دل تنگم ... واسه دوستم ... واسه پسرش ... خیلی هم دلتنگم ... لعنت به این همه غرورِ بیجا ... می دونم که از چی ناراحتِه..ولی نمی کنم یه زنگ بزنم و بهش دستِ کم توضیح بدم ماجرا اینطوری نبوده که فکر کردی... من اینو درباره ی تو نگفتم اصلاً ... این برداشتِ اشتباهِ تو بوده ... براش بگم که من محکومش نکردم ، نمی تونم ... نمی تونم خودمو راضی کنم و بهش زنگ بزنم ...
من رابطه م با سورنا ، چیزی فراتر از خاله بود ، یک چیزی در حدِ دایه ...
سـورنا اولین حرفاشو با من زد ... یه روز رفته بودم خونشون ... بردیمش حموم ! اومدیم بیرون و دوتایی ولو شدیم تو حال ...
براش حرف زدم ... گفتم سورنا می دونی من همش آرزو می کنم تو بزرگ شی و با مامانت ببریمت پارک ؟ می دونی دیشب که واست این کفش(کلیک کنید) و می خریدم همش با خودم فکر می کردم ای کاش 1 ساله شی و قدم برداری... منم پشتت وایسم و مواظبت باشم ... بذارم هرچقدر می خوای راه بری و دستاتو از بالا بگیرم ... 2 ساله شی ببرمت پارک ... سورنا من عاشقتم می دونی ؟
همه ی این لحظه ها که حرف می زدم باهاش نگاهم می کرد ... با تعجب ... یهوشروع کرد به صدا در آوردن و 3 4 دقیقه بدون وقفه برام حرف زد و مامانشم ازش فیلم گرفت ...
میگفت مگی... بخدا تا حالا با من حرف نزده بود ، هیچ وقتِ هیچ وقت ... این چه حسیِ که تو بهش میدی که اینقدر باهات دوستِ ؟
گفتم دختر! من براش جدیدم : ) یه روزی منم تکراری میشم ... اما تو مادرشی ! می دونه عشقت همیشه هست...می دونه مادر مجبورِ عاشق باشه...اصلاً از عشقت مطمئنِ! ولی اینکه یه غریبه اینقدر دوسش داره...قطعاً براش جالبِ...
+ این پست آغشته بود به اشک های من ... 23 روز دیگه تو یک ساله می شی پسر ... و من دیگه هیچ کیت نیستم ... هیچ کیِ هیچ کیِ تو و مامانت نیستم ...
+ تو پست رمز 2رقمی ! عکس از خودم و سورنا اضافه می کنم تا شب...گرچه هیچ کدوم شبیه خودمون نیستیم تو عکس...اما یادگاریِ اون روزِ خوبمونِ ...
Bia pesare mano baghal kon.
Khosh be hale doostet ke hamchin komaki dashte.
Hala ke majboor beshe tanhaee bache dari kone ghadret ro midoone
سلام لیلی جانم !
من با تمام وجووود بغلش می کنم و ای کاش اون ورا بودم ! مطمئن باش کمکت می کردم! بچه های دوستام به زندگی من برکت دادن همیشه .
می دونید ؟ خیلی دلم می خواد یه هزینه ای بپردازم و بدونم حسش چیه الان...حس واقعی و درونیش چیه ... ناراحته ازم ... دلتنگه ... یا اصلاً مهمم نیست براش که دیگه من نیستم نزدیکه. یه ماهه که نیستم ...
فدای شما بشم که اینقدر مهر داری . اسمت باید مهری میشد.شاید باشه ها.نیست؟
مهگان عزیزم. غصه نخور من می دونم شما دوباره دوستت رو می بینی و پسر نازش رو بغل میگیری.
همش که عکساتو میبینم میدونی چی میاد به ذهنم؟ تو با این زیبایی ، نمی تونی از عشق متنفر باشی .
این شعر میدونی کی خونده؟
تو خیلی زیبایی و مطمئنم عاشق میشی عزیزم.عکس خودت و عشقت رو برامون بذاریااا در اینده
خدا نکنه : )! باشید برایمان بانو ! نه الحمدلله نیست ! اسم باید به آدم بیاد ! اسم خودم انشالله بهم بیاد :دی ! اسم خودمم یه چیز با معنی این مدلی هست اما مهری نیست. من واقعاً مهربون نیستم ! واقعاً نباید این اسم و روم میذاشتن که شرمنده م کنن:)))
شما بسیور لطف داری به بنده بانو! عشق ؟! واقعاً نمی دونم چی بگم ... از عشق متنفرم؟ نیستم ؟! اگه هستم چرا و اگه نیستم باز چرا ؟!
من یه آدم معمولیم شاید خوش عکسم : ). زیبا نیستم و اگه یه درصد هم باشم باید بگم الهی شکر که چهره م زننده نیست واسه دوستانم : ) محسن چاووشی خونده بدون شککک !!!
خودم و عشق !!!:))) عمرا من خیلی غیرتی هستم رو عکسش :))))) (تهوع!!!)
به به. وبلاگ جدید مبارک مگی خانوم
مگلاگ شد آخرش. خیلی هم خوب
فضاش خیلی خانومی و باحاله
خیلی چیزا دست خود آدم نیست دیگه! این از اون چیزاس!
بله ! فعلاً همین شده تا ببینم چی میاد تو ذهنم تا بهمن می تونم عوض کنمش ...
فضای چی خیلی خانومی و باحاله : ( ؟