر کردن حتی!!! ولی خانم از ماجرا بی خبره... به نظرم باید خواستگاری و پیشنهاد حتی برای دوستی خیلی خاص و موندگار باشه. حتی با چند جمله ی محبت آمیز و یه هدیه ی خیلی کوچیک بعدش شروع بشه. نه اینکه یهو ببینی وسط ماجرایی بدون اینکه رسما ازت چنین درخواستی شده باشه.


+ من دوست دارم به طور مشخص و واضح بهم ابراز علاقه کنن و خیلی رسمی بخوان که فکر کنم و بعد هرجوری که تمایل دارن شروع کنن رابطه رو. اما اینطوری نباشه که من ندونم و یهو ببینم نه راه پس دارم و نه راه پیش ... وسط یه رابطه ی احساسی قرار گرفتم و خودمم مقصرم بدون اینکه چنین برنامه ای برای زندگیم داشته باشم . 

+ سوالات خصوصی نپرسید در این باره. ممنون.

نظرات 18 + ارسال نظر

سلام مگی جونم
منم باهات هم عقیده ام
خوبی اقای همکلاس اینه که ازاول نیتش گفت
و به نظر من احترام گذاشت
هرچند واقعا نمیدونم تقدیر اخرش چی میشه

خدا رو شکر که گفت نیتش رو:)
انشالله ختم به خیر بشه نازنینم

بعضیام هستن که اول از همه چی درست روزای اول میان میگن ما قصدمون ازدواجه ولی فقط واسه اینکه بگن ما نجیب و خیلی چشم و گوش بسته ایم اینو میگن در واقع واسه مخ زنی
به نظرم بعد یه مدت شناخت و احساس تفاهم تو دوستی خوبه که بیان قصد جدی ترشونو بگن

آررره
اینکه خییییلی زشته دیگه
سر راهم قرار نگرفتن از این موجودات
موافقم باهات
در ضمن خوش اومدی:)

میدونی وقتی توی رابطه عاقلانه فکر میکنی و می بینی رابطه ت به دردنخوره و عاقلانه پس میکشی همه بهت میگن واو دیدی چه بی معرفت بود چه بی احساس و بی جنبه بود...درصورتیکه فقط خودت میدونی کار درست همین بوده.منم همیشه آدم بده بودم:(

آخ اون جمله آخرت سارا...
من همیشه بده بودم! افتضاحه بودم ... موجود بی احساسی که اصلا نمی خواد غرورشو کنار بذاره
در صورتیکه واقعااا اینطور نبودم من...
هعییی!!!

آویشن 1394/08/14 ساعت 03:13 http://dittany.blogsky.com/

تا حدودی باهات موافقم در این مورد مخصوص اینکه رک و راست طرف بگه دنبال چه چیزی میگرده تو رابطه

هوووم حالا اول اول نگه دو ماه گذشت بگه سه چار ماه گذشت بگه دیگه!
طرف فک نکنه داره با هم کلاسیش صحبت میکنه بعد بفهمه این قصد دیگه ای داشته تمام این مدت:|

هوم 1394/08/13 ساعت 22:46

دوستی هایی که به ازدواج ختم شده؟ :دی من ندیدم! ظاهرا هست ولی.
اینکه چی درسته و چی غلط رو نمی دونم. ولی نکته اش اینجاست که هیچ کس هم نمی دونه قاعدتا. نه ازدواج سنتی همیشه جواب میده، نه ازدواج فوق مدرن، نه حتی حد وسطشون. همونجور که هر آدمی خاصه، هر ازدواجی هم باید خاص باشه قاعدتا! از من بپرسی میگم بیشتر ازدواجا اشتباهن، آخرش زن و مرد از همه خسته میشن و میان نگاه می کنن ببینن نتیجه ی این مدتی که با هم بودن چیه؟ اگه دیدن شرایط خوبه و یه زندگی قابل قبول ساختن با هم و عادت کردن بهم، ادامه میدن و به اصطلاح میسازن با هم، اگه نه هم که ... .

در مورد حرفت موافق نیستم زیاد. من اگه به دختری علاقه داشتم بهش روراست میگم، اما بالاخره یه مدت از قبل باید می شناختمش دیگه! نمیشه حرف نزد! اگه همین جوری نشناخته یکی از دور پیشنهاد دوستی بده به نظرم بدتره، برخورد ویترینی با دختره یه جورایی! اما خب نباید زیاد کش پیدا کنه، اگه یه مدت طولانی با یکی دوست عادی باشی بعد یه دفعه معلوم کنی که نیتت چیز دیگه ای بوده خب مشخصا بده!

خب ببین
حرفمو بد گفتم انگار... ببین . باید درخواست کنی !حتما باید ازش درخواست کنی
نه اینکه حس کنی چون بهت نزدیک شده یهو ببری بدوزی و از آینده ی مشترک حرف بزنی
حرف من فقط اینه. بله باید حرف بزنه اگه یهو به من بگن سلام من عاشق شما شدم که من شوک میشم میزنم تو دهنش و میگم گم شو لدفن:دی
من میگم باید تصمیمشو از یه جایی بگیره و قصدش مشخص شد با دختر در میون بذاره و ازش بخواد که همراهش باشه واسه مدتی/یا واسه همیشه و برای کل زندگیش...
همین:دی

سیمای 1394/08/13 ساعت 09:34

میدونی که ما هم قبلا دوست بودیم
و همون بار اول ایشون ابراز علاقه کردن و مساله ازدواج رو پیش کشیدن
بعدشم که از همه جااااااااااااا حرف زدیم
از اولشم سنتی دوست نداشتم من دلم میخواست قبلش همه حرفا زده بشه که اونم کار دو سه روز و دو سه بار نیست قطعا
تجربه امو برات نوشتم عزیزم

میدونی از همین نارضایتی خانواده ها میترسم بیشتر از همه چیز تو سنتی این دغدغه ها نیست اغلا ...
هعییی

بانو 1394/08/12 ساعت 23:56 http://bisiar.blogfa.com

مرسی عزیزم
منم آرزوی خوشبختی و موفقیت مگهان بانوی خوش قلب رو دارم
کادو خریدن پسرا موضوع پیچیده ایه، بعضی هاشون خسیسن کادو نمی گیرن و بعضی ها زرنگ بازی در میارن و بعضی ها بلد نیستن!
باور کن وجود دارن پسرایی که هدیه خریدن رو بلد نیستن، نهایت حرکتی که بتونن بزنن کارت هدیه اس، یاد نگرفتن دوس دخترای جورواجورم نداشتن که یادشون بدن.

اوم... چقدر دووووس دارم به آقایون یاد بدم چی کار کنن برای اولین بارها :دی
اصلا بی هزینه حتی! ولی حس هیجان انگیزی داشته باشه خب...

بانو 1394/08/12 ساعت 21:46 http://bisiar.blogfa.com

من به عنوان یه فردی که از دوستی به ازدواج رسیده میگم بزرگترین حسن دوستی اینه که همه مسائل دوستانه و با حرف و بحث حل میشه. در مورد همه چیز صحبت میشه و خیلی چالش های عدم هماهنگی ازدواج سنتی و عدم شناخت های ازدواج سنتی وجود نداره، به شرطی که دوستی عاقلانه عاشقانه ای باشه و فقط از رو احساس و هیجان تصمیم به ازدواج گرفته نشده باشه

موافقم باهات بانو جان:*
دوستی اگر درست پیش بره حسای خوبی داره :)
عزیزکم ... خوشبختی تو و همشهری عزیزم آرزومه ها... ♡

بانو 1394/08/12 ساعت 21:41 http://bisiar.blogfa.com

به نظرم این قضیه که مساله دوستی و خواستگاری از طرف پسر مطرح بشه، یه تفاوت دیدگاه بین دخترا و پسراس، پسره با خودش فک می کنه خب وقتی این دختر هست و با من خوب و خوشه، خب با هم هستیم دیگه، یه بار دیگه هم برم بگم با من دوست بشو که چی بشه؟ ولی خب ممکنه دختر این انتظار رو داشته باشه.
ولی به نظرم قضیه ازدواج باید بعد از شناخت از طرف پسر مطرح بشه تا هدف دوستی و مقصدش معلوم بشه و قضیه برای هر دو طرف روشن باشه

اوممم ... آره متاسفانه موافقم. اون باری که این اتفاق افتاد من رابطه م با طرف خوب بودم ولی اصلااا رابطه ی صمیمانه ای نبود و من سکته کردم وقتی حرف از جدی شدن رابطه زد!!!
بگذریم که تولدمم بود و هیچ به روی مبارکش نیاورده بود هدیه بده. کسی که اونقدررر براش داستان جدیه نباید تو روز تولدم کمی سلیقه به خرج بده و دعوتم کنه و هدیه بده؟!
عجیبه یه چیزایی برام...

چقدر خوب گفتی...
اگه اینجوری نباشه ادم تو برزخ گیر میفته.
بین عقل و احساسش گیر میفته ...

اوهوم. متاسف تر میشم واسه زمانی که یه طرف اصصصلا چنین منظوری نداره ولی دختر فکر کرده خبریه (که تجربه نکردم) و بد تر تررر از اونو تجربه کردم که تو باغ نبودم و طرف بریده و دوخته تو دلش... که بعد من باعث رنجیدن شدم.

باران 1394/08/12 ساعت 19:02

ای من چقد از این کلمه دوست پسر دوست دختر بدم میاد :|
ایی اینجا که توصیه به آقایون بوده ولی اغلب خانوم ها کامنت گذاشتند که

+ولی تجربه ی که از دوستان دارم اینکه حتی اونایی که سرانجام شون
به ازدواج ختم شده الان پشیمونن از این زندگی شون :|
مگی من آماری دارم که بیداد میکنه که بیشتر این جوونا همون دوران
عقد جدا شدند.
خیلی خیلی شانس بیارن و زندگی کنند زندگی پر از شک و تردید به
هم دیگه با هم خواهند داشت.
اتفاقا همسایه ی ما داریم محصول مشترک دوست پسر و دوست دختر بود
7سال تازه 5سال ازدواج کردند یعنی هر روز خدا به هم شک دارند
تازه اونبار مرده بعد از 5سال مادرشو فرستاده بود برای خواستگاری یه دختر دیگه :|
چیزی که آمار نشون میده ازدواج های اینچنینی آخر و عاقبت نداره.
از ما گفتن بود :)
حالا هی نرین رو منبر بگین باران تفکراتت قدیمی است و اشتباه فکر میکنی سنتی فکر میکنی و ... چون من به اندازه موهای سرم :دی
از دوست و آشنا و همسایه و ...تجربه کسب کردم.
ولی امیدوارم اونایی که ازدواج میکنن زندگیشون شیرین باشه فقط امیدوارم
ببخشید حرفام طولانی شد شاید بی جوابم بزارید ولی مهم نیست
فقط خواستم تجربه های که از ددوستان دارم در اختیار تون قرار بدم.
ممنون

:)
خیلی موافق نیستم که سنتی خوبه و دوستی نه...
ولی اینو میدونم که عاقل تر ها کمتر از راه دوستی وارد میشن برای ازدواج پس تو ازدواج های سنتی مردها تکلیفشون مشخص تره. هم بالغ شدن و فکر کردن که میتونن متاهل شن ... هم خیلی چیزا

Mina 1394/08/12 ساعت 17:51

اقایون برخی ب این دلیل از اول صحبته ازدواج رو نمیارن چون با خودشون میگن دخترو امیدوار نکنن که اگر ی وقت نشد و نپسندیدنش دختره ضربه نخوره. از طرفیم بعضیا مغرورن و نمیخام از اول ازدواج رو مطرح کنن چون میترسن که پس زده بشن. ولی در کل اغلب مواردی ک من دیدم یا تجربشو داشتم وقتی مردی واقعن قصد ازدواج با دختری رو داشته باشه بی هیچ رودروایسی میره سراغ اصل مطلب

اوم... هردوش درسته خب
ولی اینکه یهو بخوان وارد داستان شن اصلا خوب نیست. نمیدونم چطور بگم . یه تجربه در گذشته دارم که من چندین بار با کسی صحبت کردم و بعد ایشون کم کم خیلی لطف داشتن بهم و یهو! گفتن که برای ازدواج باید زودتر اقدام کنیم!!!!!!
این درحالی بود که هرگز از من خواستگاری نکردن و یا حتی پیشنهاد دوستی!! ندادن...

ازین مسایل نداشتم ولی خب خوشاینده که بدونی تکلیفت توی رابطه چجوریه.خیلی از روابط بی هدف میگذره و این وسط ینفر همه احساسشو میذاره و اون یکی خیالشم نیس

هوم! متاسفانه در نهایت من بدون اینکه بخوام میشم آدم بده اینجوری...
ترجیح میدم اگه واقعا به نظرشون موجه هستم برای زندگی بدونم! اگه فکر میکنم مناسبم نیستن رابطه م رو بهتر مدیریت کنم :|

شروره 1394/08/12 ساعت 16:04

مگی ی ی ی !
می بی نم ک آنتی بیوتیکم رو اینجا باید بزنم!
منم از تح دل الهی!

:دی
جااااانم ... آنتی بیوتیک چرووو آخه ؟!

وای مگهان جان منم دقیییییقا اینطوری دوست دارم باشه، یعنی اگه سنتی نیست و قراره با دوستی شروع شه از یه زمانی یه درخواستی بشه و بعد هر دو عاقلانه جلو برن و تا وقتی درگیر احساس نشدن یه تصمیم درست درمون بگیرن و بعد خودشون رو درگیر احساس کنن، اینجوری به نظرم دختر خیلی راحتتره خیلییی، شاید خودم اینجوری راحتترم
من میام پیگیرانه کامنتای این پستتو میخونم :)

حتما بیا بخون. برای خودمم جالبه که بدونم؛)
من خب خیلی راحت نیستم با ازدواج سنتی راستش رو بخوای... منم اینجوریشم یه سری قواعد داره و یی برنامه نمیشه جلو رفت به نظرم...
:*

آره. حرفت منطقیه ولی مردا بعد از مدتی یهو میرن تو فاز اینکه زنم بشه!
اونایی که میان میگن فلانی من می خوام ازدواج کنم، میشه صحبت کنیم؟ بهترن. حداقل تکلیفشون معلومه!
شد شد نشد نشد.

آفرین دقیقا اصلا به این قصد هم شروع نکنن پس فردا می خوان زنشون شی :| تازه اینم بگمااا این موارد خوبشن که نمی خوان هرز برن و آدم خونواده داری هستن و اینا...
خدا رو شکر هر کی به تور من خورده این مدلی بوده
اونایی که کلا می خوان دوست فابریکت باشن تا آخر عمر که شاااهکارن اصلا!!!

الهام ب 1394/08/12 ساعت 14:26

مگی جان بستگی به آدماش داره. من و همسرم حدود 8 سال با هم دوست بودیم و تقریبا همه ی سنگامونو باهم واکنده بودیم. حتی مواردی که من پذیرفته بودم کوتاه بیام از حرفم و بالعکس هم مشخص شده بود. خب ما همش مدل گل و بلبل با هم نبودیم. ینی مشکلاتی که تو اون دوران داشتیم رو با هم حل میکردیم یا خیلی وقتا حتی پول نداشتیم یه ناهار بریم با هم بخوریم. اصلا ازین مدلا نبودیم که فقط وقتمونو تو کافه و رستوران و مهمونی با هم بگذرونیم. تو خوشی و ناخوشی با هم بودیم.

چه جالب :) خیلی خوبه که سنگاتونو وا کنده بودین از اول
آخخخی چه دوس دختر خوبی بودین شما...معمولا دوس دخترا به شدت خرج می تراشن واسه آقایون ؛)

مترسک 1394/08/12 ساعت 14:16 http://1matarsak.com/

بقیه رو نمی‌دونم اما خودمون (خودم و خودش!) رو میگم که از یه جایی به بعد که دیدیم می‌تونیم باهم خوب کنار بیایم جدی با قضیه برخورد کردیم و تازگیا به خانواده‌ها هم گفتیم اما هنوز بحث ازدواج رو نداریم و اگه ایشالا همه چی به خوبی و خوشی پیش بره، بعد از شاغل شدن من که تونستم یه زندگی رو بچرخونم... بله!

الهی...من بهتون امیدوارم و به شدت یاد گذشته ی خودم میفتم. گرچه تهش فکر کردم مورد مناسبی نیست ولی اون بین شناخت صورت گرفت و روابطم با مزه بود یه جورایی...
منتظرماااا ....ایشالا کار خوب پیدا شه به زووودی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد