به طرز عجیبی تو همین مدت کوتاهی که به سختی چند ساعت رو خالی کردم و میرم باشگاه بهش عادت کردم، شبایی که صبح باشگاه دارم خوشحالتر میخوابم و صبحش هم عموما حدود ۷ بیدار میشم:)
+ من احتمالا به همه رمز دادم و اگه رمز بهتون نرسیده بگید لطفا
+ امشب مهمون داشتیم، هر بار مهمون داریم باز یادم میاد چه مهمون دوست دارم:)
+ امروز دو تا از دوستام همزمان برام نوشتن که میخوان ضامنم بشن برای اینکه وام بگیرم و چقد تعجب کردم و البته خوشحال شدم:) من آدمی نیستم که قسطام عقب بیفته ولی باز اونا که شناختی ازم نداشتن!! یکیشون دوست کاملا مجازیه و اون یکی سابقاً مجازی:) دلگرم شدم حقیقتا
میدونم که تو انتظاری نداشتی منم منظورم همین بود که حتی تعارفش هم قشنگه اون هم وقتی که خیلی از اطرافیان آدم کمک حال نیستند و هر کسی به فکر جیب خودش هست
چه خوب که خودت و با باشگاه رفتن سرگرم میکنی.
مهمون داشتن هم به نظرم حس خوبیه خصوصا اگه آدم هایی باشن که فکرشون بهت بخوره.
قکر کنم فقط من از اون پست جا موندم و رمز ندارم. همه خوندن انگاری و من دیر رسیدم
اینکه کسی تو این زمونه ضامن بشه واقعا کم پیدا میشه اگه واقعی گفته باشن و نه در حد تعارف. ایشالا که هرچیزی هست زودی حل بشه
حتی در حد تعارف هم والا من انتظاری نداشتم آویشن
چون بد دورانیه و حق دارن بترسن آخه
منم توی اینستا بهت پیام داده بودم :))
کسایی که شمارهم رو دارن که اشکالی نداره
کسایی که ندارن و شماره گذاشتن منظورم بود
منم ندارم
من
واقعا؟ چرا فکر میکردم فرستادم؟
به من که ندادی:/ من حتی شماره واتس اپم فرستادم برات. البته خاک تو سر بلاگ اسکای که همه اش کامنت می خوره.
من اساماس کردم آخه احتمالا برای همین نرسیده
الان ایمیل میکنم مائده عزیز