مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

برای خودم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حال من



روز عید ، وقت اذان ، بوی خوب حرم و استخاره ...


باید بگم : اولین باره چنین حسی رو تجزبه می کنم . 


 حس اون روزهای اول رو دارم...


حس همون فروردین ... عجب بهاری بود : )

برگی از گذشته

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حال من



حالم بدجوری خوب می شه ! وقتی برادرم قربونم میره ! برام آب میاره ... اون نصفه شبی

اصلا هیچ خوشی ای بیشتر از داشتن یه داداش کوچولو هست ؟!




باید بگم : من اگه تو زندگی اشتباه کردم...  هیچ وقت خدا ازم انتقام نگرفت ... اینو با دیدن خونواده ی عزیزم ! میگم... خدایا سلامت دارشون : )








حال من



امروز ، با استفاده از بند پ !!! تونستم دو واحدی که کلاسش پر شده بود رو بگیرم !



حال من


هم چنان همه ی درس ها برام غریبه ن . به سختی تونستم اسم دروس!!! رو یاد بگیرم !

یک دل خوشی وصف نا شدنی ای دارم! اونم اینه که استاد های گرام همه سایت های بین المللی معرفی می کنن و انتظار دارن ما بتونیم متون اختصاصی رشته ی خودمون رو درک/ یا ترجمه کنیم !

خوب اینجاس که من یه برگ برنده دارم و ۲ تا از استادهامونم لکچر انگلیسی می خوان ازمون که اونم به حس ذوق مرگیم افزوده !



باید بگم : دیروز که زیر اون درخت رو صندلی های پارک!!! دانشگاه نشسته بودیم و تو اون هوای ملس پاییزی چای می نوشیدیم ... حس کردم مهر دانشگاه کم کم به دلم نشسته !



حال من


این روزها حالم بهتر شده ، دانشگاه کمک زیادی به بهتر شدنم کرده ... خوشحالم که به اجبار ثبت نامم کردند و روز اول با گریه به دانشگاه رفتم ...

امروز لبخندم عمیق تر از روزهای دانشجو نبودنمه ... همین لبخند مرا بس



باید بگم : رشته ی ارشدم نا مرتبط با رشته کارشناسی م هست و باید خیلی تلاش کنم تا به هم کلاسی های دیگرم برسم ...


و باید بگم : من عاشقانه پاییز رو دوست دارم ... مهر ، با من مهربان تر باش ...لطفا

برگی از گذشته

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آغاز


دلیلی برای نوشتنم نیست ، جز فراموش نکردن لحظه ها ...


می نویسم تا روزهای تلخ زندگی گذشته م رو ورق بزنم و لبخندم به روزهای امروزم عمیق تر باشه ... من لبخند تلخ رو کنار گذشته ها جا می ذارم ...