مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

منظور از آنچه که باید ترک کنی جان است .

این سونات از شکسپیر رو پیش تر خونده بودم ، شنیده بودم ، اما اینجوری که امروز بهش نگاه کردم، نگاه نکرده بودم هرگز !

+ که عاشق ترش باشی ، آن را که کنی ترکش.

+ و عشق ژرفای خود نمی شناسد ، مگر به لحظه ی فرقت. 

+ بی شک فاصله ، بی رحم ترین ابزار عاشق کردن ما آدم هاست.

This thou perceiv'st, which makes thy love more strong,
To love that well, which thou must leave ere long.

–William Shakespeare

نظرات 27 + ارسال نظر

من همش ادرسم اشتباه وارد میکنم...عادت ندارم والا...تا راه بیفتم دله بلاگ اسکای آب شود...
اینه:zendegiejolbakieman.blogsky.com
افرین خوب یاد گرفتی،
عزیز جان....

خب من آدرست رو دارم دیگه! مچکر که گذاشتیش !

خزنده 1394/04/01 ساعت 00:25

بله دستمه کتاب. هر موقع خواستی بخونی خبر بده

احتمالا از سه شنبه شروع می کنیم . خب ؟

چوپان 1394/03/31 ساعت 23:42

آره بی خانمانشام ندیدم :|
اینجور؟؟؟
داشتیم؟؟
هعی روزگار بدکردار...
من از بیگانگان هرگز ننالم
که هرچه کرد آن آشنا کرد!
یه همچین چیزایی!مصرع دوم یادم نیستش

:))))))

هرچه کرد آشنا کرد بله چوپانکم بله :)))

پونه 1394/03/31 ساعت 23:33

مگهان جان یه سوال
کتابایی که میخونی فایل پی دی افشو دانلود میکنی ؟

درود پونه ی عزیز

نه متاسفانه اصلا اهل پی دی اف خوانی نیستم. فقط کتاب کاغذی می خونم :)

پونه 1394/03/31 ساعت 23:30

بی شک فاصله ، بی رحم ترین ابزار عاشق کردن ما آدم هاست
دقیقاً همینطوره

چوپان 1394/03/31 ساعت 23:25

والا!
مردم چشم دیدن مارو تو لینک دوستان هم ندارن!
خودشون بی معرفتن مارو لینک نمیکنن فکرمیکنن بقیه هم مثل خودشونن
مگهان بردیم:Dدوووووووسداشتم.من برم شام

:)))))) اون چی لینک یک بی خاااانمان !!!
هعی... بیا عمو جون مهران طلب کارم شده چوپونک :))!

+ منم دوز داشتممم

میس هیس 1394/03/31 ساعت 23:23 http://miss-hiss.blog.ir/

بعضی وقتها یه جمله هایی عین حقیقته ، حقیقتی که باید تجربه کرده باشی تا بتونی درکش کنی ...

+ منم برای هرکسی که کتاب میخرم ، اول خودم میخونم بعد هدیه میدمش D:

دقیقا ... باید تجربه کرده باشی و همه ی ما تجربه ش کردیم .
حالا یه وقتی میگم چطوری...

+ چه کار نیکی می کنی ، آفرین بر تو :دی به من نمی خوای کتاب هدیه بدی :))؟

چوپان 1394/03/31 ساعت 23:21

خانم چوپان
چوپان جان
چوپان عزیز
بانو چوپان
دوشیزه چوپان
چوپان تاج سر :D
ایییییییییییییننننننننننهمه صفت میشه چیدا!
من نمیدونم شمادونفر چرا اصرار دارید انقدر بامن صمیمی باشید؟؟؟؟واقعا چرا؟
یادم نمیاد گفته باشم راحت باش!میتونی چوپان صدام بزنی:)
هی چوپان چوپان :|
اونجا چوپان اینجا چوپان.یکی رد میشه تماممممممممم ابهت من زیر سوال میره آخه
برادر من خاهر من چندبار تذکر؟!
واقعا دیگه از دستتون به ستوه اومدم من بیچاره

مهراااااان ؟! بانو چوپان اینجان بیا و جواب این بچه ت رو بده !!!!!:))

از دست آن دیگری به ستوه بیا زیبا:دی

کسی رو ترک کردم که میمیردم براش و هنوزم بهش فکر میکنم ,من معنی این چند خط رو خوب میفهمم :)

میشه اینطور ترجمه ش کرد .

ولی من میگم وقتی که می خوایم کسی رو ترک کنیم ، درست همون لحظه به عظمت عشق پی می بریم . همونی که گفتم عشق ژرفای خود نمی شناسد... مگر به لحظه ی فرقت...

محمد 1394/03/31 ساعت 21:04

مگی مگی
اصلا هیچوقت هیچوقت کامنتهای منو منتشر نکن. قراره خودت ببینی که میبینی دیگه. میخوام خودت ببینی چیکار به بقیه دارم آخه!

محمد وبلاگ من دیگه تاییدی نیست :-"

پسر خوب تو پیغام ها برام بذار ... سپاااس فراواااان

نه واقعاااااا !! شما خجالت نمیکشی چوپان بی خونمان هست جزو لینکهات!!من نیستم !!؟؟؟؟؟؟؟

مهراااان :))))))))))

ضعف کردم از خنده از دستت... اونا فقط کسایی هستن که بلاگفایی بودن . گذاشتم وبلاگشون رفت و آمد داشته باشه مهران

آویشن 1394/03/31 ساعت 20:29 http://dittany.blogsky.com

پس بی زحمت هروقت هم و دیدیم دستورشو بگو بنویسم

نه خواهرم ما از نوع خاتون هاشیم...
احتمالا اوشون از تیره ی اسپیروژیر ها بودن....
نیس ما جلبک ها خیلی منتوع و گوناگونیم، به همین دلیل...
دونات ها:عزیز خیلی جان ها...همین که گفتم!
دیوانه چو دیوانه بیند خوشش آید عزیزم..بعد میشه عزیز جانش دیگ...

هاها...
بله دونات ها عزیزان جان اند.

آویشن 1394/03/31 ساعت 18:04

مگی من هوس پای سیب دارم خب.الان به سپیده گفتی بلدی بپزی.به منم یاد میدی؟

اگر بشه حتما :)

خزنده 1394/03/31 ساعت 17:32

فقط شکسپیر می خونی یا کلا علاقه به شعر انگلیسی داری؟ یه نسخه ی برگردان به انگلیسی "فاوست" رو برای دوستم پیدا کردم. اون که عاشق فاوست بود هیچ، بایدم تعریف می کرد ازش، ولی خودم هم یه چند صفحه ایش رو خوندم، که شخصیت مفیستو خودش رو به یکی معرفی می کرد، خیلی خیلی خوشم اومد. حالا من که وقت نکردم بخونمش ولی شما اگه علاقه مندی و نخوندیش،‌یه نگاهی بهش بنداز. از انتشارات "دور دنیا" خریدمش

+ این اپرای شناور رو هر موقع خواستی من حاضرم شروع کنیم آخه این کتاب غیر داستانیه که می خونم خیلی عمیقه اصلا دلم نمیاد رگباری پشت هم بخونمش دارم آروم آروم ادامه ش می دم، فرصت رمان خوندن دارم.

کلا علاقه به شعر انگلیسی دارم خزنده .
جدی ؟ من نخوندمش .ممنون از پیشنهادت می خرمش احتمالا... من کمتر شعر دوست دارم یعنی داستان و رمان رو ترجیح میدم ، اما خب دوست ندارم ازش دور باشم و واقعا هم شیرینه به نظرم ...

+ ببین واسه دوستی چند تا کتاب کوچولو خریدم که هدیه بدم در حد دو سه تا... بعد اول دارم خودم می خونمشون که بعدتر بدمش بهش :دی بفرستم براش یعنی :)
+ خریدی اپرا رو؟ این رو تموم کنم با هم شروع می کنیم ممنون که حواست بود!

نهایت استفاده رو از این دوران ببر خوش بحالت

چشم رویای عزیزم

نهایت استفاده رو از این دوران ببر خوش بحالت

مجید مویدی 1394/03/31 ساعت 15:08

چه قشنگ ارتباطی بینشون رو دیدید... آفرین.
یادِ جنابِ مسطتابِ "حسین الهی قمشه ای" افتادم. خیلی قشنگ ربط بینِ کارهای کلاسیک ادبیات غرب رو با شعر و ادبیات کهن خودمون تحقیق میکنه این آدم دوست داشتنی
+عالی بود

اصلا تشویق های شما بد می چسبه به روح و تن آدم ...
دقیقا درست می گین بچه که بودم گوش می کردم سخنانشون رو و کم می فهمیدم . کاش باز گوش کنم شاید خوب فهمیدم...

+ خجالتم می دید مجید جان

سپیده 1394/03/31 ساعت 14:07

مگهاااااااااااااااان هوووووووووووووووووی میدونسی من خردادیم
پای سیبشم پای ثابت خونه ماست فک کردی ما پا نداریم فقط شما دارین

بلهههه خودت بهم گفته بودی مهربون :)
پای سیبشو نخوردم من !!! ولی خودم پای سیب های خوبی بلدم بپزم ؛)

nila69 1394/03/31 ساعت 13:49 http://10188.mihanblog.com/

سلام
بس زیبا بود از این دید ...

+

سلام

هوم به نظر من هم

آویشن 1394/03/31 ساعت 12:47 http://dittany.blogsky.com

اصن مگه میشه عمو ویلی یه چیزی بگه و بد باشه.نه مگه میشه؟

نه خب!

سلامـ .
من شمالم ، گیسوم نمیدونم کجاست .. .
ببخشید متوجه نشدم.کدوم مکالمه ؟

+حالتون رو خراب کردم؟

سلام .

یا خدا... من کامنت طاها رو برای شما نوشتم :|¿

پس خوبه!
جلبک ها یه احساسات مشترکی با دونات ها دارن!
دونات ها=عزیز جان ها....

چه خوب !!!
خوشوقتم جلبک خاتون... جلبک دوست من آقا بود !

دونات ها : دیوانه های دوس داشتنی ! ؛)

سیمای 1394/03/31 ساعت 09:10

مگی به هیچ کس نمیتونم دردامو بگم به هیچ کس
الان دلم میخواد بشینم زار زار گریه کنم
دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوار
شرمنده اینجا غر زدم

سیمای چرا انقدر تو خودت می ریزی دردهاتو؟
ای کاش تو وبلاگت راحت بنویسی همه چیز رو... یا بهم ایمیل بدی و حرف بزنیم.
آدم با گفتن درداش خیلی سبک میشه.باور کن

سیمای 1394/03/31 ساعت 08:53

فاصله

تو بیشتر از من ها درکش می کنی سیمای...

عمر فاصله ها کوتاه دخترک...

سپیده 1394/03/31 ساعت 08:37

بلی ما همیشه ازونجا میگیریم

:دی

پای ثابت خونه ی ماست می دونستی ؟!
یه جور شیرینی بادومی و نارگیلیش رو هر هفته میارن برامون...
الان هم یه نون هایی آوردن که برخلاف ظاهرش دوس دارمش!

سپیده 1394/03/31 ساعت 08:32

دختران هیچ نمی­خواهند جز شوهر و وقتی به دست آوردند همه چیز
می­خواهند. مرحوم شکسپیر
تورو نمیدونم ولی این جملش عجیب منو تکون داد
میبینم که جناب بزکوهیم امدندو رفته اند


از دست تو سپیده زنجانی... راستی !
شیرینی آیلار از شیرینی فروشی های خوب زنجانه ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد