مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

تجربه کردن احساس غم انگیز سقوط...

به وقت استراحت کتاب شعری رو باز کردم، چشم هام رو بستم و فکر کردم یعنی هیچ کسی نیست ته ذهنم که بخوام اینو براش بفرستم؟ حتی در دنیای مجازی هم؟

و شوربختانه هیچ کسی نبود، هیچ کس دور و برم نیست که باعث بالا رفتن ضربان قلبم بشه و من هم مدتهاست که باعث هیجان زندگی هیچ کسی نبودم... می تونستم باشم، حتی از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون همین اخیر چند وقت پیش از مرگ حامد خواستم باشم و نخواستن و خدا نخواست و خیلی چیزها ... 

حالا هم که عمری ازم گذشته و خیلی دیرتر هیجان به زندگیم وارد میشه و از طرفی حقیقتا هیچ کسی هم نیست که برای بالا بردن ضربان قلبم قدمی برداشته باشه و ... 

و خیلی اعتراف تلخیه، ولی گویا دیگه هیچ جذابیتی برای آدمهای اطرافم ندارم، با خودم حساب کتاب می کنم یعنی از کی دیگه کسی نخواست باهام آشنا شه؟ از کی دیگه هیچ کس حتی تو خیالش هم نخواست باهام هم قدم باشه؟ و واقعا از کی من اینقدر بزرگ و تنها شدم؟ و از کی هیچ کس بهم نگفت دوستم داره؟ و از کی من اینقدر دوست نداشتنی شدم برای آدم های دور و برم؟ 


 

 پاییز 95 م تنها ترین پاییزیه که دارم تجربه ش می کنم، تنهایی به معنای واقعی واژه و فکر می کنم مایل نیستم اینو بروز بدم چون هم من می دونم و هم شما که باعث خیلی از تنهایی ها خودمون هستیم و من اگر مقصر صد در صد تنهاییم نباشم، هفتاد در صد که هستم.

خب پر واضحه که نمی خوام  خودمو مقصر کنم و ترجیح میدم فرافکنی کنم...

اگر امروز کسی رو داشتم ازش می خواستم یک ربع فقط به حرفام درباره ی چیزهایی که خوندم گوش بده و بعد تو ماشین بنشوندم و آهنگ پخش کنه و من یک ساعت بی دغدغه تو ماشینش با صدای بارون بخوابم و بعد بریم خونه ی عمه و چای کهنه دم بخوریم و شب هم همونجا بخوابیم...

ای کاش تو حوزه ی مبحثی که باید مطالعه کنم، کمی اطلاعات داشته باشه تا ازش بخوام هرچی می دونه بهم بگه و کمی استرسم رو کم کنه و بعد من عشق کنم که با وجود بی ربطی این ماجرا بهش چقدر خوب بلده درباره ش حرف بزنه و ...


+ این آهنگ خیلی لطیف و یواشه، دو جمله ی ابتداییش حرفهای منه و باقیش نه... کسی رو نداشتم اینو واسش بفرستم پس به شما تقدیمش می کنم اگر کسی رو دارین اینو واسش بفرستین...

+

نظرات 22 + ارسال نظر
غریبانه 1395/08/09 ساعت 17:24

همیشه کسایی که خوبو نجیبند تنهان...اون دخترای خیابونیند که همیشه کسیرو دارند باهاشون قدم بزنندو دوسشون داشته باشندو از این حرفا...والا منم تا مجرد بودم کسیرو نداشتم

من الان نجیبم:)))؟ نجیب کجا بود خواهر من؟
به قول بابام من آآآآآدم خوووورم آدم خور:دی

تک مُدی 1395/08/09 ساعت 16:56 http://unimodal.blog.ir

ایشالا دختر:٭٭٭
...
@نقطه:
جناب نقطه! اگر شما اینو توهین میبینین، پس با توپ پر اینجا اومده بودین!!
مساله ای که خیلی شفافِ و منم بهش اشاره کردم، اینه که اینجا وبلاگه!! یک فضای مجازی!
جای اینجور صحبتا بعنوان جوابیه برای یک پست نیست!
و اشاره هم کردم که چه خودتون چه بر فرص دوستتون به اخلاق و منش ایشون متمایله، اینجا جای بازگو کردنش اونم زیر اینجور پُستی اونم با اینجور اسمی نیست!
شما که پُستای ایشون رو خوندین و خیلی دقیق تر از هرکسی ام خوندین اصلا، باید متوجه شده باشین که حداقل این روش بازگو کردن روی ایشون تاثیر مثبت که نداره هیچ، اون چیزیکه تو ذهن گوینده میاد رو هم ممکنه اجابت نکنه حتی...
بهرحال که، متن من اون بود و هست
ایشالا شمائم از نقطه بودن در بیاین با حال خوب

:* می بوسمت که اینقدر پر حوصله جواب میدی و اینقدر خوبی و ...
واقعا خوشابحال خانواده ت؛)

بیا همین کارا رو میکنی هم خودت میترسی هم من دیییگه !
عزیزم در جواب کامنت من باید بگی چی بگم والاا؟؟؟؟
باید بگیی واااای نانازم
خوشگلم
شوشووولی کی گفته تو اینجوری
تو مااااهی بیا زنِ داداشم شوووو !
افتاااد ؟؟؟

=))))
خب من آخه میدونم چرا کسی دوستت نداره الکی بگم تو خیلی خوبی و فیلان؟
نه به تو و نه به خودم دروغ نمیگممم

می سا 1395/08/09 ساعت 13:21

سلام
من که دوستت دارم ملوسک

سلااام
خیلی هم لطف میداری خانومه، چقد خوبه اقلا اینجا 4نفر آدمو دوس داشته باشن

BoBo 1395/08/09 ساعت 09:26

اینجور مواقع یه آدم بیشوور میاد و میگه: جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت بود؟! ولی خب من چون دارم تلاش میکنم بیشوور نباشم، میگم: خیلیا تو این شرایطن الان، میفهمم چی میگی و پیشنهاد میدم هنوز هم جا داره تا از دنیای مجاز بیشتر فاصله بگیری (الان میتونی بگی: کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی!)
خلاصه اینکه تو هم مثل بقیه منتظر معجزه نباش. معجزه خود تویی

همه ی حرفهایی که بهم زدی آینه
شما برو دنبال خانومت باش یه کم بنده ی خدا:دی
داری پیر میشی همینجوری تنها تنها!!!
از دنیای مجازی چرا فاصله بگیرم؟
اینجا بهترین جاییه که میتونم توش باشم و نمی خوام دور شم چشم استاد گرامی

هدی 1395/08/09 ساعت 09:22

:) :*

تو همیشه دوست داشتنی هستی ..من وبتو میخونم و دوست دارم

آم، چقده شما خوبی آخه...

اول به تایم ثبت یاداداشت نگا کردم گفتم شاید از اون نوشته های 12 شبیت باشه که بداخلاق و حساس تر میشی دیدم نه بابا تایم درد و دل ِ....


دل ِ دیگه ،گرفته :)
توصیه ی من به مگی بانو اینکه که کلا بهش فک نکن چون لامصب انگار وقتی بهش فک میکنی قد میکشه و بزرگتر میشه...

همه اش میتونه اثرات زیاد وقت گذروندن توو خونه هم باشه...این برا خودمم اتفاق میفته....

کلا نوشتت زیر پوستی بهم یادآوری کرد که هوا پاییز دو نفره اس!بیا!الان نفر دوم رو از کجا پیدا کنیم؟هان؟الان کی باید پاسخ گو باشه؟


این حال بدم میگذره

من اخیرا هی 12 شبی میشم
آخه بدبختی اینه من تنها هم نیستم، وقت آزادمم کمه، بااااز یاد این جریان افتادم یهو
بریم پیدا کنیم دیگه یه جوووری

. 1395/08/09 ساعت 03:21

خانم یا اقای مدی شما نمیدونید من چه کسی هستم. منم شما رو نمیشناسم و همین حالبه که شما بدون هیچ شناختی به بنده توهین می کنید و میگید مرد باش
شما میتونستید متصور شید من کسی رو میشناسم که ایشون رو دوست داره برای مثال که اینطور نیست
من با اطمینان بهتون میگم ایشون مقصر تام ماجراهای شروع نشده زندگیشون هستند با خوندن چند پست میشه به این باور رسید و تمام

من اول کامنت خصوصیتون رو جواب میدم:
شاید حق با شما باشه ولی عموما صحیح اینه بیشتر به جریان نزدیک شید تا بتونید درباره ش نظر بدید، زندگی من از دور قابل بررسیه ولی از نزدیک خیلی سخت تر میشه فهمید چرا و چی شده و ...؟
ضمن اینکه بله من واقعا همیشه احساس تنهایی نمی کنم و ماهی یه بار سالی ده بار این حس ممکنه بیاد سراغم پس بهتره بهش اهمیت ندم.

حالا جواب عمومی: تک مدی عزیزم بسیار محترمانه ازتون خواستن کمی با هویت باشید و باقی ماجرا، میتونید باهاشون همینجا سنگاتونو وا بکنید، درک نمی کنم شاکی بودنتون رو واقعا

سپی 1395/08/09 ساعت 00:26

تقدیم کن به حساب بانکیت که 980 تومن توش داری

در ضمن این حرفا اصلا به کسایی که 980 تومن پول دارن نمیاد

:|
خانوم بیخیال اون 980 تومن شو، موجودیم الان این نیست خیلی فرق کرده:|

zahra 1395/08/09 ساعت 00:11

سلام مگی جان
چقد غم داشت این پست و چقد با عمق وجودم حسش کردم تنها دلیلش حسهای مشابهیه که خودم تجربه کردم و مثل چندین سال اخیر زندگیم و حتی امروز و این ساعتم به همین حس دچارم.
چه حرفهایی تو دل آدم هست که نمیتونه به کسی بگه چون ....
بعضی وقتا چه خواسته های کوچیکی داریم که برامون آرزو شده اما خیلیا انقد تجربش کردن دیگه براشون ارزشمند نیست .
خوش به حال آدمهایی که همدم و کسی رو دارن که قلبشونو به تپش بندازه و همینطور هم کنارش آرامش داشته دارن
انشاله عاشقانه های عمیق و واقعی رو به زودی تجربه کنی عزیزم.

حس زود گذریه البته، زود می گذره نگران نباش؛)

نل 1395/08/08 ساعت 23:45

تاازه مگییی هرجااا هم ک میری از تو کوچیکترن:)))))))))))
بیا مگی باهم حرف بزنیم.جفتمون تهناییم.....

وای من چقدررر خندیدم به این قضیه...
آره خیلی ها کوچیکترن:)))))))))))

Saba 1395/08/08 ساعت 22:23

مگی تو حداقل میگی از یه زمانی به بعد کسی نخاسته باهات قدم بزنه یا بهت بگه دوستت دارم ...من چی ؟من از اولم کسی رو نداشتم دوستم داشته باشه یا بهم حرفای عاشقونه بزنه

عجب...
برم خدامو شکر کنم یعنی؟ دلت بسوزه من داشتم کسی رو:))) آیکون یه مگی بی شعور رو اعصاب:دی

هعی مگی
نمیدونم چرا هیچ کس جذب من نمیشه :/ اینقدر بی ریخت و گه اخلاقم یعنی ؟

:))) چی بگم والا
البته که من دلایلی که باعث عدم جذابیتم شده رو می دونم.

هو 1395/08/08 ساعت 20:11

اگر نظرم رو صریح بگم با برخورد بدی مواجه خواهم شد درسته؟
ضنان به عرضتون برسونم کد زیر 69296 هست.

خیر می تونید بفرمایید نظرتون رو هر آنچه که هست. چقدر عالیه کدتون، شما یک انسان خوش شانسید که دو باااار 9 و 6 در کدتون دیده شده:دی

تک مُدی 1395/08/08 ساعت 19:59 http://unimodal.blog.ir

من عاشقتم مهربون دختر
...
نقطه خان!
نصف یه نقطه ام باش، ولی مرد باش! و متمدن!
وبلاگه اینجا!! نه سینه خیابون یا دم خونه!
حالا ببینم کیا میتونن این پُستتو زا به راه کنن ها مگی:||||

من هم، واقعا امیدوارم ببینیم روزی همو :)

چیزی ندارم بگم تک مدی عزیزم، و درباره ی نقطه خان یا خانم هم حرفی ندارم.
من منتظرم ببینم دیگه چه کامنتایی می بینیم اینجا؛)

. 1395/08/08 ساعت 19:45

به قول خودتون هه

جالبه که حرکت شما واقعا نامحترمانه ست توی این پست، ولی من ازتون ناراحت نشدم.
شاید شما چیزی رو می دونی که شخص من نمیدونه واقعا!!!
حتی کامنتر پست قبل هم مثل شما

تک مُدی 1395/08/08 ساعت 19:41 http://unimodal.blog.ir

از هررررکسی که روی این پستت مگی، کامنت بدون اسم بذاره و خودشونم میدونن منظورم کیان و میدونن منظورم هر اسمی نیست و اسم واقعیه، اعلام برائت کرده و ....

تو دوست نداشتنی نیستی
فقط الان وقتش نرسیده شاید
پالس مثبت به خودت بده و به کاری که قراره بخاطرش ذوق کنی فکر کن
خب؟
بوس بهت

شیفته ی شخصیت حمایت گرتم من:)

حکما وقتش نرسیده، یا خیلی وقتها رسیده و من نخواستم و یه شرایط خاص رو خواستم و خیلی چیزها که جای گفتنش اینجا نیست تک مدی جانم

خب! و بوس بر تو

مونا 1395/08/08 ساعت 18:58

سلام
آهنگ عالی بود ... ممنون
و این که من میفهمم چی میگی ... منم تقریبا تو همین حال و روز توام
و با حرفات در مورد مقصر بودن خودمون موافقم و امیدورام یه روزی جذابیت های ما هم چشم یه نفر رو طوری بگیره که نتونه ازمون چشم برداره

سلام
با تشکر
؛) انشالله

. 1395/08/08 ساعت 18:47

از حرفی که میزنید مطمئنید؟
شاید شما اجازه شروعش رو ندادید خانم ولی خودتون بهش آگاه نیستید.

بله خودم حداقل اینطور فکر می کنم، چیزیه که بهم ثابت شده... شما شک دارید؟!
هه...

مرادی 1395/08/08 ساعت 18:06

وبلاگتون که دوست‌داشتنیه همشهری :دی ناامید نباشین :)

ممنونم:)

ملی 1395/08/08 ساعت 16:45 http://melijoon.blogsky.com

چقدر غمگنانه بود این پست. سلام

سلام
خیلی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد