مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

من مثه مامانم نیستم :/

اینکه مامانم اصلا خاله زنک نیست گاهی حالمو بد می کنه !

میاین بشینیم سبزی پاک کنیم و چار کلوم غیبت فامیل شوهرای مامانمو بکنیم ؟! :دی 

آقا ما با 2 تا از عمه هام که هم سن  و سال مامانم هستن رابطه ی خوبی داشتیم ، سالها آخر هفته هامون ، عیدامون و حتی تحویل سال با هم بودیم . عمه بزرگتره طی یه ماجراهایی رابطه ش با ما کم شد ، الانم تمام تلاشش رو می کنه رابطه اون یکی عمه رو با ما کم کنه . به هر طریقی ... 

جمعه که با هم بودیم زنگ زده بود به عمه کوچیکه که چقدر به داداش اینا وصلی ؟ اونا می خوان تنها باشن هرجا می رن تو هستی و فلان و فلان ... خلاصه عمه کوچیکه گریون شدن حسابی... بگذریم که نذاشتیم به همین منوال بمونه داستان و تا جا داشت خوش گذروندیم. اما واقعا برام سوال شده که چرا باید چنین رفتاری از یه خانوم 45 ساله ی بالغ سر بزنه ؟! 

خلاصه که اخیرا همش با عمه کوچیکه یواشکی قرار می ذاریم و دایما با هم در گردشیم ، از شام گرفته تا گیلان گردی و ... اما همش با استرس همراهه چرا که کسی از اعضای خانواده نباید متوجه ارتباط نا مشروع!! ما بشه ... 

دارم با خودم فکر می کنم این همه پیچیدگی روابط رو چطور باید مدیریت کرد واقعا تو خانواده ؟ شاید این استراتژی مامانم بهترین روش باشه ! بی خیالی و خاله زنک نبودنه ؛) اینکه مامانم اصلا سنتی نیست خیلی نکته ی عجیب و جالبیه ! به نظرم اصلا خلق و خوی ایرانی نداره ، من بیست و یک سال از مادرم کوچیک ترم و به مراتب خیلی خیلی سنتی تر !!!