مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

آرزوی امشبم!

آرزوی امشبم اینه که بدونم حس بابالنگ دراز به من چیه؟ 

آیا اونقدری که من بهش فکر می کنم، اونم می کنه؟ 

ذهنم رو درگیر کرده و آرزو می کنم که بدونم حسش به من و این نامه نگاری ها چیه ... 


+ رابطه های مجازی رو جدی بگیرید، چرا که می تونن تاثیر مستقیم تو زندگیتون داشته باشن . 

+ قرار نبود اینطوری شه،ولی هربار هر نور آبی که می بینیم فکر می کنم یعنی بابالنگ دراز تو یاهو پیغامی برام گذاشته؟

هر سه شنبه ای که میاد یادش میکنم و یکی دو تا فحش نثار استادش می کنم که چقدر سه شنبه های بابالنگ درازمو تیره و تار کرده بود. هر میم نامی رو که میبینم یادش میفتم و میرم تو فکر ... 

+ بعضی روابط هستن که هیچ اسمی روشون نمیشه گذاشت، حتی پیش خودتم نمیدونی چه حسی بهش داری، شایدم میدونی و نمی خوای بدونی ... رابطه من و بابالنگ دراز از اون دست روابطه . 



نظرات 16 + ارسال نظر
شراره 1394/08/11 ساعت 16:16

مگی ی ی ی!
دخدره!
دونت وری اصلننننن!
طبیعیه!
ب کنفرانس بیندیش لوسی خوش رنگ آبی و صورتی!

فرح 1394/08/11 ساعت 16:09

سلام...دوست دارم این رابطه ها رو چون رنگی از عاطفه داره رنگی از اقاقی...مور مور میشه تنت انگار چون روتین نیست...

یاد خودم بخیر که قبلنا همه ی پست هام از این مکاتبه های بابالنگ درازی بود و حتی اسمم جودی ابوت!
جودی ابوت سابق! جلبک امروز....

مگی؟
مگیه جان؟
چت شده خواهری؟ چقد مگی من بارونی شده دلش.....چقد کاش بودم و محکم و سفته سفت بغلت میکردم و به هم قول میدادیم که یا نترسیم هیچوقت....یا اگه میترسیم مثه آدم بترسیم و به هیچی فک نکنیم بعدش....
رابطه های مجازی حداقلش برای من و تو یه زندگی ساختن که شاید بیشتر از اینکه اینجا زندگی کنیم اونجا زندگی میکنیم.....رابطه های مجازی تموم روح، فکر، قلب، ذهن و همه چیز آدمو تسخیر میکنن....
رابطه های مجازی چیزی ان که یه طرف دوست داره طرف دیگرو...اما نمیدونه و نمیتونه بفهمه اون یکی حسش دقیقا از چه نوعیه.....اه....لعنت به این رابطه های مجازی که نمیذارن چشم تو چشم آدم دو کلوم حرف بزنه! بفهمه تو چشماش چی میگذره.....گرچه بعضی چیزا رو حتی از چشم هم نمیشه فهمید و اگه بفهمی هم همش با خودت میگی ینی درست بود اون چیزی که فهمیدم....؟
بعضی ها نمیدونن که باید حرف بزنن....باید توی اینهمه حرف هایی که میزنن یه حرف اصلی رو بزنن....باید بگن....بگن که....
هه....بیخیال.....بیا به هم بگیم بیخیال و با این حالی که خودمون میدونیم دقیقا عمرا بشه که بشه بیخیال بپریم توی بغل هم و زار بزنیم....عر بزنیم حتی!
حرف دارم....در حد چار پنچ صفحه و هیشکی حال نداره بخونه و .....

سپیده 1394/08/11 ساعت 11:30

اینجا برف داره میاد واااا ی چ حس قشنگی دارم اهنگ سبزه محمد اصفهانی رو گوش میدم عالیه دختر

واااااای... دلم رفت
سرماش مال ما برفش ما شما نامردا ؟
بابام اونجاست و شب میرن با خواهرم تهران!
جام رو حساااابی خالی کن

باران 1394/08/11 ساعت 11:22

مگی ایمیل تو نگاه کن بیزحمت :)
ممنون:**

چشم. عصر
فعلا باید آرامش داشته باشم برای کنفرانسم.

سام1 1394/08/11 ساعت 11:22

چرا نباید ببینیش؟چرا دخترا همیشه باید مغرور باشن و حسشون رو علنی نکنن؟من اگر جای تو بودم و برام جذابیت داشت کسی حتما بهش میگفتم و سعی میکردم اون شخص رو به خودم نزدیک تر کنم برای دخترا کاری نداره

......
بعضی حرفها اصلا گفتن نداره و ترجیح میدم ندونه حسم رو!

باران 1394/08/11 ساعت 10:51

منظورم در مورد اخلاقام بود مگی :)
از اخلاق و رفتار من چی میدونی هر چی میدونی رو کن روله :)
وگرنه اینا رو که خودم بهت گفتم:)))
در مورد شخصیتم چی میدونی ؟
اینکه چه جور آدمی هستم ؟
خوبم بدم چه جوریم در نظرت شما ؟
صاف و ساده بی تعارف اگر بدی دارم بهم بگو :)
منتظرم
جان من طفره نرو خب ؟
همه خصوصیات خوب رو یه جا جمع نکن که اینجا ردیف کنی هر چی بدی دارم بی تعارف بگو.
ممنون

باران 1394/08/11 ساعت 10:26

سلام
خوبی ؟
من رو چقدر میشناسی ؟
میشه بهم بگی ؟
چقدر میشناسی ؟
هر چی از من می دونی بی تعارف بگو .
چه خوب چه بد بهم بگو بعدا که جواب دادی میگم چرا این سوال رو ازت پرسیدم خب ؟:)
ممنون که جواب میدی حالا اگر خواستی خصوصی تو وبمم جواب بدی مشکلی نیست من منتظرم.
ممنون.

سلام
نه زیاد کنفرانس دارم و استرس دارم براش!
واقعا شناختی ندارم مادرتون مرحوم شدن، سنتونو نمیدونم ، زبان خونده بودین و چیزی ازش به یاد نمیارین، برادرزاده تون رو کم می بینید ، خواهر طاده هاتون زیاد پیشتون میان...خواهر زاده تون گفته بودن من بیشتر از سنم نشون میدم تو عکسام و شمام موافق بودی
تمام اینا رو میدونم و هیچی هم نمیدونم.
من اطلاعاتی رو از شما دارم که خودت منتقل کردی.

خزنده 1394/08/11 ساعت 10:08

یک چیزی واقعا برام عجیبه. چندین بار برای اطرافیانم اتفاق افتاده. البته برای آدم های نزدیک زندگیم، کسایی که هم سن منن یا حتی بزرگتر از من. توی همین اردر های 26-27 سال. و من هنوزم که هنوزه نمی دونم چرا باید اینجوری باشه! اون هم، اتفاقیه که همین الان برای شما افتاده... این چیز عجیب، اینه که من نمی دونم چرا هیچ کسی حواسش به تاثیر شدیدا تعیین کننده ی "عادت" نیست توی روابطش. دقیقا همینی که تعریف کردی. همه همینطوری ان که از اول نه حس متفاوتی دارن نه دنبال یه حس متفاوتن. ولی بعد از یه مدت می بینن که ای بابا! چرا من یه حس هایی می کنم؟! به همه ی اونا هم گفته م... آدم به دیوار بی جان اتاقش هم وابسته می شه بعد از یه سال. بلا نسبت یه مرغ هم نگه داره پیش خودش، بهش وابسته می شه. بعد انتظار داره با یه آدمی مستمر حرف می زنه و کانکشن داره باهاش، حسش تقویت نشه؟؟

اینکه این حس بوجود میاد و اومده مساله ی من و دیگران نیست چون اصلا یک چیز کاملا شخصیه و به من هم هیچ ربطی نداره. ولی اینکه از این حس بوجود اومده تعجب می کنی و می گی "قرار نبود اینطوری بشه" خیلی برام عجیبه! هنوزم عجیبه که چرا شما، و اون دوستای دیگه ی من که قبلا این حرف رو بهم زدن، نمی دونستن که انتهای این راه، همچین چیزی منتظرشونه

می دونی خزنده؟ من تمام حرفاتو قبول دارم و بارها به هزاران نفر گفتمشون!
اما از خودم انتظار عاقل تر بودن داشتم، عادت واژه ی درستیه به نظرم ...
من خیلی راحت ترک عادت میکنم بدون درد،خیلی راحت !
اما حس می کنم الان اینجوری نیست و به راحتی نمی تونم کنده شم از این ماجرا ...
شاید از اول می دونیم و خودمونو به اون راه میزنیم!
بگم که هیچ ترسی نداشتم از موندگار شدنش، قطعا جذابیتی داشت که باعث شد به آینده و اون عادته فکر نکنم.

+ مرسی دوست پخته ی نه چندان سن بالام؛) من 24سالمه!!! میدونم که میدونی 26 و 7 نیستم!
+ ولی اینکه بابالنگ دراز چند ساله ست خودش یه بحث دیگه ست...

اوهوم
تاثیرگذارن و گاهی خطرناک.
چون ما جاهای خالی رو با خیالاتمون پر می کنیم و بهتره زودتر از حالت مجازی دربیان تکلیفمون با خودمون مشخص بشه. یعنی بفهمیم واقعیت چیه. واقعیت شخص مقابل، واقعیت حس اون و حس ما و تکلیفمون با خودمون و رابطه مون.
اینطوری ادامه نده از من می شنوی. زودتر ببینیش و بفهمی چه چیزایی واقعیه بهتره.

آخه می دونی دل آرام؟!
اصلا قرار نبوده هیچ حسی وسط ماجرا کشیده شه!منم واقعا آدمی نیستم که به این راحتی ها دلم بلرزه
اما الان یه حسی دارم که واقعا نمیدونم حتی اسمش چیه
هم دوست دارم ببینمش، هم نه
و به نظرم اونه که باید بخواد و من رو ببینه... من هیچ وقت نباید ازش چنین چیزی رو بخوام!

مترسک 1394/08/11 ساعت 08:24 http://1matarsak.com/

سال‌هاست با این روابط مجازی تأثیرگذار آشنام و بهشون خو گرفتم...

نگرانم میکنه این خو گرفتن با روابط مجازی مترسک.......

به تلپاتی باور داری؟
من دارم
وقتی تو بهش فکر میکنی
اون هم به تو فکر میکنه

اوم... باور دارم بله ...
ولی لزوما اینطور نیست که چون من بهش فکر می کنم اونم فکر میکنه
احتمال میدم که اون اصلا زمان فکر کردن به من رو نداشته باشی حتی!

... 1394/08/11 ساعت 04:19

اکر عاشقت نبوود ادامه نمیداد به این رابطه به عنوان یک مرد باید بگم هیچ مردی بدون قصد و غرضی مدتها نامه نگاری نمیکنه با یک دختر
واقعا حسش را نمیدونی؟

چه حرفیه... ما فقط برای هم می نویسیم. همین
حسش مشخصه من دوستش شدم دوست مکاتبه ایش و از دغدغه هاش بهم میگه و بهش میگم.
چه قصد و غرضی؟!

پرچنهـ 1394/08/11 ساعت 03:25 http://porchene.blogfa.com

سلام مگی جون :)
جز همیشه خاموشای آرومم که هی میام برات بنویسم باز جلوی خودمُ میگیرم که نکنه حرفام خدای نکرده دلتُ بلرزونه

بی هیچ قضاوتی ! هیــــــــــــــــــچ قضاوتی ، خواهرانه ش اینه مراقب دلت / دلتون ، باش
نه این حرفم تهمته نه آلوده شدن به فکرای ناجور ... احساس آدمیه که کمی تجربه چاشنی زندگیش شدهُ چشش که ترسیده ... اصلا بابا لنگ دراز ، خانم باشه حتی ، مثلا
.
.
.
حتی اگه الان مطمئن باشی به مسافر بودن دوست داشتنیت ... اون وقتی که برای همیشه میره یا شما قصد رفتن می کنی ... یهوُ بی صدا ، دلی میشکنهُ حجمی از بودن خالی میشه :(


پست قبلیت یکی از مشترکات مگیُ پرچنهـ اس ... تصمیم درستت اونجاس


و البته گاهی همه چی از یه آرزو شروع میشه ... یه آرزوی شبونه که از یه دل پاک می رسه به خدا :)

التماس دعای فرج

سلام
چقدر خوشحالم که برام نوشتی... و چقدر پخته هم نوشتی...
"
اون وقتی که برای همیشه میره یا شما قصد رفتن می کنی ... یهوُ بی صدا ، دلی میشکنهُ حجمی از بودن خالی میشه :(
"
عالی بود و همیشه نگران اون روزم... اشاره نکردم بهش ، اما تو تصمیمای زندگیت اثر داره حتی حضورش ... یه بار در این باره هم می نویسم.

باران 1394/08/11 ساعت 02:25

سلام
یعنی دقیقا چی این پستت ؟
مگی چی رو جدی بگیریم ؟o_O
مگی این پستت رو نمیتونم خوب درک کنم توضیح بده مگی !

سلام
یعنی اینکه رابطه های مجازی میتونن به شدت مهم شن براتون و تاثیرگذار ...
توضیحی نداره آخه چیش رو متوجه نشدی...بگو که بگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد