مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

صید زمستونه!

به هر حال هر آدمى یه صیادى براى خودش داره دیگه... 

تنهایى ادامه دار

+ ترک اعتیاد


یجوریمه که نمیدونم چطور شرحش بدم، فقط میدونم حس آدماى معتادى رو دارم که در تلاشن براى ترک و هى تنشون درد مى کنه و خسته شونه :(



اتفاقاى عجیب و جدید...

از چرک نویس‌های اسفند ۹۶

حدوداً یه ماه پیش که اوج فشار کاریم بود به همکارم گفتم میدونى؟ به‌ قول خودت حالا شوهر و دوس پسر درست درمون پیدا نمیشه،  بخوادم بشه اگه تو رو بپسنده سلیقه ش این بوده که یه زن اینجورى داشته باشه، آدمى که مدام سر کار باشه، برای پول بجنگه، با کلی آدم سر و کله بزنه... هویتت یجورایى میشه همون سخت کوش بودنت در کار...

گفت برو بابا! چه ربطى داره؟! اما من هنوزم نظرم همونه که بود. هنوزم فکر می‌کنم خوشحالم از تنهاییم و می‌دونم آدم همیشه کارمند بودن نیستم.


+ خرداد ۹۸ این پست رو از لا‌به‌لای چرک‌نویس‌ها در آوردم و خوندن دغدغه‌ی اون روزهام برام جالب بود.