دیشب که خوابم نبرد و تا 6 صبح بیدار بودم ...
و چون سرما خوردم گفتم بهتره ساعت زنگ نذارم و هر زمان بدنم آماده ی بیداری شد بیدار شم! که ساعت 12 پاشدم ...
دیدم دوستم اس ام اس داده دلم گرفته ! دلم بیرون می خواد یا خونه ی شنا ! گفتم اگه دوست داری بیا اینجا ... اما من ترجیح میدم بریم یه فیلم ببینیم . زنگ زدم و سانس ها رو پرسیدم نزدیک ترینش همین 2.5 بود ! خلاصه افتادم رو دور تند که کارام انجام شه قبل رفتن به سینما !
امیدوارم حالمون خوب شه !
اوخی یعنی فکر کردی که من از اشناهای شما هستم
خخخخخ
ما یعنی من استان خوزستان هستیم
شمالی ترین شهر استان یعنی اندیمشک
اوهوم
یه سو تفاهم بود ! حس کردم این کامنت و کامنت قبلی که واسم گذاشته بود کسی با منظور بوده
سو ساری !
چه جالب
سلام میدوسنتم شما دخمل خوبی هستی و قصد ضایع کردن من و نداشتی
شوخی میکنم
از همن لحظه اول اسمتو دیدم ...مگهان , فهمیدم تو آدم خوبی هستی , از اسمتون هم خوشم اومدش
اوهوم
به وب منم سر بزنید لطفا مگهان خانم
حقیقا اسمتون باعث شد فکر کنم شما کسی هستی که نباید باشی ...
متاسفانه یه کامنتی داشتم که خیلی مشکوک بودم یکی از آشناها باشه و این کامنت شما مزید بر علت شد ...
مگهان ... اسم دوست داشتنیه منه ...
چشم سر می زنم .
سلام مجدد

همون دیشب بود که خوابتون نبرد
منم دیدم وبتون رو توی وبهای به روز شده گفتم بیام ساعت 4 صبحی یه ثوابی کرده باشم نظر گذاشتم
زدید ضایعم کردید خانم مگهان با این جمله تون که گفتید چی بگم به شما
احساس کردم از حرفام ناراحت شدید خدای نکرده
ها شدید آیا ؟!!!
ببخشید
نه اصلا ناراحت نشدم
! فقط ... یه حس بدی داشتم دیشب و فکر کردم شاید یه آشنا باشی ...
قصدم ضایع کردن شما نبود ! اصلا ... شرمنده م واقعا
: )