مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

از چالش‌های شروع زندگی مشترک

این روزا حسابی ذهنم درگیر جشنه، جشن مختصری که قراره بعد از محرم و صفر برگزار بشه… 

روزی که دوست داشتم تو یکی دو تا جایی که می‌خواستم پر شده بود، انتخاب فعلیم یه باغ کوچیکه(دوست ندارم تالار باشه و شبیه عروسی‌های همیشگی باشه، چون قرار نیست برقصم و خیلی هم تو فکر و نگرانم که قراره همه‌چیز چطور پیش بره و مهمونا چجوری سرگرم شن)

می‌دونم که باید شل کنم و سعی کنم خوش بگذرونم، تلاشم رو می‌کنم. 

————

چیزی که در مورد خودم می‌تونم بگم اینه که بی‌نهااایت روی رفتارهای نامزدم حساسم، اگه حس کنم با کمال میل و رضایت برای چیزی هزینه نمیکنه ترجیح میدم حذفش کنم. با اینکه تا امروز اصلا برای انجام کاری نه نیاورده، اما احساس قلبی‌م اینه که آنچنان هم خوشحال نیست که قراره اینقدر هزینه کنه… 

یا شایدم هست و یه آدم درونگرا اصولا کاری بیشتر از این نمیکنه

———-

یکی از چالش‌هایی که تو زندگی مشترک پیش میاد و شاید آدم زیاد بهش فکر نکنه چطور خرج کردنه، من زیاد بهش فکر کردم و روش حساس بودم، انتخاب اشتباهی هم نکردم به نظرم… اما اگه کسی بخواد ازدواج کنه از اونجایی که خودم بعد از نامزدی در این مورد تجربه‌های بیشتری کسب کردم دوست دارم باهاش به اشتراک بذارم. اگه آدم خجالتی، حساس/زودرنجی هستین روی این مورد خیلی خیلی زیاد وقت بذارید. من درحال حاضر شاغلم و اصلا انتظار ندارم کمک مالی بهم بشه اما اگه شاغل نیستید پیشنهاد می‌کنم چند برابر یه آدم شاغل حساس و دقیق باشید روی رفتارهای مالی پارتنرتون… 

———-

ما هم قراره فردا روز جمع‌بندی‌مون باشه، اینکه چطور جشن رو برگذار کنیم، چطور مدیریت مالی کنیم و با چه کسایی قرارداد ببندیم و الی آخر… امیدوارم به خیر بگذره و زیاد اذیت نشم این روزا، متاسفانه باید بگم اونقدر که فکر می‌کردم راحت و قشنگ نگذشت برام این روزا، دیرتر از جزییات و چرایی سوتفاهم‌ها و … می‌نویسم اینجا شاید به درد کسی خورد:)


خیلی دوستتون دارم، هم شما و هم بلاگ‌اسکای رو، ازش ممنونم:) از شما خیلی ممنونم که حتی وقتی چندین روز نیستم میاین و برام پیام میذارین… خیلی خوبین

همین

نظرات 4 + ارسال نظر
مهر 1403/03/03 ساعت 17:44 https://mehrooooo.blogsky.com/

منم اصن نرقصیدم ت عمرم
و روز عروسی مجبور شدم برقصم و خیلی ضایع بود
ولی مهم نیست میگذره
قسمت ها مالی مراسم عروسی همیشه از جنجالی ترین اتفاق های پیش مراسم و من اندازه موهای سرم خاطره بد دارم ،چون شرایط مالی همسر جان نسبت به خانواده خودم پایین بود و هیچ کدوم حداقل هم نبود چه برسه به دلخواهم،و همیشه بعد هر مراسمی حسرت میخورم.
حالا که شش سال گذاشته ولی حسرت و ناراحتی ش هست
ولی ارزش جروبحث نداره

چرا فکر میکنی ضایع بوده:)؟ مطمئنم نبوده

در مورد مسائل مالی هم که وای میتونم حدس بزنم اون اختلاف طبقاتی چقدر میتونه باعث ناراحتی و نگرانی بشه
لطفا دیگه حسرت نخور، چیزهای خوبی رو تو زندگی تجربه کردی و حداقل جشن گرفتی ممنونم که برام نوشتی عزیزم

هانی 1403/03/02 ساعت 18:39

نگران مهمون‌ها نباش ، خودشون بلدن چطوری خوش بگذرونن :))
+حالا یه قر ریز که این حرفا رو نداره. زشته ، مردم چی میگن؟ :)))))

مخالفم باهات هانی، وای چقدر دلم میخواد برات تعریف کنم جزییات چیزایی که تو ذهنمه رو
مردم مهم نیستن اونقدر برام که بخاطرشون برقصم

همچنین منم
روز عروسی انقد شرمسار شدم مگی که نگووو
اصن متنفرم از فیلم عروسیم

نههه
شوخی میکنی؟ بهت میاد حسابی شیطون و رقاص باشی

یعنی چی قرار نیست برقصم ؟!
عروسی دیگه

آقااا من اصلا تو زندگی‌م نرقصیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد