مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

من طاقت دیدن غم تو رو ندارم. بفهم...

مجبورم کرد حقیقت رو بهش بگم و اینجوری یه غم بزرگ به غمهام اضافه کرد...