مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

چشمای منتظر به پیچ جاده ...



هر چقدر هم سنگ باشی ، هرچقدر هم که باور کرده باشی که دیگه نیست و نخواهد بود ... بازم یه وقتایی عجیب دلت برای خود دوست داشته شده ی اون روزهات تنگ میشه ...

تو این مدت شاید از روز تولدم تا حالا ، ده تا پست با اشک از گذشته نوشتم و پابلیش کردم . به دقیقه نرسیده برش گردوندم به چک نویس هام ...

امروز بعد از روزهای تو تبریز بودن که همش برام خاطره بود ، یهو منفجر شدم و سرمو تو بالش فرو کردم و تا جا داشت زار زدم ... نه برای گذشته ای که نیست ، نه ، برای مگهانی که دیگه هیچ کس اونقدر دوسش نداره...

تمام راه یاد روزایی بودم که تو ماشین نشسته بودم و هر یک ربع باید بهش خبر می دادم سالمم ، راحتم ، خوشحالم ، غذامو خوردم ، همه ی وضعیتم توسط کسی چک می شد و من چقدر قدر اون لحظه های دوست داشته شدن رو ندونستم ...

پسرک طفلک ، همش می گفت که دوست داره براش نگران شم ، یه روزی رفت اصفهان و من یه اس ام اس دادم که رسیدی ؟ همین و همین ... برام گفت چقدر غم داره دلش که هیچ کی اونقدر براش مهم نیست که ساعت به ساعت بپرسه کجاست ، زنده س و مشکلی داره یا نه ... اون روزا به نظرم مسخره بود هی اس ام اس دادن و از احوالات هم با خبر شدن ...

و حالا در اولین روزهای 24 سالگی ، همون لحظه هایی که عمیق می خندیدم و همسفرا بهم میگفتن نخورده مست ! خوشحال ! من تو دلم اشک می ریختم برای مگهانی که هیچ کس اندازه ی او دوسش نداره ... هیچ کس براش مهم نیست که مگی کجاست ؟ چی کار می کنه ؟ هیچ کی تا صبح بیدار نمی مونه بهش اس ام اس بده  که حوصله ش یه وقت سر نره...

هیچ کس ... هیچ کس منو اندازه ی او دوست نداره ... 

من فراموشش کردم ، می دونم راهش از من جدا شده ، یک ساله که باور کردم همه چیز تغییر کرده ...

من می تونم فراموش کنم هر چی رو که بوده ، خیلی راحت ، مطمئنم که می تونم . من آدم سازگاری هستم ... فقط ... باید یکی اندازه ی او دوستم داشته باشه ... فقط همین یک فاکتور کافیه برای دوباره عاشق کردنم ... کافیه برای فراموش کردن گذشته ای که نیمه راه رها کردمش...

× ... غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده ، برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده ...


× دوست ندارم شناخته شم ، چون هیچ کس تو دنیای واقعی باورش نمیشه که مگهان غمی داشته باشه تو زندگیش ... اون هم با این حجم ...


× می دونم که باید کسی رو وارد زندگیم کنم و اگه نمی کنم این کارو قطعاً دلیلی داره ... منتظر کسی هستم که واقعاً برام بجنگه و بخواد منو!

من یا کسی رو نمی خوام ، یا بهترین عشق رو می خوام ...



نظرات 20 + ارسال نظر
آویشن 1393/11/26 ساعت 04:21 http://dittany.blogsky.com

وای من و میگی؟!!
من پیله تر ازین حرفام.فکر کن الن که نه ولی قبلا دوستام همش تو فیس بوک میگفتن مثلا 100تا نوتی واشسون اومده 98 تاش واسه منهکلا من خدای بحث کردنم.به قول یه استاد قدیمی تو هرچی کم بیارم تو حرف کم نمیارم.:دی
خب تو که میری کلاس آلمانی،سر راهت برو خیابون لاکانی یه اسپیکرم بخر.نگاه چه راهنمایی کردما.من مره قوربان :دی دی دی

: )))))) همه ی رشتی ها من مره قوربان هستن آویشن !!! :)) هنشون اولیش خودممم
خیلییی خوبه بر عکس تو من اونقدرا اهل بحث نیستم تو کلاس و اینا : ))
تو دنیای مجازی راحت تر حرفامو میزنم؛ )

تو لایقه بهترین هایی مگی جونم
امیدوارم یه نفر که واقعا لیاقتت رو داشته باشه سر راهت قرار بگیره
خوش بختی و عاقبت بخیریت برام خیلی خیلی مهمه
چقدر فرقه بینه من و تو
من اگه کسی دم به ساعت بهم اس بده یا بخواد زنگ بزنه اعصاب ندارم اویل با همسری همین مشکلو داشتم، یه بار من تو عقد با خانواده ی خودم و بدون همسرم رفتم اصفهان یکی دو روزه، اگه بدونی چه به روز من آورد، دم به دقیقه اس میداد: خوبی؟ خوابی؟ گرسنه ای؟ حوصله ات سر نرفته؟ آی لجم میگرفت خلاصه بهش گفتم من بهت خبر میدم رسیدم واسه چی دم به ساعت اس میدی یا زنگ میزنی؟؟؟؟
همسری هم شاکی شده بود که خب نگران میشم
مگی جونم ناراحت نباش من طاقت ناراحتیتو ندارم
همیشه دنباله بهترین ها باش تو لیاقتشو داری عزیزم

ممنوووونم ندا
واقعاً من اون روزا همیشه شاکی بودم ... ای کاش بود براتون تعریف می کرد که چقدر بهش می گفتم مزاحمم میشی ...واقعاً اذیت می شدم ...
حالا دلم برای اذیت هاشم تنگ میشه ... آدمی اینجوریه دیگه ...
چشم عزیزم ... من خوووبم
چشممم

آویشن 1393/11/25 ساعت 01:51 http://dittany.blogsky.com

در لطف دوستان که شکی نیس.اصن همین لطفشون نارو بیچاره کرده(آیکون شیطنت)
قربونت برم.حق داری.میگم که این که بخوای کسی و ببینی یا نه نظر شخصیته،ماشالا اینقدر بالغ شدی که خودت تصمیم بگیری و من همه جوره حمایتت میکنم.راجب اون یه بارم که گفتم و دیگه بعد جوابت پی اونو نگرفتم بابت این بود که به نظر من دوستی یه اتفاقه که خودش باید بیوفته و رابطه ی دوطرفست.من هیچوقت تا حالا نخواستم و نمیخوام که کسی به زور باهام در ارتباط باشه.راجب تو هم فکرم همینه.به نظرم اگه زمان مناسبش برسه همو میبینیم.اگرم ندیدیم که باز فرقی نداره من از راه اینترنت تا زمانی که خودت بخوای تو وبلاگت هستم مگه با اردنگی پرتم کنی بیرون:دی
راستی گفتی هنوز واسه پیدا کردن کیس مناسب عجله نداری،هروقت خواستی سیستم خوب ببندی خبرم کن.به درد هیچی نخورم تو این یه فقره میتونم یه کارایی واست انجام بدم.حالا کیسم نشد،مانیتوری،موسی،اسپیکری،مادر بوردی،آمپلی فایری چیزی خواستی باز هستم :دی

: )))))
دقیقاً متوجه شدم که نامحسوس گفتی اگر فیلم رو می خوام حاضری بهم بدی و هیچچچ گونه اجباری توش حس نکردم !
مطمئنم همینطوره و اگه زمانش برسه می بینیم همو مهربووون من غلط کنم بیرونت کنم !
خیلی بامزه س که واسه هر پستی که جا بمونه میای جدا نظر میذاری عاشق پشتکارتم
من اسپیکرم ترکیده:| برام یکی جمع کن نیاز دارم به گوش کردن :| : ))

سلام
احساست یه جورای مثل منه
ان شالله بهترین ها واست رقم بخوره

من 1393/11/23 ساعت 13:43

سلام مگهان عزیز...آخ که چقدر قشنگ حالتو وصف کردی و من حس کردم یکی مثل منم هست که دلش عشق و دوست داشته شدنای سابق رو میخواد...

خورشید جاودان 1393/11/23 ساعت 11:35

مگی من هیچوقت بچه دار نمیشم که خدا بهم یه دختر بده تا وقتی بیست وچهار سالش شدودلش خواست عاشق بشه این حرفا ونصیحتا رو بهش بگم یه جورایی تو بیست وچهارسالگی دختر نداشتم هستی
بهم نخندیا کاملا هم عقلم سر جاشه فقط وقتی تو واقعیت چیزی رو ندارم به خیال پناه میبرم
اگه دختر داشتم دلم میخواست مثل تو باشه

خورشید جاودان 1393/11/23 ساعت 11:31

مگ پشیمون شدمچون حس کردم تو کارت دخالت کردم حس کردم حرفام ممکنه تو رو وارد راهی کنه که خدای نکرده اسیب ببینی کامنتا رو نگه دار ولی به حرفام فکر نکن من اون چیزی رو گفتم که اگه جای تو بودم انجام می دادم

هیچچچچ دخالتی نبوده !!
من اینجا هرچی می نویسم قطعاً منتظرم که واکنش دوستای عزیزمو بدونم ...
خورشید مهربون من واقعاً درک می کنم که حرفات چه چیزی رو می خواد بهم برسونه اما نگران نباش که بهم آسیبی بزنه .
تو بهترین حرفایی که می شد در قبال حرفای من بزنی همینا بود که گفتی :-* :-* :-*

روشنک 1393/11/23 ساعت 10:55

سلام دوست عزیز
نوشته هاتونو خوندم بسیار زیبا و پر از احساس بود
فقط برام جالب بود مگهان ،راستش تا به حال این اسم و نشنیده بودم ،میتونم بپرسم مگهان به معنای چیست؟تلفظش با فتحه یا کسره است.
ممنون دوست گلم

سلام دوستم : )
ممنونم از وقتی که گذاشتین
مگهان اسم ایرانی نیست . یه اسم ولش هست : ) با فتحه و کسره هر دو درسته ! مخففش مگی هست که زیاد هم شنیدین . مگهان به معنی مروارید هستش و هم معنی اسم مورد علاقه من : )

سیندی 1393/11/23 ساعت 08:21

این پستتو خوب فهمیدم و سطر به سطرشو درک کردم.دل منم پر غمه مگی گاهی شبا میگم که یعنی کسی هس به اندازه من تو دلش غم باشه و کسی ازش خبر نداشته باشه؟؟منم فقط در صورتی ایندمو میدم دست کسی که خیلی خیلی برام بجنگه و بیشتر از اوی سابق خودم دوستم داشته باشه.خیلی بیشتر‌

می دونی سیندی ؟ مشکل من اینه که خیییلی برون گرا هستم !
ولی چون خونواده م حساسیت زیادی دارن من سعی می کنم غمام رو مخفی کنم ! مدام می خندم نه عصبی میشم نه به کسی غر میزنم ... فقط در حال خندیدن و خندوندن اطرافیانم هستم...
امکان نداره 4 ساعت تو اتاقم اجازه داشته باشم تنها باشم ...قطعاً صدام می کنن و میگن دلمون پوسید!!!!!
چیزی که منو اذیت می کنه اینه اما تو خیلی اجازه داری هر حالت روحیتو بروز بدی!
من به یاد ندارم جلوی مادرم اشکی ریخته باشم . یا خیلی عصبانی شده باشم .. نه اینکه سرش داد بزنما از موضوعی عصبانی باشم و بتونم جلوش نشون بدم.
اما حس می کنم تو می تونی احساس واقعیتو بروز بدی:( اینو از وبلاگت و نوشته هات می فهمم
یه وقتایی دوس داشتم مثل تو می بودم : (
درباره عشق هم خدا رو خیییلی شکر کن اگه کسی عاشقت بوده! همون که یک بار طعمش رو بچشه آدم خودش کلیه ؛-)

آویشن 1393/11/23 ساعت 03:28 http://dittany.blogsky.com

امیدوارم تو 24 سالگیت با کسی آشنا بشی که واقعا لیاقتت و داشته باشه.لیاقت این دوست داشته شدن رو.چون دختر مهربون و خونگرمی هستی این و میگم بدون هیچ تعارفی.
راجب تیکه ی بعدی یا همون پی نوشتت،اینکه دلت نمیخواد اینجا شناخته بشی نظر خودته و محترمه و به دید من کسی حق نداره تو رو مجبور به انجام کاری کنی.هرچیزی لازم باشه خودت میگی.نمیدونم چرا بعضیا اینجا رو با اداره ثبت احوال اشتباه گرفتن و هی دلشون میخواد تو زندگیت کنکاش کنن.
خوبه جای اینکارا یکم فکر و انرژیشونو بذارن واسه اینکه تو با دید مثبت بهشون نگاه کنی و اگه صلاح دیدی خودت خودتو بهشون بشناسونی.
شرمنده اگه کامنتم طولانی شد ولی جدا دیگه از دست 2-3 نفر خیلی شاکی شدم.

عجله ای ندارم واسه آشنایی آویشن ...
فعلاً یه کم دیرتر که بشه بهتره ... می ترسم یه چیزایی از گذشته م ببرم تو آینده م ابنجوری و ترجیح میدم 25 سالگی سنی باشه که کسی رو وارد زندگیم می کنم : )
واقعاً اینجوری هم نیستم که نخوام ها ... ولی هربار نگاه می کنم به خودم و پست هام می بینم انقدرررر که من راحت از همه چیز می نویسم خب شاید بهتر باشه کسی نشناستم !
وگرنه خودم آنچنان مشکلی هم ندارم دوستانم که اصرار به دیدنم دارن خب از لطفشونه که می خوان منو ببینن من اینو درک می کنم آویشن جان : )
خودت که دیدی روز بعد کنسرت من چقدررر بهت اطلاعات دادم ؛ ) دقیقاً همین حرفت درسته من باید خودم احساس کنم خیر هست و بعد درباره خودم اطلاعاتی رو بدم یا کسی رو ببینم ...
مهربووونی شما خیلی !
من حواسم هست که تو هم بهم پبشنهاد داده بودی ببینیم همو که بهم فیلم بدی ها ؛ )
اگه قرار باشه کسی رو ببینم بعد از چوپان خود تویی :-* بازم ممنونم از درک بالات که وقتی دیدی جواب خاصی ندادم به پیشنهادت هیچچچ وقت به خودت اجازه ندادی بپرسی چرا نمیشه ببینیم همو ؟! :-*
کامنت طولانیتو عشقه دخترم ؛ )

شوهر خوب کمه :|

می دونم هولدن
:|
زن خوب نیز !!! من هیچ اطمینانی نمیدم که زن خوبی باشم !!!:|

خورشید جاودان 1393/11/23 ساعت 00:42

ببین هر چیزی یه تاریخ شروع ویه تاریخ انقضا داره مثلا جنابعالی شییر تاریخ مصرف گذشته رو بخاطر اینکه پولشو دادی می خوری ؟
اشکال تو اینه که بقیه رو مهمتر از خودت میدونی تا جایی که بخاطر بقیه به خودت اسیب میزنی من اینو از پستایی که راجع به مامان اون کوچولو نوشتی فهمیدم
میدونم که روضه خونی من هیچ فایده ای نداره پس دیگه بیخیال میشم و بقول فامیل دور من دیگه حرفی ندارم

واقعاً بقیه رو مهم تر از خودم می دونم .... : (
ای کاش در برابر همه اینطور بودم اقلا! به یکی بها میدم بیشتر از چیزی که باید اون وقت با کسی که باااااید مهربون باشم نامهربونی می کنم : (
همون هم کلاس سابق ..بنده خدا هررر محبتی بخوای برام کرده ... من در جوابش هیچ کار خاصب نکردم : ( هیچی هیچی یعنی ها
من حرفاتو دوس دارم :-* :-* :-* و قطعاً به حرفات فکر می کنم و ایشالا تو عملم تاثیر میذاره

خورشید جاودان 1393/11/23 ساعت 00:32

مگی او رو فراموش کن عشق اول همیشه همین دردسر رو داره مدام مقایس میکنی مدام دنبال خوبیهاش تو بقیه هستی اجازه بده ادمای دیگه به سبک خودشون خوبیهاشونو بهت اثبات کنند ونشون بدن
منم پدر همسر عزیزمو در آوردم تا جواب مثبت بهش دادم ولی بعد 15 سال میگم خدا رو شکر که اون اولیه رفت پی کارش و فراموشش کردم وگرنه همچین موقعیت خوبی رو بدست نمی آوردم

اصلاً اصلاً مقاااایسه نمی کنم و با تمام وجود میگم هر کسی رو برای خودش می تونم دوست داشته باشم !
فقططط انتظار دارم نفر بعدی هم دوستم داشته باشه با نوع ابراز و ایناشم مشکلی ندارم : (
نمی دونم واقعاً شاید دیدم مقایسه گر شده و خودم اینو نمی فهمم ...
باهات کاملا موافقم ! اتفاقاً اون روزا که من مصرانه خواستم همه چیز بینمون تموم شه دلیلش همین بود که می خواستم موقعیت بهتری داشته باشم از همه نظررر...
ایشالا منم 15 سال دیگه خیلییی خوشحال و راضی باشم از انتخابم ! : ) دوستت دارم که همیشه رضایت داری از وضعیت موجود : ) خیییلی دوس داشتنی هستی خورشید ... خیلی

خورشید جاودان 1393/11/23 ساعت 00:28

اگه حرفم حقه پس اینجوری :( نباش لطفا

چشممممم : ) بفرماااا

"منتظر کسی هستم که واقعاً برام بجنگه و بخواد منو!من یا کسی رو نمی خوام ، یا بهترین عشق رو می خوام ..."
این قسمت پستت باعث شد به خیلی چیزها فکر کنم ،به اینکه ایده ال ها بعد یک بار عاشق شدن عوض میشه و اینکه حالا کسی و میخوایم که برامون بجنگه ،باید بگم که مردها برای زنی که بخوانش میجنگن ،اگه یه روزی کسی بهت گفت که خیاله و تو خیالی ،حرفش رو باور نکن .چون با چشم های خودم جنگیدن مردی رو برای زنی دیدم و حالا دارم بهت میگم که ایده آلت درسته وبه هیچ وجهی فراموشش نکن عزیزم

: )
ممنونم از کامنتت فاطیما جان ...
می دونی من شاید خودم عاشق نبودم . ولی عاشق کردم کسی رو ... اون کس اونقدر بهم عشق راده که دیگه به راحتی نمی تونم کسی رو جایگزینش کنم و باید دنبال ایده آلم باشم .
من دختر بدی نیستم و حق دارم منتظر کسی باشم که لایق باشه ... دوس دارم لایق اون همه انرژیم باشه : (
من طعم عشق واقعی رو چشیدم یک بار و ایشالا این بار با کمک خودم !!! دوباره طعمش رو بچشم...
و ایشالا این بار یک جنگ جوی واقعی یخواد عشقم رو با جنگ به دست بیاره ...: )

خورشید جاودان 1393/11/23 ساعت 00:16

ببخشید اونجوری حرف زدم اخه دست رو دست گذاشتی و هیچ کاری نمیکنی مگه ادم چقدر وقت داره که برای خواسته هاش تلاش نکنه

چرا معذرت می خوای مامان مهربون ... ؟
حرف بدی نزدی که : ( حرفت حرف حق هست .

خورشید جاودان 1393/11/22 ساعت 23:58

مگی من قبلا هم بهت گفتم چیزی که تو میخوای دور از دسترسه مگه اینکه تو ریسک کنی امنیت میخوای که اسیبی از رابطه نبینی عشقم میخوای دنبال کسی هستی که لایق باشه دختر جان اینا رویایی بیش نیست
بقول بقیه دوستان که چند بار بهت گفتن تا وقتی در دلت چهل قفله واجازه ورود به کسی نمیدی چطور میخوای بفهمی که طرف لایق عشقت هست یا نه باید از جایی شروع کنی زاانوی غم بغل گرفتنو پست نوشتن دردتو دوا نمیکنه بلند شو واسه خودت یه کاری کن اگرم نمیخوای پس غر نزن

والا مشکلات من یکی دو تا نیست که ... راستش یه دلیلی داره اون چهل قفله بودن قلبم .اینجوری نبودما ... نه که فکر کنی بعد از او تنها بودم و هیچ آدمی تو زندگیم نبوده . نه اصلاً اینجوری نبود .. اما بعد یه سری مسائل دیدم من آدمی هستم که با یه مدت کوتاه رابطه طرف مقابلم رو شدید وابسته می کنم : (
من مهربونم تو دنیای واقعیم : ( و اگه مردی رو دوست داشته باشم همه وجودمو براش میذارم
خب بعد یه جا میفهمم این آدم به درد زندگیم نمی خوره به هر دلیلی حالا !
مثلاً مخالفت خونواده با اون آدم ... من خودم خیلی منطقی هستم و با جایگزین کردن کس دیگه راااااحت فراموش می کنم ولی آیا طرف مقابلمم تحمل جدایی رو داره ؟! من اون آدم رو اهلی خودم کردم و مسئولیت دارم در برابرش...
و یه چیزایی هم هست که منتظرم مشخص شه بعد جدی تر شم تو رابطه ای ...
یه رازی رو بهت بگم خورشید ... جدیدا سعی کردم دنیامو روی کسایی باز کنم ولی با تمام وجود احساس کردم یه هزارم او حتی دوستم ندارن ...: (
کسایی هم که شک ندارم دوستم دارن ! مثل آقای هم کلاسی چندین و چند ساله م ! خودم دوسش ندارم !!!!!

اماسیس 1393/11/22 ساعت 23:25 http://emasis.blogsky.com/

دانلود کردی ؟

+کدوم وب منظورته مگهانی؟

نه هنوز ! اینترنتم قطعه الان : (

اماسیس 1393/11/22 ساعت 20:59 http://emasis.blogsky.com/

مگهانی
الان دارم آهنگ حس غریب نسیم رو گوش میکنم
پس زمینه پستت که شد حس عجیبی پیدا کردم

اینکه کسی نگرانت باشه
از اون حس های خواستنیه که نمیشه وصفش کرد

واقعاً از اون حس های وصف ناشدنیه !
الهی همه طعم یه عشق عمیق و واقعی رو بچشن
حس غریب نسیم ؟! دانلودش می کنم ...

م 1393/11/22 ساعت 19:17 http://gitare.blogsky.com

گاهی لازمه خودمون دوست داشتنمونو ثابت کنیم قبل از اینکه از کسی انتظار داشته باشیم

نیست که دیگه ثابت کنم ......
نفر جدیدم که بیاد ... نمی دونم لایق هست که دوست داشتنمو ثابت کنم : ( ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد