مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

من آشپزی رو دوست دارم ، با تو!

صبح پاشدم مامانم یه صبحونه ی خیلی مشتی آماده کرده بودم. یه جور پنکیک که توش مغز داشت ، گردو ، شکر قهوه ای و دارچین! اصلا نمی تونم بگم این چه معجوووونی شده بود . شیره ی زعفرونی همبراش درست کرده بود. یادم باشه یه روزی ازدواج کردم از اینا درست کنم :))) 

دیگه صبحونه رو زدم و گفت برا راهمون کیک درست کن مگی! بدو بدو رفتم یه کم میوه و هویج و هله هوله خریدم برای راه... 

تو میوه فروشی که بودم یه لحظه ذهنم رفت به دو سال پیش یا یه سال پیش حتی... که به ندرت پیش می اومد دستی به کیک پزی ببرم ، جارو کردن خونه تنها کاری بود که هفته ای یه بارش با من بود . حالا مگهان امساله میوه جمع می کنه ، عاشق بازار تره باره! میوه ها رو که می بینه زنده میشه ... بادمجون خوب رو از بد تشخیص میده. خیلی خوب بادمجون سرخ میکنه. سالادهاشو خیلی ها دوس دارن ... و مگی امساله با پارساله کلی فاصله بینشونه...از مگی 94 خیلی راضی ترم. آرامشم بیشتره و در عین حال خیلی هیجان دارم و کلی کار و بار هست که رو دوش منه :) 

میوه جمع کردم برای راه و با سرعت برگشتم خونه... هویجا رو شستم و مواد کیک رو آماده کردم. باز رفتم تو فکر ، که ای کاااش یکی بود که کمکم می کرد. خب ، یکی از نادر زمان هایی که دلم می خواد پارتنر آقا داشته باشم وقتاییه که آشپزی می کنم. دوست دارم کیک پختن و باقلوا پختن دو نفره رو ... 

بگذریم. مگهان 24 ساله اونقدر بچه ست که اگه ازدواج کنه یکی از دلیل هاش همین آشپزی دو نفره ست! غذا خوردن دو نفره ست! چقدر بده که من 24 ساله انقدر بچه ام ... 

همه منتظرن ، من اینجا دارم آپ می کنم به بهونه ی ریختن آهنگ تو گوشیم :)

اینم یه عکس از مواد پیش از مخلوط شدن ...

نظرات 26 + ارسال نظر
Amitis 1394/08/11 ساعت 21:49

من و دوست پسر جفتمون اشپزی می کنیم، کیک هم میپزیم ، ولی خیلی کم پیش میاد با هم اشپزی کنیم ، به ندرت :)

چه بامزه ... همون به ندرتشم بامزه س!

مجید مویدی 1394/05/20 ساعت 23:50

اون پختن شیرینی و کیک و از این صحبتا رو کاملا باهاتون موافقم؛ کُمِیتِ مردا کُلن تو این زمینه لَنگه
+ اما باور کنید من مردای آشپز ماهری دیدم که اصلا هم به آشپزی دیگران خرده نمی گیرن.. نمونه ش یکی از رفیقای صمیمی خودم. نه تنها به آشپزی خانمش، بلکه به آشپزی هیچ کس دیگه ای هم گیر نمی ده. هر وقت ماها که پیش اون شاگرد محسوب میشدیم چیزی درست می کردیم، تعریف می کرد
راستی، به نظرم این چیزایی که گفتید(علایقتون)، اصلا چیز بدی نیستن. حتی اگه 24 ساله باشید. حتی اگه 40 ساله باشید. آدم همیشه باید در مورد علایق و سلایقش صادق باشه، مخصوصا با خودش :)

سحر الف 1394/05/20 ساعت 23:32

بنده با پودرهای آماده درست میکنم شیرینی جات را...بعدش هم خودم نمی خورم یا اگر بخورم باید یک ساعت بدوممممم

سپیده 1394/05/20 ساعت 18:06

حالا ما که از پودر کیک اماده استفاده میکنیم فحش میدیم بخومون
هَننننن؟؟ با ترک جاماعات در نیفت تو فحش وفحش کاری
خدا این دلخوشیارو نگیره

سپیده 1394/05/20 ساعت 18:04

آیی اشششک من کی فحش دادم

پس کدبانویی شدی واسه خودت! خیلی عالیه!

اوه! خیلییی :))) غذا نمیپزم البته
شیرینی کیک و باقلوا!

مجید مویدی 1394/05/20 ساعت 11:27

یادش بخیر:
سال دوم ارشد که بودم، من آشپز اتاق بودم. یعنی پادشاهی می کردم برای خودم. چون فقط من پلو و خورش بلد بودم درست کنم، دیگه از خرید و شست و شو راحت بودم. فقط سفارش خرید می دادم و می پختم
+ اما خارج از شوخی، آشپزی واقعا کار جالبیه و من دوسش دارم.

چقدر جااالب... آقایون آشپز کم نیستن اصلا گویا...
ولی من حس جالبی نمی گیرم اگه بدونم آقایی که غذام رو می خوره آشپزی بلده
گفتم که چون معمولا آقایون خودشون رو کمی بیش از اندازه قبول دارن:دی و اینجوری معمولا ایراد میگیرن به آشپزی خانومشون !
+ من البته مطمینم آقایون هیچ دستی در شیرینی پزی کیک پزی و ... ندارن :دب داشته باشنم به پای خانوما نمیرسن

سپیده 1394/05/20 ساعت 11:27

مگ پودر کیکه امادس یا موادشو خودت میریزی
ولی من فک میکنم وقتشه حس میکنم ازدواج کنم از حجم تشنجات زندگیم خیللللی کم میشه بهتر میشم سرزنده تر شادتر میشم خیلی ادم مسئولیت پذیریم ...فقط کاش خوب باشه

من ؟ پودر کیک آماااده ؟!:| فحش دادیا :))) فحششش دادی یعنی ناجوووور ...
وقت چی ؟ وقت خوردن کیک :دی ؟!
ایشالا دختر خوب یک اهل و نیک و آرومش رو خدا نصیبت کنه :) ؛) من ولی میدونم هنوز به درجه ای نرسیدم که زن بودنم رو بخوام نشون بدم به کسی ؛) تاهل همش خوش گذرونی و آشپزی و سفر و گردش دو نفره نیست . اینو باید خوب بفهمم!

ممنون.
امیدوارم سفر خوش بگذره

مچکر برنا جان :)

وقت شوهر کردنت رسیده دیگه.

مهارت شوهر داریم صفره! از خود گذشتگی اصلا ندارم و ابراز احساسات هم بلد نیستم . وقتشه هنوز ؟!

من 1394/05/20 ساعت 03:15

یه چیزایی از بچگی، همیشه همراه آدمها میمونه و چه خوب میشه که این بچگی ها، چیزهای خوبی باشند. مثل علاقه به آشپزی دونفره ...


مگی داره مرحله ی خودشناسی رو طی میکنه
یک مرحله ی خیلی مهم توی بلوغ و ارتقاء ...

آدمهای زیادی طی زندگیشون به سمت جلو حرکت می کنن..اما عده ی کمی هستند که هم به جلو میرن، هم به بالا !
یاد گرفتن، مسئولیت قبول کردن و حسهای خوب سال 94 ، حرکت رو به جلو هستند و اقدام برای خودشناسی ، حرکت رو به بالا امیدوارم در هر دوتاش، موفق و پایدار باشی


یکی از مراحل خودشناسی که خیلی مهمه، شناختن معیارهای ازدواج هست.

معیارها از دو گروه اصلی هستند: من کی هستم؟ اون کی باشه؟
در واقع، "اون کی باشه" ، بر اساس "من کی هستم" تعیین میشه
-اعتقاداتم چیه؟ (آیا درستن؟ آیا باید جاییش رو اصلاح کنم؟ دوست دارم چی باشه؟ )
-اخلاقیاتم چجوریه؟ (همون سوالای توی پرانتز بالایی)
-خانواده م کیه؟ (فرهنگ، اعتقادات، مراودات،پشتوانه ی مالی،...)
-خواسته هام از زندگی چیه؟ (قراره 1سال دیگه، 5 سال دیگه، 10 سال دیگه،50 سال دیگه کجا باشم؟؟ و باز همون سوالای پرانتز بالایی!)

حالا بر این اساس، "کفو" و محدوده ی خودت رو تعیین کردی و شروع میکنی به تعریف معیارهات که "اون کی باشه" ؟

معیارهات برای "اون" ، هم دو دسته ان ! : "بایدها و نباید ها" ، "دوست داشتنی ها و دوست نداشتنی ها"

دسته ی اول ، خطوط قرمزن!.. اگر تیک نخورن، کاملا منطقی ، جوابت منفی هست و مماشات و گذشت نداریم.
دسته ی دوم خط قرمز نیستند. اما اگر گزینه هایی که تیک نمیخورن از یک نرم و استاندارد بیشتر باشن، باز هم جواب منفی هست! بهترین روش، نوشتن تمام دوست داشتنی ها و دوست نداشتنی ها و بعد، اولویت بندی اونهاست. میشه یک چک لیست از دهها و صدها مورد که بر اساس اهمیت مرتب شدن
حالا مثل یه متخصص آمار، ضریب گزینه های تیک خورده رو جمع میزنی و اگر از یک درصد خاص بالاتر بود، جوابت مثبت هست!!
یک بازی خوب از ترکیب عناصر احساسی و منطقی با حاصل قابل دفاع و تفکر!

و ته تهش ، یکی هست که میگه اگر کاری رو با تمام وجود و از ته دل به من سپردی، پس من مسئولم که به راه درست هدایتت کنم و همیشه کمکت باشم




{تابحال به سوالها و جوابهای اونها فکر کردی؟ }

من خیلی دوس دارم بدونم شما کی هستی ؟
در کل انسان با شعوری هستین و من از خوندن کامنت های بلندتون بسیار لذت می برم!!چه خصوصی و چه عمومی
بنویسید برام ... ♡

آویشن 1394/05/20 ساعت 00:27

اینم یه تفاهم دیگه.منم خیلی آشپزی و دوست دارم نسبت به کارای دیگه تو خونه.جالبه با توجه به ظاهر پاستوریزم دفعه اولی که تو خوابگه غذا پختم بچه ها باورشون نمی شد منی که همه چیزو از خونه میبرم بدونم چیزی درست کنم.
ولی کیک و شیرینی لذتش مضاعفه،منم عاشق انجام اینجور کارا دونفریم که خدارو شکر خواهرم همیشه هست و باهاش کمک میکنم.
مگی من منتظر عکس کیک پخته هم هستما،گفته باشم

ایشالا عکسش رو می ذارم دخترم! یه کیک خونگی بی تزیین بوده البته ... دیگه دیدن نداره که
ولی خوردن داره چون این کیکم رو اگه کسی گردو و دارچین دوس داشته باشه حتمااا دوست داره

پری 1394/05/20 ساعت 00:03

خسته نباشی مگی کدبانوی با سلیقه! عکس انتهاییش،کو پس؟

... 1394/05/19 ساعت 23:29

تو قابلمه کامل عکست افتاده مگی

برنامه ی آموزشِ آشپزیِ بهونه رو دیدید ؟! :))

چوپان 1394/05/19 ساعت 20:12

نمیدونم این بچگانست یا چی!
ولی وااااااااااقعا یکی از انگیزه هایی که شاید روزی منو مجاب کنه به ازدواج همین آشپزی دونفره هست :D
باورت نمیشه :)) خصوصا کیکو شیرنی پختن
عاشق آرد بازی ام :D

چه خوبه که آیتم های بچگیت ایناییه که گفتی

باران 1394/05/19 ساعت 19:04

طوسی بود نه کرم :))
اون موضوع که دادم بهت :))

باران 1394/05/19 ساعت 18:55

مگی سلام
برخلاف بقیه دوستان همچنان آقایونی هستند که عاشق آشپزی و آشپزی های دو نفرن :))
نمونه اش از 5داداش من سه تاشون کاملا عاشق آشپزی هستند البته اینم بگم
یکی از داداشای من همیشه ی خدا آشپزی میکرد و غذاهای خوشمزه درست میکرد
اما از وقتی که متاهل شده آشپزی رو کنار گذاشته و حتی به ما هم میگه لو ندیم
پیش زنش که یه زمانی آشپز ماهری بوده میگه من میترسم اینو بگو کارهای آشپزی هم من واسه ی خانمم انجام بدم :)))دوس دارم خانومم آشپزی کنه نه من :))
دوست دارم دسپخت اونو بخورم :))
البته اینم بگم هنوز داداشم عروسی نکرده ولی میگه کار از محکم کاری عیب نمیکنه:دی
ایشالا همیشه به کیک و دسپخت خودت :))

مسافرت خیلی خوبه....ایشالا خوش بگذره بهتون

جای شما خالی برنا خان... ایشالااا
تبریز شهر دومم محسوب میشه یه جورایی... ؛)واسه همینم خوش می گذره

مهران 1394/05/19 ساعت 18:04 http://mehran.blogsky.com/

من اصلا حال و حوصله ی آشپزی رو ندارم. نهایت آشپزیم سوسیس تخم مرغ بود که گاهی آماده می کردم واسه خودم :)
راستش فکر نکنم مردها زیاد به آشپزی علاقه داشته باشن. البته یادمه دوستی داشتم (احمد)، که خیلی به آشپزی علاقه داشت و کلی هم وقت می گذاشت واسه غذا. اما خیلی کم ان اینجور آقایون ...

خب یه چیزی...
من اصلااا اصلا و ابدا نمی خوام آشپزی بلد باشه
کلامون میره تو هم... مردی که ادعای آشپز بودن داشته باشه رو اعصاب میره و معمولا آقایون خودشونو خیلی قبول دارن تو هر کاری
همین مونده آشپزیمم قبول نداشته باشه:(اونجوری من هیچی واسه ارایه ندارم که :|
منظورم از آشپزی دو نفره اینه که مثلا هم بزنه مواد کیک رو ... یا وزن کنیم دوتایی همه چی رو :دی
یا از تو دستور چک کنه همه چیز درست هست یا نه ؛)

پپل 1394/05/19 ساعت 15:44 http://ma-eshgh.blogsky.com

1 چیزی- خواهرانه
من متاهلم و میخوام بهت بگم اکثر مردا به آشپزی علاقه ای ندارن.
پس اگه این آشپزی دو نفره خیلی برات مهمه حتما قبل از ازدواج مطرحش کن.
منم آشپزی دو نفره دوست دارم ولی همسرم اصلا اهلش نیست و خب مشکلی هم ایجاد نکرده ها. ولی خب آدم گاهی دوست داره ...

حتماااا ازش می پرسم علاقه داره با هم آشپزی کنیم یا نه :دی
چون خییییلی مهمه خیلی...
کاش دری به تخته بخوره شوهر شمام یهو علاقه مند شه ؛)

آفرین 1394/05/19 ساعت 14:33

چه دختری ! چه ململی!

وااای چه آفرین بانوی مهربونی ... چقد لطف

سپیده مشهدی 1394/05/19 ساعت 14:32

باز مگ مگ تو دلیلت واسه ازدواج خیلیییییییییییییییییییییییی قانع کننده و منطقیه
من یه دوست داشتم واسه اینکه اجازه نداشت اصلاح کنه صورتش رفت ازدواج کرد

:))))))) شبیه منم بوده اون دوستت نه ؟!
تو روحت.... دلایل دیگه هم دارما البته:دی یکی دو تا دلیل دیگه...

motahare 1394/05/19 ساعت 14:03

خخخخ با دل آرام موافقم.
کیک خوبی میشه خخخخ منم میخوام
وسایلاتونم خیلی باحال و با کلاسن

:)))
کیک خوبی شده گویا ... عکس می ذارم حالا احتمالا
ممنونم گابلی یوخدی

دل آرام 1394/05/19 ساعت 13:59

اگه اینا وسایل خونه ی خودتونه خیلی حرفه ای وسیله داری مادر

آره دیگه خواهر :))) حرفه ای که نه آنچنان ولی خب چیزای خوبین :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد