مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

هنوز در سفرم ...

روز آخری که می اومدم رشت فهمیدم باید بریم سفر ... 

بابا جان ماموریت ارومیه و تبریز داشتن و دوستشونم اصرار داشت ما بریم ، که دیگه پیش از اینکه من برسم برنامه رو اوکی کردن و دوشنبه رو روز حرکت تعیین کردن ! 

حالا منم و یه عالم لباس نشسته از سفر مشهد و یه هوای نم دار بارونی ، که انگار یادش رفته تابستونه و مهر نیست  !!! 

چند روزی نخواهم بود احتمالا :) خدایا حواست به همه مسافرا باشه لطفا ... 

تنها کاری که تونستم تو این یه روز انجام بدم وقت آرایشگاه گرفتنم بود ، امروز میرم که ابروهام رو کمی مرتب کنم ! قبلشم جایی برای صبحونه دعوتم ... 

یه چیزی که ذهنم رو اخیرا خیلی درگیر کرده اینه که واقعا برخورد با آقایون ، نشست و برخواست با آقایون غریبه گناهه ؟! اگر هست که وقتی ما با هم کلاس های آلمانیمون هم بیرون می رفتیم یعنی گناه می کردیم ؟! خب این سفر مشهد یکی دو روزش رو ما با آقایی بودیم که به قولی غریبه بود ! بگذریم که اصلا دست هامونم به هم نخورد ، سوالی که برام پیش میاد اینه که واقعا چنین چیزی گناهه؟ روز اول یه درصد ریزی عذاب وجدان داشتم ... ولی بعد فکر کردم اصلا کارمون گناه نیست ... اگه کسی نظری داره بفرمایه لطفا ، خوشحال میشم ... 

+ راستی یه شب نماز مغربم رو پشت سر آقای راشد یزدی خوندم :) 

+ دوستان برای سفر خیلی دقت کنید که دوستتون هم سلیقه و هم سو باشه باهاتون ...خصوصا اگه دو نفری می خواید سفر کنید، دوست من که یه مورد عالی بود !نظر اونو نمی دونم واقعا...برای من خیلی دوست داشتنی بود همراهیش :)

نظرات 22 + ارسال نظر

چرا سوال "چرت" میپرسی که هر کسی جرات کنه هر چرندی رو بهت نسبت بده؟ حقته وجدانا!

هولدن! آدما شخصیت خودشون رو نشون میدن پسر
حرص نخور... چیزی که میگن مشخصا چیزی هست که درباره ی خودشونم صدق می کنه!
بی خیال پسر

باران 1394/05/18 ساعت 21:41

سلام عزیز
زیارتت قبول :))
راشد یزدی لابد خیلی پیر هم شدن ؟!
مامانم همیشه عاشق برنامه های دو نفر بود یکیش راشد یزدی بود یکی هم آقای قراعتی بود !
الان دیگه من فقط برنامه های درس های از قراعتی رو نگاه میکنم و هیچوقت
فرصت نشده برنامه های راشد یزدی رو ببینم.
همیشه به زیارت مگی جان :))

آناهیتا 1394/05/18 ساعت 19:48 http://farfalla.blog.ir

به نظر من اگه حجابتون خوب بوده و رابطه تون سنگین بوده و احترام (اول از همه خودتون) رو نگه داشتید اوکی بوده.
البته باز بستگی به اعتقادات خودت داره, مثلا ما یه معلمی داشتیم میگفت من تا بحال به صورت هیچ مرد نامحرمی نگاه نکردم! حتی میگفت اصلا نمی دونه برادر شوهرش چه شکلیه!
البته اینم دیگه خیلی...

اما فکر می کنم اگر طرف کاری نکنه که فرد مقابل به گناه بیوفته و سنگین باشه مجاز باشه

asmani 1394/05/18 ساعت 18:06 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام مجدد عرض کنم مگی باز هم یک پست حاشیه دار گذاشت و باز هم بین علما اختلاف افتاد
یک دو تار از کاکلت دل را اسارت برده است
الامان از روسری، زیرش هزاران لشکر ‌است
من شخصا در موارد مشابه که حکم کارم رو نمیدونم به دلم رجوع میکنم ببینم اون چی میگه و حسم نسبت بهش چطوریه الحمدالله که همیشه خوبه
بهشتیان جمع بیان کمی ما رو نصیحت کنن

علی 1394/05/18 ساعت 16:35

پسرایی که همجنساشون رو اینجوری معرفی می کنن منظورشون چیه؟
من به عنوان یه هم جنس نمی بخشمشون... بیماری جنسی بحثش از سوال مگهان جداست. ما بیمار جنسی داریم که زود تحریک میشه
ولی شما مگهان جان همونجور که گفتی با هم کلاس هات اجازه بیرون رفتن داری پس این مورد هم یکی مثل همون هاست.وقتی قصد دو طرف شر نبوده ،اصلا این وسط عاشق شما هم بشه و بخواد بهت بگه. بازم گناهی در کار نیست
تو یه دختر رشتی با خونواده تحصیل کرده ای که این مسایل برات حل شده است بهتره نظر دیگران رو ندونی اصلا...خیلی ها نظرات خوب خوب میدن ولی در خلوت خودشون آن کار دیگر می کنند.

اف 1394/05/18 ساعت 15:49

عموووووووووو

سماااور!! :)))))))))))))))))))))))))

عمو 1394/05/18 ساعت 15:38

خواهر مگهان، سلام علیکم و رحمت الله
من در ارتباط با سوالی که شما فرمودید باید عرض کنم بنده پاسخ را نمی دانم اما به نظرم بودا بودا، نبودا؟!
اما در ارتباط با کامنت برخی از خوانندگان تان ... تو رو به خدای مجید یکی یه پدر روحانی به من معرفی کنه، می خوام اعتراف کنم.
ضمنا
برادر عبدالرحیم، حاجیییییییییی، اخویییییی، سید، کربلای... یه جوری می فرمائید پسرا با تصویری دیدن نیروی جنسیشون غل غل میکنه ، هرکی ندونه فکر می کنه در خشتک همایون سماور جاسازی کردین!!!!
نگووووووووووووو
زشته
عیبه
عه! عه!
مردم چی میگن

omid 1394/05/18 ساعت 15:34

من پسرم کاری ب نظرات بقیه ندارم و قصد توهین ب کسی یا فردی رو ندارم اینجا .روی حرفم با خودتون و قصه مخالفت با نظر بقیه رو ندارم نظر هرکس واسه خودش ممحترمه و نباید ب دیگران توهین کرد چ نظر فرد در مجموع در مورد اون موضوع درست باشه چ غلط .این از این


دوم: خیلی نوشتم ولی پاک کردم
بهترین کار برین پیش کسی ک از لحاظ دینی اعتقادی سطح دانش خیلی قبولش دارین
کسی ک بی چون چرا حرفش قبول کنین. ی سرچ کردن تو قرآن و تفاسیر مربوط ب این بحث هم خالی از لطف نیس

اگر مقصد را پیدا کردیم و خواستیم آن را در خود و در جامعه خود تحقق دهیم؛ آن هم مقصدى با «وسعتى» که حتى نسل‏ها را در بر مى ‏گیرد و «عمقى» که حتى تکامل را پشت سر مى ‏گذارد و در خودش غرق مى ‏کند و «روشى» که چرخاندن و غلطاندن و به دوش کشیدن و اینکه آدم ‏ها را خوب تربیت کند، نیست، بلکه زمینه تربیت خوب آنها را فراهم مى ‏کند. این چنین رسالتى و این چنین هدفى که از محدوده ما گذشته و از آن سطح بالاتر آمده، نیازها و کمبودها و مقدماتى دارد.

این نیازها و کمبودها در چه زمینه‏ هایى است؟

مرحله اوّل، کمبودهایى است که در «خود من» وجود دارد.

این درست است که من استعداد و مواد خام نسل‏هاى مستمر را دارم، ولى این مواد خام باید شکل بگیرند. من به اندازه ‏اى توان دارم که مى‏ توانم، نه تنها ملت ایران، بلکه تمام جهان را عهده ‏دار باشم، ولى این مایه و توانایى در من شکل نگرفته است. هنوز بینش و بنیاد فکرى من شکل نگرفته و آگاهى ‏ها و استعدادهایم وبال من شده، هنوز ثبات و قدرت روحى پیدا نکرده ‏ام و آلت دست دیگرانم، هنوز طرح کلى براى کار خود در دست ندارم.

پس کمبود اول در خود من است. فکر من سازمان نگرفته، قدرت روحى پیدا نکرده ‏ام، طرحى در دست ندارم.

مرحله دوم، کمبودهایى است که در «ارتباط با دیگران» وجود دارد. مى ‏خواهم با دیگران کار کنم، اما هنوز در برخوردها، روحیه ‏ها را نمى ‏شناسم. هنوز مهره ‏ها را شناسایى نکرده ‏ام و نمى ‏دانم بر روى چه کسانى، با چه روشى و در چه پایگاه و محلى کارم را شروع کنم؟ ام القرى و مادر شهر من، جایى که مى ‏توانم از آنجا به تمام شهرها رخنه کنم، کجاست؟

مرحله سوّم، کمبودهایى است که در «زمینه محیط» وجود دارد.

در محیطى که مى ‏خواهم کار کنم، تناقض‏ها و اختلاف‏ها و مزاحمت‏ هایى وجود دارد. وحدت و یکپارچگى کم است. کمبود تسامح و تفاهم احساس مى ‏شود. اینها را چگونه حل کنم؟

آن همت بلند در رابطه با همه افراد و همه نسل‏ها و نظامى که بر انسان و جامعه و هستى وجود دارد، این نیازها و کمبودها را به همراه خواهد داشت.

-----------------------

از انجا که کار اصلی ما معرفی کتاب است تهیه کتاب زیر را به شما توصیه میکنیم:

کتاب (حرکت)

http://bookroom.ir/book/811/%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%28%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%29


---------والعاقبه للمتقین--------

اف 1394/05/18 ساعت 15:11

"هوم" عزیز یاوه رو بسیاااار به جا به کار بردی!

هوم 1394/05/18 ساعت 15:05

نکته ی دیگه اینکه وقتی از این سوالات می پرسی باید توقع برادران و خواهران ارشادگر رو هم داشته باشی که بیان اینجا سه پاراگراف در مورد اینکه دخترا لمسی هستن ولی پسرا نوکیا 1100 هستن یاوه بگن!

سلام علیکم

ببنید خواهر من این که ایا این کار گناه است یا نه بحث دیگری است .
مهم نگاه شما به دین و احکام الهی است .
دین در تمام جزئیات زندگی شما باید وارد شود.در نگاه شما به انسان، به کار،به اینده، به دیگران ،در روابطتان باید ورود کند و..........
اگر با استدلال و منطق در حد توان اصول دین خودتان را تقویت کردید به راحتی تمام زندگی شما الهی میشود .البته برای رفتن به دنبالش باید احساس نیاز کنید .نیاز به دین و دینداری .نیاز به معنویت .
معنویت های مبتنی بر وحی.معنویت الهی .
میزان اهمیت یک مسأله برای انسان، به اندازه احساس ضرورتی است که او نسبت به آن چیز دارد. اگر ما نسبت به چیزهایی که پذیرفته‌ایم، (مانند شیعه بودن و مسلمان بودن) بی‌اعتنا هستیم و در رفتار تفاوتی با غیرشیعیان و غیرمسلمانان نداریم، به این دلیل است که هنوز واقعا ضرورت اعتقاد به تشیع و اسلام را درک نکرده‌ایم. در واقع چیزی گفته‌اند و شنیده‌ایم؛ ولی ما خود به جریان نیافتاده‌ایم و از روی فکر و با توجه به نیازی که خود آن را احساس کرده‌ایم، راه نیافتاده‌ایم.
برای درک این ضرورت ابتدا باید به خودمان رجوع کنیم و ببینیم نیازهای واقعی‌مان چیست. سپس بر اساس آنها زندگی‌مان و باورهایمان را بنا کنیم. اگر با فکر کردن در خود، به صورت واقعی به نیاز و ضرورت نسبت به دین و وحی برسیم، آنگاه تشنه معارف دین خواهیم شد و برای رسیدن به آنها و عمل به آنها سر از پا نخواهیم شناخت.

----------------موفق باشید ------------

هوم 1394/05/18 ساعت 14:54

من نمی دونم چجوری این کار گناه محسوب میشه! اما خب من اصلا مذهبی نیستم! از نظر اخلاقی بخوایم نگاه کنیم،خیلی بستگی به شخص و موقعیت داره. بعضیا خیلی باجنبه به نظر میان ولی خب خیلیا فقط به ظاهر اینجورین :دی

والا به نظر من که گناه نکردی اما باید حواست باشه سوءتفاهم نشه.بعضا دیده شده دختره فکر می کنه صرفا با پسره داره ناهار می خوره اما پسره فکر کرده رابطشون یه درجه پیشرفت کرده :دی

اف 1394/05/18 ساعت 14:42

جناب عبدالرحیم ذهن شما انقدر نخودی و کثیفه که با تصور یک دختر با حجاب کامل مثل مگی تصویر سازیِ جنسی می کنی!

فکر نمی کنم الان کسی همچین تصوری داشته باشه!

پس احتالا مردها تو خیابون راه می رن لبخند یه دخترم که ببینن حالی به حالی می شن!

ببخشید این غریزه ای که شما ازش نام بردین غریزه ی حیوانی بود
نه حس جنسی

شما رو ذهن خودت کار کن

من 1394/05/18 ساعت 14:26

نسبی کردن همه چیز، کار درستی نیست. چون بسیاری از مسائل مطلق هستن

اما گناه، گناهه ... مشروط به اینکه گناه باشه!
عده ای میگن هر چیزی که اسلام گناه دونسته، قطعا یک دلیل منطقی داره... واقعیت هم همینه. چون تنها دینی که قطعا در محتواهای اساسی اون تغییر ایجاد نشده، اسلام هست(البته در روایات و بعضی منابع غیر قرآنی شک و شبهه هایی هست) . اما اتفاقاتی مثل ممنوع کردن ماهیگیری در یک روز خاص هفته برای بنی اسرائیل توسط خداوند در زمان حضرت موسی(در حالی که دلیلی برای اون تعیین نشده و صرفا آزمون فرمانبرداری از خدا بوده) ، نشون میده یه جاهایی هم صرفا آزمون فرمانبرداری هست... پس گناه مطلق هست، اما به نسبت آدمها و موقعیت ها

به همین دلیله که یک قبیله ی بومی آمازون که آداب ازدواج و پوشش و روابط و ... رو رعایت نمی کنند، قطعا به این دلیل، گناهکار نخواهند بود. چون به این آدمها ، "مستضعف فکری" میگن... اونها متناسب با شرایطشون سنجیده میشن. اما اگر یکی از همین افراد قبیله، مدتی به شهر بره، با ادیان آشنا بشه، وجود خدا رو بفهمه و بپذیره ، سواد و دانش مطالعه کسب کنه و قدرت تشخیص و استدلال پیدا کنه و نهایتا، بفهمه فلان دین درست ترین دین هست و ایمان به خداوند و اطاعت از حدود، یک وظیفه هست، حالا دیگه اگر اونها رو رعایت نکنه، یک گناهکار هست!
چون اون دنیا سر راهش رو میگیرن و میپرسن : "مگه ادیان و خداوند رو نشناختی؟ مگه درست و غلط رو تشخیص ندادی؟ پس چرا رعایت نکردی؟ "
از هر فردی توی جامعه به اندازه ی دانش، اعتقاد و ایمانش در اون دنیا انتظار خواهد بود. اما اگر کسی مسئولیتی داشته باشه(مقام اجرایی ، مسئولیت فرهنگی، مسئولیت بعنوان الگو، مسئولیت بعنوان صاحب ویترین و تریبون و ...) ، علاوه بر خودش، باید جواب تاثیر گذاری های خودش رو هم بده!
حدیث قدسی معتبر داریم که خداوند به حضرت محمد میگه : "اگر یک لحظه به یک خطا فکر میکردی،درجا رگهای گردنت رو خشک میکردم" !! دقت کن ... نمیگه گناه، میگه "خطا" ! و نمیگه انجام میدادی، میگه "فکر میکردی" !
چون پیامبر بوده، بیش از همه میدونسته و بیش از همه هم مسئولیت داشته ... پس مجازاتش هم به قیامت موکول نمیشده و در همون لحظه جانش گرفته میشده !
اینجاست که میبینیم، گاهی صرف ندونستن، باعث رفع مسئولیت و تکلیف نمیشه! برای همینه که کسی که وارد بیزینس میشه، باید احکام کسب رو بدونه و اگر نادانسته خلاف شرع و قانون انجام بده، خلاف و گناهش بخشیده نمیشه!!

حالا ما دو گروه احکام داریم... اونهایی که قطعا یک دلیل منطقی هم پشتشون هست و با دونستنش، عدم اجراش، قطعا گناه هست (و اگر بعد از اتفاق بفهمیم، باز هم گناهی هست که با پشیمونی و توبه به راحتی بخشیده میشه)
و اونهایی که برای اثبات فرمانبرداری از صاحب و مالکمونه... برای نشون دادن خاکساری و خشوع :) .... (مستحبات هم تقریبا توی این گروه قرار میگیرن)

دومی رو کسی انجام میده که علاوه بر اینکه عالم شده، "عاشق" هم شده .... :)
علم رو میشه اجباری بدست آورد، اما عشق رو نمیشه


_____________

حالا میرسیم به سوال داخل پست !
در چه سطحی از دانش و اعتقاد قرار داریم؟
آیا تفاوت خوب و بد، گناه و بی گناه رو تشخیص میدیم؟
نیت و فکر چی بوده؟
نیت و فکر طرف مقابل آیا فقط به خودش ربط داره؟(اگر ما خودمون رو در معرض نیت ناسالم قرار بدیم و بگیم ما خودمون نیتمون سالمه، آیا مسئولیتمون تموم میشه؟)
نتیجه های منطقی چی بودن؟

همه ی اینها مشخص میکنه که مراوده با جنس مقابل(با اصطلاح جنس مخالف، مخالفم! مگه از دو گونه ی مخالف جانوری هستیم؟!!) درست هست یا نه؟ گناه هست یا نه؟ تا چه سطحی؟
تفاوت توی جوابهای آدمها هم به تفاوت توی همین سطح دانش و اعتقاد برمیگرده (محیط، خانواده و تربیت، متاسفانه و خوشبختانه! روی ما تاثیر میذارن... پس اینها جزو گروهی هستن که در قبال دیگران مسئولن!)

جاهایی که فقط به خودمون مربوطه، تنها به اندازه ی دانش و اعتقادمون جوابگو هستیم. اما اگر جایی روی دیگران هم تاثیر میذاریم، دیگه دانش و اعتقاد کم ما، باعث رفع مسئولیت ما نیست!




****ادامه در خصوصی****

عبدالرحیم 1394/05/18 ساعت 13:11

سلام
مگهان آرزوی هرچه زودتر ازدواج کردن واست دارم !

نظر من که پسر هستم ! و این دخترا که مثلا میان واست نظر میدن فقط از جهت ذهن خودشون هست!! ولی شما آماده میکنی گناه رو واسه یکی دیگه که شریک در گناه طرف میشی مثلا اینکه حجاب نامناسبی داشته باشی و بری تو خیابان حالا چقدر پسر مجذوبت میشن بماند !
اصولا مهم نیست که تو ذهنت بگی من که گناه نمیکنم و در معاشرت با پسر و اینا !
این نکته مهم که اصولا پسرا با تصویری دیدن نیروی جنسیشون غل غل میکنه ولی دخترا نه با لمس شدن ! و علت زودعاشق شدن اوناست و که خوب میتونن تصویری از یه دختر ضبط کنند
اینو میخوام بگم که شما تو این مدتی که با اون پسرا بودی و گردش و ... داشته چی تو ذهن طرف کاشتی ؟؟؟ چی ؟؟؟ چی؟؟؟ لب خندون زیبا، چهره زیبا ، تن صدای زیبا و لباس زیبا و.. هرچی که چشم اون پسر ضبط میکرد و براش هزاران بار تکرار خواهد کرد و مقایسه میاره بین هرکسی رو که دوست داره با شما (این گناست)
نظر من شما گناه کردی ! نه اینکه من خدا هستم ایضا دو جنس مخالف هستی که هیچ کدومتون خبری از ذهن دیگری ندارین چه بسا موقعیتش هم پیش میدومد کافی بود شما یکم راه میومدی پسر ذات خودشو نشون میداد و دست به دست که هیچ .... (ببخشید اینجور حرف زدم ولی باید رک باشم) نیروی جنسی خیلیی قویتر از اونی که فکرش رو میکنی خواهرم
درضمن آیا خانواده خبر داشتند که شما با پسر بودین ؟؟!

و اینکه مطمن باش هرپسری تو ذهنش س ک س رو تصویری سازی میکنه خیالت راحت باشه چون اون تصویری و دخترا لمسی هست واسه همین پسرا فیلم س ک س رو دوست دارند و دخترا ندارند !

آیا الان میتونی تصور کنی تو ذهن اون پسرا چی چیزای میگذره ؟؟؟

خانوم و آقا اف
خودتون غلط کردین با این ذهن نخودیت!

asmani 1394/05/18 ساعت 12:34 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام
دیگه یه پا مارکوپلو شدی واسه خودت همیشه به سفر و خوشی
اون مورده هم عنایت کنید از آقای مکارم سوال کنید

مروئه 1394/05/18 ساعت 12:28

والا مگهان جان چی بگم این طوری باشه که من کلا باید مشهد رفتنو تعطیل کنم دیگه خودت که میدونی چرا
راستی این همسفر خیلی موضوع مهمی به اندازه همه چیزای سفر سهم داره
خیلی بده خیلی بده که با همسفر هم عقیده نباشی و با هم فرق داشته باشی
من همسفرم همیشه خواهرم و 2 تایی کیف میکنیم
راستش 6 سالی میشه با مامان وبابا سفر نرفته بودم تا عید فطر که یه سفر یه روزه کوتاه رفتم که فهمیدم نه نباید باز هم بریم با هم سفر چون صد در صد اون چیزی که ما از سفر میخواییم با اون چیزی که بابا از سفر می خواد فرق داره هنوز هم هیچ کدوممون عوض نشدی

Tornado 1394/05/18 ساعت 10:14 http://deathofstars.blog.ir

به قصد لذت باشد گناه است
وگرنه اشکالی ندارد
شیخ تورنادو دامت برکاته

اف 1394/05/18 ساعت 10:14

ینی با نامحرم معاشرت کردن گناهه؟!
ینی مثلا ما اگه با همکارای مردمون نهار بخوریم تو شرکت گناهه؟!

یا باهم کار می کنیم پس وای وای وای چه شیاطینی هستیم ما!!!

من عذر می خوام خیلی!
ولی هر کی گفته گناهه غلط کرده!!

آویشن 1394/05/18 ساعت 10:01

مهم اینه خودت چه حسی داری وگرنه حرف مردم باد هواست.بیخیالشون.
ارومیه و تبریز.امیدوارم خوش بگذره و قطعا میگذره چون با خونواده ای .اون حرفتم کاملا قبول دارم که همسفر باید با آدم هم سلیقه باشه.چون آدم میره سفر که استراحت کنه نه اینکه جاروجنجال روزمرگی و بکشه اینور اونور

سحر الف 1394/05/18 ساعت 09:44

گناه نیست بابا.خودتو ناراحت نکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد