مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

شما یادتون بود که من دیروز جواب آزمایشم رو گرفتم، تا حالا مشکلی مشاهده نشده جز اینکه باید برم پیش متخصص و پزشک خودم که درحال حاضر ایران نیستن، این از این

شما خیلی مهربونید که یادتون مونده، خیلی... 

خلاصه اینکه انگار من در سلامت کامل به سر می برم که با مشکلات بجنگم، انگار قرار بود سالم باشم که هی با دلتنگی دست و پنجه نرم کنم و همین چیزها

یه وقتایی با خودم فکر می کنم چقدر خودمو نمی شناختم این همه سال و چقدر از خودم دور بودم، روز به روز بیشتر از ناتوانیهام با خبر میشم. روز به روز بیشتر میفهمم که چقدر تحمل این حجم دلتنگی برام سخته و با خودم فکر می کنم من همون آدمیم که...

بگذریم. خلاصه یا تو این 25سال به این درجه از خودشناسی نرسیده بودم، یا اینکه حسابی پوست انداختم و حسابی تغییر کردم. 


+ راحت نمی نویسم، تو دلم خیلی چیزا هست که دوست داشتم بنویسم، اما نمیشه... لعنت به خجالت و لعنت به ترس از خونده شدن

نظرات 20 + ارسال نظر
asmani 1395/04/02 ساعت 23:43 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام میتونم یه گلگی بکنم؟ اگه جواب مثبت بود تو وبم جواب بده ممنون

شبنم 1395/04/02 ساعت 00:46

مرسی عزیزم... نی نی هم خوبه سلام داره برا خاله جونش
صبح تا شب شیطونی می کنه.... به محض اینکه من از جام بلند شم نی نی هم سینه خیز دنبالم میاد....
مواظب خودت باش گلم

وای خدا از تصورش ذوقم می گیره...
پس به مرحله ی کراول کردن رسیده وویش:))

شبنم 1395/03/31 ساعت 20:52

سلام مگی جون .... اومده بودم ببینم جواب آزمایشو گرفتی که گفتی خدا رو شکر جواب خوب بوده.... بازم شکر خدا.... مواظب خودت باش

سلاااام
خانوم آمریکایی
نی نی من چطوره؟ دلم براش تنگ شده حسابی:*

خداراشکر که سلامتی

مچکرم

الهی شکر
الهی که همیشه سلامت باشی مهربان

مممنانم دلژین جان

الهام 1395/03/31 ساعت 04:58

هممم،یعنی ترجیح میدادی یک درد جسمی داشته باشی تا یک درد روحی(دلتنگی)؟

نه بابا من غلط بکنم!!!

Maedeh 1395/03/31 ساعت 00:56

هزاران مرتبه شکر :)

شکر واقعا

اذر 1395/03/30 ساعت 23:22 http://azar1394.blogfa.com

چ خوب

هوم:)
گل(!)

آموزش اصول قایم-موشک
http://www.pocket-encyclopedia.com/?p=1588
ready up و منتظر حضور سبزتان

:)
ممنونم چشم

خوبه که در سلامت کامل به سر می بری. دوره ی دلتنگیا هم ایشالا بگذره...

انشالله...
دیگه یه طوری شده نمیدونم حتی دلم برای کی و چی تنگه؟!

خدا را شکر که خوبی
ولی احساس میکردم راحت مینویسی و چیزی را سانسور نمیکنی...
البته درکت میکنم بالاخره آدم یه چیزایی هست که به هیچکس نمیتونه بگه

حقیقتا خیلی خیلی راحت بودم همیشه، الان یه مدته می خوام از چیزی بنویسم، ولی اجازه ش رو ندارم یکجورایی...

عارفه 1395/03/30 ساعت 16:18

وای مگی خدا رو شکر که سالمی دل تو دلم نبود بیای و جواب ازمایشت رو بنویسی
و چون خواسته بودی که چیزی ازت نپرسیم هی خود خوری می کردم یه وقت اذیتت نکنم بدتر ناراحت نشوی
منم همیشه مجبور یه چیزایی رو ننویسم به خاطر همین ترس اما تو بنویسم برای خودت و منتشر نکن یا رمز دار منتشر کن
این جوری باز یکم خالی می شوی
مگی نازنینم برای خودت و دل تنگت دعا می کنم

عزیز مهربونم، بسیار فهیم و عزیزی
دست بوس مادرتم از راه دور که همچو دختر کاملی رو به جامعه تحویل داد اصلا...
همین کار رو خواهم کرد دخترک مهربانم:*

نل 1395/03/30 ساعت 15:51

میخاستم بپرسم گفتم خود مگی میگه...
خداروشکر.هزاران بار شکرت خداجونم:)
بوس و بغل و ماچ

عزیزی نل جانم، بسیار زیاد
خدا رو شکر گویا همه چی مرتبه

میم 1395/03/30 ساعت 15:35 http://harfemim.blog.ir

بابت اون لعنتت مگی جان تو نوت ِ گوشیت دنبال نوشتن بگرد:)

هوف، اصلا گوشی مگی نوت هستش، ببین چه علاقه ی ویژه ای به خصوصی نوشتهای نوت گونه داره

بهسا 1395/03/30 ساعت 14:50

خداروشکر....هزاران بار

خدا رو صد ها بار شکر برای داشتن دوستی مثل تو:*

شباهنگ 1395/03/30 ساعت 14:22 http://nebula.blog.ir

من همونی‌ام که آدرس وبلاگمو تو فرم فارغ‌التحصیلی‌م نوشتم و تیکِ لزومی ندارد محرمانه بماندو زدم. من همونم که فکر می‌کردم می‌تونم همه‌ی حرفامو راحت بزنم. اشتباه کردم خب. یه حرفاییو باید تو دلت چال کنی و هر از گاهی هم بری سر خاک و یه فاتحه بخونی و بگی دیدی؟ دیدی همیشه هم نمیشه رک و راست و بی‌تعارف بود؟

آخ که چقدر درک می کنم حست رو، نمیگم دروغ می نویسم اینجا چون آشناها هستن، اما حس می کنم خیلی وقتا نمیشه یه چیزهایی رو بنویسم، اطرافیانم نگران میشن، یا فکر می کنم وقتی شناخته شده ام مایل نیستم ته ته ذهنم رو بدونن...
بخدا نمیشه شباهنگ واقعا نمیشه، واقعا

خوشحالم که خوبی
امیدوارم همیشه سالم باشی تا بتونی قشنگی هایه زندگی رو ببینی و شاد باشی و از ته دل بخندی

ممنونم ندای عزیز و دوست داشتنیم:*

کاسپین 1395/03/30 ساعت 13:53

خداروشکر که سلامتی.من کلا سایلنت شدم. احساس میکنم اینجوری راحتری

نه عزیزم، خیلی دوست دارم صحبت کنی باهام، راستی یادته خواسته بودم ایمیلت رو برام بذاری جانا؟

دل آرام 1395/03/30 ساعت 13:32

خوشحالم خوبی.
مشکلاتت حل میشه.
تو باید جنگیدن با مشکلات و دلتنگی ها رو یاد بگیری و مستقل و قوی بشی. و می تونی قوی بشی. شک نکن

نمی دونم چرا یاد نمی گیرم؟
خیلی وقت پیش باید خیلی چیزها رو یاد می گرفتم، اما نگرفتم.

نیکادل 1395/03/30 ساعت 13:30

ای دخترو
وبلاگ منو دونفر آشنا پیدا کردند و رمز هم گرفتن.
دیگه دلم نمی خواد بنویسم. مخصوصا که هر چی مینویسم بعد اسمس میدن فلان بند نوشته درباره ی فلان موضوعه؟ تهوع گرفتم به خدا

هی وای من..
چقدر غم به دلم افتاد، یعنی من کجا بخونمت حالا؟!
چقدر درکت می کنم، درباره ی فلان موضوع ناراحتی؟ از فلانی؟
بساری این کارو کرده؟! وای وای وای:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد