مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

وقتی آرزوهات هم سو نیستن...

گفته بودم که من مدتهاست همچو آرزویی نداشتم، مدتها بود اصلا به این وضوح از خدا چیزی رو نخواسته بودم که مربوط به خودم باشه. من در کنار این آرزوی خیلی شخصی، یک آرزوی خانوادگی هم دارم که با آرزوی فردیم در تضاد و تعارضه. 

این روزها مدام با خودم فکر می کنم چطور میشه آرزوی شهادت داشته باشی؟ در حالیکه آرزوته سالهای سال کنار خانواده ت به خوبی و خوشی زندگی کنی؟ 

خلاصه که تنها آرزوی یواشکی من تو دلم مونده و به خدا گفته نشده، یعنی به مرحله ی خواستن از خدا نرسیده، چرا که اگر بخوامش پا گذاشتم روی دعا و آرزوی چندین و چند ساله ی خودم و خونواده م... خلاصه که بد وضعیتیه، خب این همه مدت بی آرزو بودم نونم کم بود؟ آبم کم بود که حالا آرزو دار شدم؟ 


+ اگه پیشنهادی دارین در زمینه ی تحقق دو آرزوی در تعارض لطفا دریغ نکنید. 

+ شبهای قدر نزدیکه و بعد از سلامتی می خوام که ازش بخوام با تمام وجودم... ولی اول باید به شرایط پیچیده ی تضاد دو آرزو فکر کنم. 

+ تا حالا تو همچو شرایطی بودین؟


نظرات 3 + ارسال نظر
سیاهچاله 1395/03/26 ساعت 09:36

نمی دونم چرا نود درصد مواقع ما آدما باید انتخاب کنیم...

متاسفم واقعا... حتی نمیشه دو آرزو رو کنار هم داشت.

پدربزرگ 1395/03/25 ساعت 21:05

دکتر ریخته گران استاد درس حکمت هنر اسلامی ام بود و بدون شک مهم ترین و موثرترین استاد عمرم
این بزرگوار یه نظریه داره، معتقده که تمدن ما، تمدن نیمروز عالمه، یعنی ما در میانه ی عالم ایستاده ایم، تمدن غرب تمدن مبتنی بر جسم و ماده است، تمدن شرق مبتنی بر روح و ذهن، اما تمدن ما ترکیبی از هردوست. فقط در تمدن ماست که عارف به خدا میرسه، در خدا حل میشه، به وصال میرسه و در عین حال زندگی عادی داره، شغل داره، خانواده داره و با مردم کوچه و بازار مراوده داره
در تمدن نیمروز قدم بردار مگی، لازم نیست از جسمت رها بشی، میشه هردو رو باهم داشت، توی این تمدن میشه

چقدر قشنگ گفتی پدربزرگ...
هوم، دلم خواست سر کلاسهات حضور داشته باشم:) کلاس های نیکادلم از آرزوهامه...
چطور میشه؟ :( هردو خواسته زمینین و هردو پررنگ...
ممنونم که این دور و برا هستی عزیزکم...

Sara 1395/03/25 ساعت 17:06 http://Www.commaa.blogsky.com

مدتهاست که 2 ارزوی در تضاد دارم ولی چون نمیتونم از هیچکدوم بگذرم یجورایی دیگه بهشون فکر نمیکنم از خدا هم درخواستشون نمیکنم نمیخوام یکیشو از دست بدم:( ترجیح میدم ریش و قیچی دست خودش باشه..

خیلی بده این...
اه
من همیشه فکر می کردم خیلی احساسیم، اما حالا میبینم خیلی منطقیم که همش فکر می کنم به جوانب رسیدن به آرزوهامم حتی:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد