مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

سر در گمی

از روز‌های اول رابطه احتمالا مشخص بود تفاوت‌مون توی این زمینه ولی ما آدما دیر می‌پذیریم یا شاید دوست نداریم خیلی چیزها رو باور کنیم. 

پسر به قول خودش ایده‌آل گراست و این حسابی کار دستمون داده، اینو روشن کنم که همچنان تو مرحله‌ی دوستی هستیم و رابطه‌ به سمت جدی شدن نرفته... حدود یک سال پیش با هزار جور بالا و پایین کردن تونست یه خونه پیش‌خرید کنه که از دارائی و توانش بزرگ‌تر بود و من اینو می‌دیدم و حرصم گرفته بود. ازش می‌پرسیدم چجوری می‌خوای برسونی نهایتا و اونم میگفت حالا خدا بزرگه و من هر روز بیش از قبل تحت فشار بودم اما دیگه یاد گرفته بودم یادآوری نکنم... من آدم بلندپروازی نیستم، یا شاید هستم ولی منطقی به مسائل نگاه می‌کنم. بلندپروازی پسر مشابه بابامه البته کمی منظقی‌تر از بابا، انتخاب‌هاش برای منی که هیچ‌وقت خیلی ریسک رو دوس نداشتم نگران کننده‌ست. 

حالا اون خونه‌ی پیش‌خرید کرده به مرحله‌ی آشپزخونه رسیده و پسر از اول تصمیمش این بود آشپزخونه رو خودش با هزینه جدا طراحی و اجرا کنه. که ای‌کاش این کارو نمی‌کرد، بهش گفتم چرا می‌خوای خودت‌رو اذیت کنی؟ شاید اینجا رو فروختی یا اجاره دادی که در جوابم گفت اینجوری بهتر و زودتر می‌فروشم خونه رو خب...

حالا اما فکر می‌کنم یک هفته‌ست نقشه‌ی آشپزخونه روزی ۲ بار عوض میشه و هربار هم با من هماهنگ می‌کنه که چیز خوبی از آب در بیاد و فقط خدا می‌دونه من چقدر نگران و کلافه‌م از این رفتارش... واقعا میشه همه‌ی زندگی رو اینجوری با وسواس پیش برد؟


+ احساس می‌کنم تو هر زمینه‌ای بتونم که تقریبا هم تونستم تو این مورد باهاش به مشکل بر می‌خورم:( 


نظرات 7 + ارسال نظر
آویشن 1399/01/28 ساعت 23:28 http://dittany.blogsky.com

خب خدا رو شکر که پس انتخاب کردید .
قطعا خوب در میان ، خیالت راحت

برای من زیادم مهم نیست، خونه‌ی من که نیست مال مردمه

آویشن 1399/01/27 ساعت 23:13 http://dittany.blogsky.com

بعضی آدم ها ریسک پذیرن بعضی ها وسواسی ها . همچین چیز عجیب و غریبی هم نیست. حالا بگو ببینم بالاخره تونستید یه مدل کابینت انتخاب کنید یا نه؟

هان تونستیم
البته به سختی امیدوارم خوب بشه

+ نکته‌ی بامزه اینکه اون کابینت طوسی‌ها بدجوری دلمو برده بود ولی نشد دیگه!

بهسا 1399/01/24 ساعت 11:35

مهم نیست که به طور مستقیم حرفی از ازدواج نیست... همین که تک تک جزییات خونه با هماهنگی توئه ینی اراده واقعی برای جدی شدن و زندگی طولانی مدت کنار تو.. شیوه کلاسیک آقایان برای ابراز عشق و اهمیت به طرف مقابل.. نمی خوام جهت بدم به فکر و تصمیماتت حتی یه درصد، ولی باید بگم که حس خوبی میگیرم از این رابطه.

پ.ن: کامنت اولی غافلگیرانه بود! میخونده اینجا رو همیشه؟ اگه نخواستی عمومیش نکن پیاممو و خصوصی جواب بده..

ممنونم بهسا
بغل از ره دووور... تو خیلی خوبی و ممنون که سعی می‌کنی جهت ندی ولی حس خوب هم بدی

امین 1399/01/23 ساعت 12:35

۲۳فروردین ۱۳۸۶
بعد ۱۳ سال.
خواستم ازت معذرت خواهی کنم واسه همه اتفاقات.


اهمیتی نداره برام...

محدثه 1399/01/23 ساعت 12:05

کلا باید یه جنبه ای داشته باشن این اقایون که آدم فکر کنه امروز اون روزیه که باید ببرم تحویل مامانجونش بدم این پسرک حرف گوش نکن رو

والا به خدا

یادداشت های روزمرگی 1399/01/21 ساعت 11:01

سلام مگی. تا جایی که یادم می یاد هیچ وقت درباره پست های مربوط به تو و پسر چیزی ننوشتم. چون حتما تو بهتر از من در جریان اتفاقات هستی و کمک من خیلی به کارت نمی یاد.. اما این که گفتی ایده ال گرا یا کمالگراست.. خیلی سخته.. خیلی خیلی سخته. هم خود آدم اذیت می شه و هم اطرافیانش.
به نظرم واقعا اگه روی این آدم حساب باز کردی برای آینده ات، باهاش صحبت کن.. خیلی جدی تر صحبت کن. بگو که چی می خوای و چی نه..

سلام مائده جانم
واقعا واقعا سخته و ممنون که برام نوشتی
همین‌کار رو کردم، چه من تو زندگیش باشم چه نه باید یه جایی یاد بگیره متعادل‌تر باشه

+ من دور و برم هر آدم ایده‌آل‌گرایی بوده مدام در حال پس‌رفت بوده... چون اون کمال‌خواهی باعث میشه یا کاری رو انجام ندن، یا دیرتر از زمانی که باید انجام بدن

دل آرام 1399/01/20 ساعت 09:44

جالبه که عجله ای تو بدست آوردن تو نداره. شایدم چون ایده آل گراست میخواد دست پر بیاد و اومد خواستگاری، درجا عقد کنه و دستت رو بگیره ببره خونه تون.

نه ما بدون اینکه اخیرا در این مورد حرف زده باشیم می‌دونیم هر دومون چی می‌خوایم...
نه من شرایط مناسبی دارم برای تاهل و نه اون
یه ذره آمادگی روانی لازم داره و یه چیز دیگه که من فعلا باید صبر کنم.

+ اضافه کنم که هنوزم مرحله شناخت کامل نشده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد