از صفات حسنهم بخوام نام ببرم که پایانی براش نیست، ولی یکی از زیباترین کارایی که اخیرا میکنم اینه که تا یه بحثی داره تموم میشه یه بشکه نفت میریزم تا دوباره دعوا شعلهور شه! ته ماجرا هم همش شاکیام که اه، روزام داره به دلخوری میگذره و حیف و حیف و صدحیف از این روزا که داره به دلخوری میگذره
+ خاک تو سرم نکنن که یه قطره گذشت تو وجودم نیست.
+ قهر کردن کار بچههاست ما قهر نمیکنیم ولی هی موضوعی که باعث رنجشمون شده رو به طرف مقابل یادآوری میکنیم و هی دلخوری رو پررنگ و پررنگترش میکنیم.
سلام مگی جووونم
داشتم نوشته هات رو میخوندم، رسیدمبه این پست.
نمیدونم چرا با دو سه خط اول خنده مگرفت : )
خدا ازت راضی باشه دختر.خیلی خوب مینویسی
لبت خندون، دلت خوش، جیبت پرپول. بووووس
عزیززززززم سلام
چقدر دیدن اسمت خوشحالم کرد وای خدا مرسی مرسی واقعا
حالا صلوات بده. منم همینجوری ام..
خب خدارو شکر
یادم نی فک کنم دنبال وبلاگ یکی که مدتها بود گمش کرده بودم و بالاخره فهمیدم دی اکتیو کرده
به به بصورت کاملا اتفاقی دنبال یه چیزی میگشتم اینجارو پیدا کردم فک می کردم کرکره وبلاگو کشیدی پایین پس.
نه من هنوز هستم و اینجا هم هنوز هست
حالا دنبال چی میگشتین یعنی؟
چرا آخه اوقات خودتون را تلخ میکنین
بابا خوش باشین و لذت با هم بودن را ببرید
امیدوارم لم همدیگرو پیدا کنید
یکمم کمتر یادآوری کنید
یا بهترین اینه که یه مدت دیگه از اینکه چقدر همه چیز اگر قبل هم خوب بود الان بیشتر روی روال و خوبی افتاده بنویسید
مگی من ی بچه دوساله دارم و یکی دیگ توراهی دارم
هنوزم حس خوب دخترونگیمو با تو دارم
کاش همیشه همینقدر دختر ناز و مهربون بمونی
من ک همه چیمو از دست دادم و فقط اینجا میام پیش تو یادم میاد من خیلی حس و حالای تو رو داشتم ی روزایی ولی حالا همه چی زندگیم جنسشون از سنگ و پلاستیکه هیچی جون نداره همشون سفت و سختن ک البته خشن...
کاش نگه داری خودت قشنگ و دوست داشتنیتو....
مگی خیلی بامزه نوشتی. هیچ توصیه ای بهت ندارم.
من وقتی بحثی پیش میاد و حس میکنم داره خطری میشه با جمله "اعصاب ندارم" و یه مقدار شوخی جمعش می کنم. خیلی وقتا جوابه ولی خب حرصم می خورم.