مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

ولنتاین ما اینجوری بود !



دیروز ، روز خاصی بود پر از حس خوب و بد ! فراز و نشیب ! هی خوشحالی و ناراحتی !

کلاس آلمانی خیلییی بهتر از همیشه بود و طبق معمول جمعیت نسوان کلاس تعریف از تیپ بنده کردن و حتی جیغ زنان اعلام کردن این رژ خیییلی بهت میاد ! 2 تا آقا داشتیم که مورد اول همسر دارن و زودتر رفتن شب ولنتاین عروسی دعوت داشتن !

موند مورد دوم ، که پسر بور کلاسمونه ... یک چهره ی رشتی اصیل ! بور قد بلند و هیکلی !!! ایشون خیلی مرد به حساب نمیان ، درباره هر چیزی عین خانوما نظر میده و همشم عین همون جوجه اردکای زشت دنبال ما خانوماس : )) دیروز من خیییلی خوب بود حالم خیییلی ! اصلاً یه جوری بود جو کلاس همه خانوووم ! علی هم برای من خانومه :دی

بابای علی کوچولو زنگ زد که بگه واسه شام خرید کنه ما همگی در حال صحبت و جیغ جیغ کنان بودیم که ببینیم کجا بریم ؟ اون بین من یه چیزی گفتم همه ضعففف رفتن از خنده علی کوچولو هم همون لحظه گفت نه بابا من کلاسم با دوستام بعد کلاس میرم بیرون : ))

با یه حالت مظلومی هم داشت میگفت. یکی از بچه ها که 30 سالشه و از علی بزرگتره داد میزد علی جون عزیزم من نمیام شام بابام نمی دونه:)))

بیچاره علی میگفت آخه یکی دو تا صدای 7 تا دختر می اومد بابام البته عادت داره : ))))))

خلاصه بچه های کلاس ما اصلاً باورشون نمی شد که من انقدررر قابلیت شیطنت داشته باشم !!! دیروز شوک عجیبی بهشون دادم تازه علی کوچولو هم همش صدام می کرد و خاطرات بامزه خانوادگی برام تعریف می کرد:))نمی دونم چرا آقایون همش احساس نزدیکی می کنن به من !!! با وجود همه ی سگ بودنم !!! خیلی عجیبه: ))

اول اومدیم بریم شام بیرون با هم که دیدیم علی کوچولو میگه منم باید ببرید ! اونم با ماشین من !! تا سر حد مرگ پیش رفتم یعنی!!! که خدا رو شکر یکی از بچه ها مشکلی براش پیش اومد و مجبور شدیم برنامه رو موکول کنیم به روز دیگه که علی کوچولو هم با ماشین بیاد کلاس :دی

بعدش اومدیم بیایم خونه هم کلاس مازنی عزیزم ! گفت دلش ولنتاین در کافه می خواد ... من با اینکه خیلی کم اهل کافه و اینا هستم ولی گفتم بریم کافه! 5عصر :| چون یکی از دوستان هی حرفشو زده بود و منم دلم شدیدا سیب زمینی پنیرشو می خواس : (که رفتیم و نداشت ! چای سبز نوشیدم و یه کاپ کیک هویجوری گرفتیم و با هم زدیم! خیییلی عالی بود و کلی سوژه داشتیم تو کافه! تنها دختران جمع با بودیم 3تا پسر با هم یه وری بودن! بقیه جفت بودن و کادوهاشون عااالی بود:-))

ما خیلی خدا رو شکر کردیم که دوست پسر نداریم بهمون از این کادو داغونا بده . واقعاً جایی برای این قبیل چرت و پرتا تو اتاقم ندارم:دی !!!


× قبلنا ما ساکن خیابون ایکس بودیم! و همه کلاسامون و برنامه هامون به خیابون ایگرگ ختم می شد! الان ما اومدیم واسه همیشه خیابون ایگرگ و همه چیززز حتی کلاس بنده به خیابون ایکس منتقل شده ! دیشب از خیابون ایکس تا خیابون ایگرگ یک ساعت و ربع تو راه بودم . فقططط بخاطر بارون و ولنتاین :| !!! : ((
× الانم پشت دانشگاه ماشین و پارک کردم و براتون پست می ذارم . صرفاً چون دوستان هی گفتن بی حال و بی انرژی شدم : ))!!!
منتظر عزیزی هستم که ببینمش و برم خونه !



نظرات 9 + ارسال نظر

عزیزممممممم
من به خاطر دیدن تو هم که شده یه برنامه میذارم میام!ولی جدی احتمالا بعد از عید توی اردیبهشت و اینابیایم امیدوارم مرخصی و شرایط دیگش جوربشه البته. چنتا انگیزه بزرگ هست برا اومدن شمال توکه میدونی!
و خب تو هم یه انگیزه عالی هستی


وااای بهسا خیلی خیلییی خوبی تو! هاها ... عالیه امیدوارم وقتی میای یه روزی بشه ببینیم همو همش شلوغ نباشی
بله بله الهیییی اون یکی انگیزه ت رو که باید کلی ناز داد

happy valentine honey
یکم دیر شد ببخشید عزیزم
امیدوارم همیشه شاد باشی و عشق همیشه در زندگیت جاری باشه

ممنون بهسااا ...
بهسا یعنی کی میشه من شما رو ببینم ؟! کی میای این ورا دختر ؟
هوم ؟!

آویشن 1393/11/27 ساعت 00:06 http://dittany.blogsky.com

قربونت برم.دیگه مغز داشته باشی همینه دیگه.اینجا نه.بعدا حدسمو به خودت میگم.یکم مرموز بازی در بیارم بقیه بمونن تو کف:دی
اصن میدونی هدف ما همینه.نابود کردن ملت.البته مقصر من نیستم.دوستمه.میدونست من چی میگم از عمد کرم ریخت منم دیدم پسره دوست فیسبوکیشه کم نذاشتم.آخه اون موقع صاحب چوبی دوستش بود اکثر مشتریارم میشناخت.ازون لحاظ.

هر زمان خواستی حدستو بگو :-)))

سیمای 1393/11/26 ساعت 20:18

یعنی اونجا هوا اونقدر خوبه که میشه با مانتو رفت بیرون؟

خوب نبود ! عااالی بود هوا امروز بعد از کلی روز بارونی

asmani 1393/11/26 ساعت 20:04 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام بانو
دیدی چقدر فضولی کردم تو کارت
وقتی میگی هوش آدم یه طوری میشه ولی اینجوریا نیست فامیلتو از روی ایمیلت میدونم خانم اسدان رو هم سال 91 به یه همایش تجلیل از قهرمانان ورزشی استان گیلان تو گلسار دعوت شده بودم از اونجا میشناسمشون رمز پست ها هم بازم عذر خواهی حدسی بود خلاصه اینا رو میزارم پیش هم خودمو باهوش نشون بدم مثلاً این ایمیلت lvl4r2i@yahoo.com برای من فقط آدرس نیست واسه من میشه عدد 5854724 الکی یعنی خیلی سرم میشه

سلام آقا شما راااااحت بااااش !
بعله هرچیز دیگه هم خواستین بگینااا :-)) بی تعااارف !!!
اون مورد آخری یه چیز خییییلی واضحه عجیبه که کشفش نکردی برادر :|
شما که رمز ما رو هم حدس میزنی ازت بعیده واااقعا

کلوچه 1393/11/26 ساعت 19:33

:-*

آویشن 1393/11/26 ساعت 18:35 http://dittany.blogsky.com

یاد پارسال من و انداختی.با خواهرم و دوتا از همکاراش رفته بودیم پیتزا چوبی،وای که چقدر شر و ور گفتیم.جالب اینجا بود بچه ها کلیک کرده بودن رو یه پسره که لاغر بود و ازونجایی که منم لاغرم هی میگفتن بهت میادا.حالا تصور کن میزشون پشت سرمونه.منم بلند گفت کی،این پسره،اردنگه که.وای یعنی قیافه پسره و دوستاش که هم پسر بودن هم دختر دیدنی بود.
وای که چقدر اون شب خندیدیم.مرسی که خاطراتم و زنده کردی:*
راستی راجب ایکس و ایگرگی که گفتی یه حدسی زدم ولی نمیدونم تا چه حد درسته.

می تونی حدستو بگی :-))))) من که خودمو پرچم کردم آدرسم بدم مثلاً بهتون : ))
چوپان که دیگه خونمونم بلد شد !!!:))
وای خدااا بیچاره پسره طفلی :| نابودش کردی که آویش :))

سیمای 1393/11/26 ساعت 16:26

انشالله سال آینده با عشقت خواهی بود
اینجوریشم خیلی عالیه با دوستا
زمان دانشجوییم اگه دقیقا همون روز ولنتاین نامزد جان کار نداشت و با هم بودیم که هیچ اگه نه با دوستام میرفتیم تو خیابونا و کافی و اینا بقیه رو دید میزدیم خیلی حال میداد
شده بود چند تاشونم تعقیب میکردیم ببینیم چیکارا میکنن

چوپان 1393/11/26 ساعت 15:15

الان چرا آفتاب شد؟؟؟؟
من دوسداشتم قرارمون تو بارون باشه
هیچی دیگه لباسی ام که میخواستم بپوشم منتفی شد
ببین از صندوقدار بپرسی میز چوپان کدومه.نشونت میده
فقط اینکه راس اون ساعت اونجا باشیا.زودتر نه!فیلن دانکه

چوپوووون !
واااقعا انتظارم بارون بود و قرار بود بارونیمو بپوشم و خلاص :|
الان با همین مانتوی دانشگاه میام دیدنت دیگه :((
وبلاگم از ظهر تا الان باز نمی شد !!!
من زوووود برسممم ؟! عمرااا :| کاش دیر نشه خیلی فقططط

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد