مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

مامانم میگه ...



چند دقیقه بود که به دنیا اومده بودی ... که اذان مغرب شد : )

دوستان عزیزم ... من بر می گردم به همین خونه ... انگار یه حس تعلق خاطری به اینجا دارم که برام سخته جدا شدن ازش ... بماند که این دو روز پرشین هم خیلی دوس داشتنی بود برام ... دنبال یه بهونه بودم انگار که 2 تا ایمیل از دوستان و حرفای افروز باعث شد دلم بخواد برگردم به همین خونه م !

× فحش آزاده ! بنده یک موجود خود درگیر مزخرف هستم : )) خیلی هم با خودم حال می کنم . اصلاً چه معنی داره آدم خونه ای رو که خیلی دوست تر میداره بذاره بره ؟! هوم ؟! : ))