مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

تکه حرفها...

 آره، خیلى راحت... کارى نداره که دختره رو می بری خونه و معرفیش مى کنی! به همین راحتی

---

آقا لطفا میل ٤ و ٦ یا نمی دونم چى چى جهت بیمار گرشاسبی! 

---

ولش کن، کشش نده، بنویس پروپوزالتو بره پى کارش

---

مثلا زاهدان! نمیشه ناف تهرون باشى که... یه جا مثه زاهدان

-دِ آخه لامصّب، زاهدان؟ ظلمه! میگماصن هر جا جز زاهدان

خوب کجا خوبه؟ ارومیه؟! بوشهر؟ لرستان؟ 

- بوشهر که خیلی خوبه! بوشهر

---

خانوم ر. به نظرت این میتونه پایان نامه ى خوبی بشه؟

- نه! خیلی کلیشه ست!

---

آقا میشه کلید نمازخونه رو بدین؟

- می خوای چی کار؟

می خوایم نماز بخونیم، من و استادم

- مطمئنید؟!؟

:| 

---

دلم می خواس برم اصفهان

- خب برو

--- 

این اول وقت میاد، نوبتشو بزنید اول وقت... 

- می خوای من برم؟ سرت شلوغه

نه نه، باش

---

کتونى قرمزتو خیلى دوس دارم، میشه اگه نایک از اینا داشت بهم بگی؟

- این نایک نیست، قیمتش کم نبود، اما برند مشهوری هم نیس!

--- 

خانوم ر. هنوزم میگم تو خیلی تیزی... یه تیز بینی تو نگاهت به متون هست که کمتر تو دانشجوها دیدم.

- اشتباه می کنید.

--- 

باید بلد باشى، تو که صدات خوبه، یه کم زبون بریزی حلّه

- نکردم از این کارا، گرچه مسلمون نیستم، اما این کارا خیلی نامسلمونیه

--- 

اونجا رو ببین، کوه قشنگیه نه؟!

-آره! خیلی... من به اونجا میگم کوه قاف

--- 

هفت حرکت کنم، کی می رسم رشت؟

- حدود ١١/ ١٢ 

کجا بخوابم شب؟ 

--- 

استاد از نمازخونه به بیرون نگاه کنین، خیلی منظره ش خوبه

- خیلی خانوم، خیلی... کاش قبله به این سمت بود فقط



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد