مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

نحسی 13 به درررر ؛)


کلافه ، بدحال و مغموم بود چهره م ... تو آینه که خودم رو دیدم به هم ریختم !

اتاقم هم بد به هم ریخته بود ... مثل دلم ریخت و پاش ...

پاشدم چای گذاشتم ... خوردم ! برگشتم به اتاقم ...

افتادم به جونش ! کشو اولی که کمی نامرتب بود و مرتب کردم...

کتاب هامو به ترتیب تو کتابخونه جا دادم :)

خودمو تو آینه نگاه کردم ... خوب تر بود حالم... آرایش کردم! خیلی خوب تر شدم ؛ )


تختم رو مرتب کردم ، رو تختی بنفشم رو کشیدم روش ! برس موهام رو تمیز کردم و شستم ... جا نمازم رو تا کردم و تو کمد جاش دادم ...

میز آرایشم که تو بدترین حال بود سامون گرفت به سرعت ... جارو کشیدم دیدم هنوز حس می کنم اتاقم خاک داره... رفتم تی رو آوردم و مایع خوشبو ریختم تو مخزنش ... اتاقم برق افتاد ... این وسط اس ام اس دادم به چوپان و گفتم بیاد یاهو کارش دارم ... عکسامونو نگاه کردم! گفتم کدومو بذارم بلاگم ؟! انتخاب کردیم با هم ...

این وسطا یه چیزایی شد که چوپان می خواد تعریف کنه و آبروم رو ببره:))!!!  کم کم شخصیت من دستتون میاد چه بی خیالی هستم .

اومدم بگم من اتاقم برق میزنه واقعاً! برق میزنه :)) و حالمم خوووبه... امتحان میدم فوقش 0 شم ! بی خیااال :))))



من و چوپانا ! نام جدید بانو چوپان ... :))  یک روز خیلی خوب خسته

گوشم رو فاکتور بگیرید ... بی حجابی شدم این روزها برای خودم :|




نظرات 38 + ارسال نظر
***** 1394/10/28 ساعت 03:44

ببخشید ی سوال زرد داشتم.چوپان بینیش رو کجا عمل کرده؟؟؟

حقیقتا چون اصلا به عمل بینیم فکر نکردم هرگزم اسمش برام اهمیت نداشت شاید خودش تو حرفاش گفته باشه ولی برای من مهم نبود که یادم بمونه:)

بابا شاه 1394/02/16 ساعت 11:09 http://babashah.blog.ir

بله
کلا این روز ها همه از روی گوش شناخته میشن

:))))
عجبااا

Amer 1394/02/16 ساعت 00:29

ماشالااااااا اینهمه انرژی
مگهان بگیر اونور اشعش داره کورم میکنه
هـم انرژی فرااااااااررر...

کلی درس هست که باید بخونم!!
*شب خوبــی داشته باشی*
من حالا حالاها بیدارم

آره به مولا این همه انرژی !!!
:-)))))))
عجبا ... فرار چرا ؟!
من هم پای کامپیوترم و احساس فنا شدگی و از هم گسستگی دارم ! ولی باید ادامه بدم :|
حالا حالاها هم بیدارم اتفاقاً

Amer 1394/02/16 ساعت 00:05

خاااااااا، حالا لهجه ما رو مسخره میکنیـــد؟
واژه «خا» صرفا برای طنز بیشتر در متن مذکور استفاده شده است!
و هیچگونه جنبه بی ادبـــــــی و جی پی اس لهجه نما! را نداشته است.

من الآن سر ظهرمه و کلی انرژی دارم

ما خودمون همشششش میگیم خاااا :-)))) اشتراک لهجه ای داریم خببب :))) ؛)
نه من منظورم این نبوددد که بی ادبانه س اینجا توضییحش سخته
منم حالم ایفتیضااااح خووووبه :))) و شارژم با اینکه از کله سحر بیدارم...
سلااااام هم انرژی :-))))!!! با صدای رادیویی بخونید لطفاً

چوپان 1394/02/15 ساعت 19:13

خا؟؟؟؟
آقای Amer شما هم رشتی هستید مگه؟
.
مگهان از خنده مردم در جوابایی که بهشون دادی:))))

خاااا تو دهن من هست من نمیگم هیچ وقت بدم میاد به نظرم بی ادبانه ستتتتتت:-))))

نهههه رشتی نه ! نگو آقا عامر بذار تو خماری باشه :دی
والاااا نگاه چه داستان خاصی تعریف می کنن آخه آدم دهنش وا میشه دیگه
یه فصلی یه ساعتی کنار هیچ کی :-)))))

Amer 1394/02/15 ساعت 18:27

همون فصلی که 6 غروبش با 6 صبح عین هم میمونه

حالا من به این راحتیا نفهمیدم که ساعت 6 صبحه!!!
[ عین اصحاب کـهـف ]
پدرم همون لحظه سر رسید!
با اخم و تخم بهم گفت: مگه تو قول ندادی که شب بیای؟!
گفتم خا بریم دیگه هنوز که دیر نشده!!!
بـــعـــله اینجا بود که ما با یک نگاه پرجذبه و نافذ پدر متوجه شدیم که

: )))
همون فصل ! من اون فصل رو دوس دارم با اینکه دلم می گیره اما کلی هم برام جذابه ...
به به آقای پدر و جذبه :دی
فک کردن رفتید الواتی احتمالاً نمی دونستم از 6 تا 6 !!! خواب بودین :-))))

Amer 1394/02/15 ساعت 17:29

اوهوم

یه بار تو یه فصلی از سال!
خیلی خسته بودم و میشه گفت روز قبلش هیچی نخوابیدم!
تقریبا حول و حوش ساعت 5ونیم 6 غروب بود که خوابم گرفت
تنها بودم و هیچکی کنارم نبود!
اومدم خونه و از فرط خستگی و خواب همینجوری دراز کشیدم تو هال...
یه باد ملایمی می وزید و درهای خونه باز و هوا نیمه تاریک و یه لحظه چشام رفت...
باز شد! دیدم ساعت 6 و نیمه
گفته عه: این نیم ساعت خواب عجب چسبید
آخه دقیقا تاریکی هوا و اینا دقیقا عین هم بود!
نگو تو اون لحظه ای که من چشامو بستم و باز کردم
ساعت از 6 غروب به 6ونیم صبح تغییر مکان! داد
خیلی چسبید...

نهههههههه :-))))))))))
12 ساعت خوااااب ؟! یا خداااا :))
عین داستان نوشتی آقا عامر تو یک فصلی از سال ! چه فصلی دقیقاً ؟! :))
تنها بودم و هیچکی کنارم نبود ! کی باید می بود دقیقاً ؟! :))

ای جونم
ای رشت مرا چند روزه بطلب بیام این دخملا رو ببینم روحم شاد بشه برگردم تو دود و خاکستر و ازت و هزار کوفت دیگه ای که تو هوای اینجاست

عزیزکممم :-))))
ایشالا بطلبه خواهر امامممم:-)))) !!!
بیای ببینیم روی ماهتو ...
امیدوارم چند روزی آزاد شی و بشه بیای :-*

Amer 1394/02/15 ساعت 14:38

تازه بیدار شدم
چه قالب خوبی ;تأیید:

نه. ما از خیر اسم بانو چوپانا گذشتیم!
همین چوپون و اینا (میکسش میشه چوپانا) قشنگ تره
ولی اون دم دمای صبح که تازه داشت خوابمون میگرفت!
عجیب همه چی رویایی بنظر میرسید حتی حروف روی دستبند بانو چوپانا با یه

صحت خواب برادر ساعت خواب !!! :))))
تازه بیدار شدین واقعاً ؟! من هررر ساعتی بخوابم نمیتونم بیشتر از 12 بخوابم :)))

چوپانا خوبه دیگه بعله !
یا ابرفرض شما دم دمای صبح نیا اینجا برادر همه جا رو رویاایی می بینی خطرناکه :|

حکیم بانو 1394/02/15 ساعت 08:21

سلام. کجا بودید تا حالا؟ لینکتان کردم.


به به چه کااامنتی ...

Amer 1394/02/15 ساعت 07:23

عذرخواهی بابت تأخیر!

من قبلنا شاغل بودم اما الآن نه...
ترجیح دادم یه چندماه سر هیچ کاری! نرم و وقتمو بیشتر تو خونه و دانشگاه بگذرونم!
شبا تا صبح تقریبا بیدارم و مشغول ترجمه مقالات!
الآنم که دارم نظر میدم کل دیشب رو پلک نذاشتم و تازه داره خوابم میگیره!
چه جالب! حروف دستبند بانو چوپانا هم DREAM هستش با یه !

درضمن
من رفتم عکسای ۱۶ دی ماه رو هم تماشا کردم!!
خداییش هرچقد دقت کردم!! دو مدل ابرو بیشتر ندیدم چرا الکی میگی سه مدل؟؟ [شوخی ولی واقعا جدی!]

خواهش می شود آقا ...
چقدر کار درست و به جایی انجام دادید ایشالا که نتیجه ش رو می بینید
:)))
نکنه می خواین به این نتیجه برسین که اسم چوپانا رویاست :)))هوم ؟
3مدل هستش دو مدل شبیهن ولی یکی پهن تره و اینها ..

شبیه زندونی ها چرا صورتتون رو پوشوندین دیوونه جان های من ^ـ^
من رشت بیام ...ای رشت مرا بطلب دیگر :))

:))) ما فرار کردیم چوپان رو نمی دونم ! من که از بیمارستان روان پریشان خندان فرار کردم :)))
کاش بطلبه هااا :) ما هم خوشحال میشیم تازه ! بخور بخورم می شه داشته باشیم ..

خیلی هم زیبا و خانومی عزیزم.
خوشبخت بشی ان شاالله

و بااااز لطف بی اندازه و شرمنده کننده : )

سپیده 1394/02/14 ساعت 19:51

مگی گوشتو بزار تووووووو
چوپان چ نازی

باشه !

خیلی :)

چوپان 1394/02/14 ساعت 17:14

چقدررررررررررر دوستانت لطف دارن واقعا
باز به تو لطف داشته باشن طبیعیه!
اما به من دیگه واقعا از مهربانیشونه...:)
ممنون از همگیتون
.
در راستای شبیه بودنمون هم در پست بعدی میگم:))

هووووم ...
آخه چوپان من خیلییی نازم :|
دوستامم عین خودم ناز و خوبن دیگه

بگوووووو کنجکاو شدم:)))

غزال 1394/02/14 ساعت 13:40 http://15421542.blogfa.com

منم حاضرم از خودم عکس کاااملاً واضح بذارم
نمیدونم چرا از شناخته شدن ابایی ندارم!

چه جالب ...
حدس می زدم چون با تماس دوستای مجازیت رابطه حقیقی داری... ولی من معمولاً ترجیح میدم اینطوری نباشه روابطم ؛)
مثلاً علاقه ای ندارم ارتباط تلفنی با دوستای اینجام داشته باشم ... نه که نداشته باشما اما هیجان اینجا برام هزااار برابره :)))

غزال 1394/02/14 ساعت 13:37 http://15421542.blogfa.com

مگگی من هم دیروز کلی کلافه بودم و صبح با کلافگی و قیافه هپلی و اتاقه شبیه خودم روبرو شدم. کلییی افتادم به جونه خونه و اتاق و خودمم مرتب کردم. منم مثل تو حالم بهتر شد :)

:)))))
عجب روزی بوده پس دیروز ؛-)
افرین دختر گلللل
به قول گلابتون عزیزم کزت درمانی :))))

اف 1394/02/14 ساعت 13:16

مگی
خوشگلِ من
سیزده اصصصصلا نحس نیست ها!!!

عزیزکم !
می دونم برای خود من که کلی خاطره خوش داره 13 !!!
به شوخی میگمش هر تاریخی می تونه در یک شرایط خاص بد یا خوب باشه ؛)

wowwwwwwwwwwwww شما و چوپان دوست واقعی هستید ؟!! چه عااااالی
چه جراتی دختر براوو برای عکس گذاشتن
چوپان یه نظر شبیه لیلا حاتمی هست
چوپانا شما هم وبلاگ داری؟

:)))))
جراااااتتتتتتت .... این جرات می خواد ؟! کارهایی ازم برمیاد که خداااا می دونه:-"

نی دونم والا کشیدگی صورتش هست بلی ! انگار لب و ایناشم هست ی کمی ها:))
چوپاناااا جواب !

عکس این جوری که قبول نیست!!!

الان به مجزه کُزت درمانی ایمان آوردی؟! منم خیلی وقتا برای خوب شدن حالم خونه تمیز میکنم!

بانوووو ... عکس اونجوری هم گذاشتم من !
می تونید من رو در آرشیو ببینید... با رمز 1991
پست 17 دی ماه :)))
هاها ...
خییییلی اثر بخشه خیلی

هدی32 1394/02/14 ساعت 10:21

سلام مگی جونم خوبی
اول افرین نحسی سیزده به در
خیلی عکسها شبیه هستند و هزار ماشاالله خانم تمام و کمال هستید
دستبند حروفیه خانم چوپان هستن پرده برداری فرمایید دختر جان

سلام عزیزم
می دونی این اسم سیزده دقیقاً واسه خاطر شما انتخاب شده:-))))؟

ممنونم خیییییلی لطف دارید هردو
اون حروف الکیه :) هیچ رفتی به اسم و فامیل حقیقی دخترکمون نداره؛-)

صدف 1394/02/14 ساعت 10:03

چه عکس باحالی!

:))))
شما همون صدف گرامی نیستی که اون اویال وبلاگ نویسی من وبلاگ داشتی بعد از دست مزاحما فرار کردی ازش :( ؟

فاطمه 1394/02/14 ساعت 09:47

الان دوباره رفتم ودیدم عکستونو انگار باهمین دوست عزیزت چوپانا قرار داشتین و من اشتباه فک کردم آقا هستن ایشون

یعنی بدجوووری گرخیدماااا:-)))) گفتم من با کدوم آقا عکس دارم که کات کنم بذارم:-)))
بله بلهههه درسته :دی

فاطمه 1394/02/14 ساعت 09:26

نه رشتی نیستم از نزدیکم ندیدمتون ومن خراسانی ام . گفتم که تویه یکی از پستاتون. فک کنم تویه او ن دسته که با موضوع عکس ثبتش کردین کنار یه آقا بودین که چهرش رو کات کرده بودین

به به خراسوووون :-)
چوپاناااا رو نمیگین :-| ¿ آقااااا ؟

اف 1394/02/14 ساعت 09:21


حوشگله خوشگلااااان

ضمنا شبیه هم هستین!
زیاد!!! مخالفتم نکن
عافرین!

اووووویش ....

آخه نیستیم خیلی... حالا حقیقی ببینی میفهمی دیگه:-))) !!!
چشممممم مخالفتتت نمی کنم:دی
اون از من گشنگ تره ؛-)

فاطمه 1394/02/14 ساعت 09:10

من عکس خودتو دیدم مگهان جان حالا آدرس اون پستت بماند ولی خداییش چوپانا خیلی واسم آشناس خییییییلییی
یا به قول خودت شبیه کسیه و من دیدمو نمیدونم کیه.

جدی منو دیدین :))؟! از کجاااا یا امامزاده بیژن ...

رشتی هستین احیانا شمام ؟

فاطمه 1394/02/14 ساعت 08:56

خیلی شبیه هستین هاااااا!!!!!! هرچند خودت میگی نیستین آخه ماکه چهرتونو کامل نمیبینیم ولی همین یه ذره هم که دیده میشه حس میکنم یه جورایی شبیه هستن.درهرصورت خدا به خونواده هاتون ببخشدتون. و دوستی پایداری رو واستون آرزو دارم

نهههه نیستیم خداییش :-))) ! چوپانا شبیه کسیه حیف نمی شناسیدش شماهاااا که بگم:-)))
چوپانااااا ؟!
ممنوووونم فاطمه جان پایدار باشی همیشه الهی :)
عکس چوپان رو که نمی تونم بذارم ولی خودمو یه روز بی سانسور میذارم... یه پست هست تو 17 دی فکر کنم آپ شده بود... رمزشم باید 1991 باشه :))) اونجا من بی سانسور هستم

علی 1394/02/14 ساعت 08:53

تو با این زیبایی نمیتونی از عشق متنفر باشی
می دونم از این شعر خاطره داری ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم
پستت رو یادمه خووو
موفق میشی مگهان جان دختر رشتی زیبا
برو که دعای هممون پشت سرته

ععلی آقااا :-))))))))
من انرژی داشتم کلا گرفتیش با این جمله !!! :)) !!!
خب شما که یادته نباید بگیش دیگه...عجبا
من از واژه زیبا خوشم نمیاد خصوصا اگه توسط آقایی بهم گفته بشه گارد می گیرم :| حالا نشنیده می گیرم این بار
مچکرممم برای دعااااهاتون

عزیزم سلام.خانم زیبا عکستون رو دیدیم و لذت بردیم.وااااااااااااای خیلی شبیه هستین.بر اساس عکسای قبلی من اول فکر کردم شما همونی که دستبند داری ،گفتی گوش، فهمیدم اشتباه کردم ولی عجیب شبیه هستین.خدا جفتتونو حفظ کنه و امیدوارم این امتحان رو هم بسلامت پشت سر بذاری و استرسش تمام شه

عزیز دلمی ...
رویاااا جونمممم ! ما اصلاً شبیه نیستیماااا شیطونه میگه عکس واضحححح بذارم پرده برداری کنم کلا:-))) !!!
به من نگید زیبا خدا شاهده خجالت می کشم :)) زیبا کجا بود آخه :دی مگه اینکه با پوشیه و اینا منو زیبا ببینید دیگه:)))
ممناااان رویاایی

سپیده مشهدی 1394/02/14 ساعت 08:22

دخترم....اون شراره های آتش رو تو شالت بکن ....مرد رد میشه...پایه های ایمانش فرو میریزه...

واااای گفتی شراره یادم اومد قرار بود دستور پخت نون بدم بهش !!! عررر شروره جونم کجایی !؟

پایه های ایمان با همون گوش من فرو می ریزه من که میدونم چ بدبختیم !:))) اون دنیا واسه همین باس جواب پس بدم حالا

ttaanhhaa 1394/02/14 ساعت 08:15

این عکس یعنی چی؟؟؟
اگر میخواید عکس بندازید که خب بندازید یا نه که خب نندازید و نذارید تو وبلاگ ان عکسی که منو یاد صفحه حوادث میندازه که روشون رو گرفتن تا شناسایی نشن یعنی چی؟؟؟

البته اگر اشاره به گوشت هم نمیکردی و نصف صورتت م میپوشوندی باز هم شناختن شما کار سختی نبود....

راستی چرا یک درصددد هم فکر نمیکردی من اینجا رو بخوونم ؟؟؟؟

وای دوست خوبم ! وااای :)
چشممم ... چجوری بذارم خب ؟! همینم نذارم ؟
دقیقاً قصد همین بوده که عین همون صفحات حوادث شه اینجا:-))))

وااااقعا ؟! اونقدررر قابل شناساییم من ؟!

خدا شاهده فک نمی کردم ! که اصلاً وقت داشته باشید ک به اینجا سر بزنید !

pari 1394/02/14 ساعت 07:18

مگی دقت کردی وقتی آدم درس داره چقد تمیز کردن حال میده؟
دوس داری بشینی هر چی مو به فرش چسبیده رو جمع کنی

به همین سوی چراغ قسم دیوار اتاقمو که واسه عید پاک نکرده بودم دیشب ساعت 2هوس کردم تمیز کنم و عملیش کردم !!!
کثیف نبودا ولی حس خوبی داد بهم پاک کردنش :))
میدونی من تو اتاقم نه موکت دارم و نه فرش ؟! لخته اتاقم !!!!

چوپان 1394/02/14 ساعت 05:56

مگهان چشم تو که لو رفته!
اون عکسی که چشم منم داره! بذار که بچسبونن کامل شه!با هم لو بریم!

خب باشه اونم به درخواست شما می ذارم !!!
من حاضرم عکس کاملاً واضح از خودم بذارم ! :)))

چوپان 1394/02/14 ساعت 05:53

ااااااا اسم جدیدمو افتتاح کردی؟؟؟؟
بدون پرسیدن از من؟
یه اسم دیگم پیدا کرده بودم تازه میخواستم باهات مشورت کنم
.
ینی من تورو میکشم مگهان!
دختر گفتم یه افکتی بده بهتر شه:))اینچیه انگار یرقان گرفتیم!
تازه ببین لبای منو چ رنگی کرده!فکرکنم بنده خدا جناب Amer عزیز از رو رنگ لبای من آرایشو فرمودن :)))))جالبه اونروز هیچکدوم رژم نزده بودیم:D
دو حرف بعدی D و R هستش :) بعلاوه یه قلب و یه ساعت!البته ربطی به اسمم نداره

ااااا...
حالا یه جوووووری میگه بی اجازه م اسممو افتتاح کردی یکی ندونه ها ... اوف !
حالا خوبه یه ا اضافه شده ! ... یارو واسه انتخاب اسم بنتون که برند باحالی شد واسه خودش انقد وسواس به خرج نداد که تو واسه یه ا اضافه شده ته اسمت به خرج دادی :-))))) والا به خدا
آرررررره گفتم که تو انقدر هولی و منم که همیشه قبل قرار حمومم!!! اصلاً روزایی که می بینیم همو وقت آرایش نداریم :)))

Amer 1394/02/14 ساعت 03:17

خواهشا ما را وارد بحثای تخصصی نکنید!!
ما همینجوری برای خودمان یک نظری دادیم

درضمن ما در این عکس همه چی میبینیم الا چشم!!
چشمان را هم در عکسهای قبلی دیدیم و چسباندیم به این عکس

سه تا از حروف دستبندش که به ترتیب M A E هست در تصویر مشخصه!!
نهایتش سه تا حرف اونور دستش جا بگیره D E H میشه مائده

راستی یه سوال !
اونم اینه که شما گفته بودی 11 خوابی دیگه... اون وقت این وقت صبحححح ؟!:))))

نه اون حروف هیچ کداااام ربطی به نام زیبای بانو چوپانا ندارند !
هاها ...

Amer 1394/02/14 ساعت 02:36

یعنی چی؟!
این دوتا الآن دوتائن؟ یا یکین؟
خیلی شبیه همینا! نمیدونم والا...
اینقد آرایش کردین که اصن متوجه نمیشم :|

زیبا

اسم بانو چوپان مائده است!؟

وااای هیچچچ شبیه نیستیم !!! :))))

آرایششش ؟! من اون روز از خواب پاشدن دوش گرفتم و پریدم بیرون ... آرایش کجا بود برادر من :))؟! اصلاً صورتی می بینی که آرایش رو تشخیص دادی :)))؟

نه خیررر چرا چنین حدسی زدین :)))!؟

عکسهات رو یا کم حجم کن بگذار، یا من نیام! :|

کم کردم حجم رو :|
الان زیاد بود حجمش ؟! :|

خوبی عزیزم؟؟

ممنونم بها جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد