امشب مامانم خونه نبود، واسه شام کوکو سیب زمینی درست کردم بعد سالها، هزار بار آه و ناله کردم، گفتم وای چه سخته آشپزی...وای...وای...وای
و اعلام انصراف کردم از مادر شدن...
کاش بچه های منم مث تو به همچین نتیجه ای برسن.همش فکرنکنن مادر بودن, یعنی بیکار ترین فرد توی خونه!!!
حتما می دونن... شاید به زبون نیارن، ما بچه ها خیلی وقتا یه چیزایی رو می فهمیم و به زبون نمیاریم که ای کاش میاوردیم:)
آشپزی را شاید بشه یه کاریش کرداما مادر شدن خیلییییییییییییییییییی سخته
خیلی خیلی سخت:(
شما قبلا هم مادر بودید! یادتون رفته؟! اونم نه یکی دو روز!
یادمه :)اما انگار اون زمان انگیزه داشتم، حس خوبی داشتم.نمی دونم...نمی دونم چمه+ ممنون برای یادآوری
خیلیم سخت نیست ،سخت نگیر
کاش بچه های منم مث تو به همچین نتیجه ای برسن.همش فکرنکنن مادر بودن, یعنی بیکار ترین فرد توی خونه!!!
حتما می دونن... شاید به زبون نیارن، ما بچه ها خیلی وقتا یه چیزایی رو می فهمیم و به زبون نمیاریم که ای کاش میاوردیم:)
آشپزی را شاید بشه یه کاریش کرد
اما مادر شدن خیلییییییییییییییییییی سخته
خیلی خیلی سخت:(
شما قبلا هم مادر بودید! یادتون رفته؟! اونم نه یکی دو روز!
یادمه :)
اما انگار اون زمان انگیزه داشتم، حس خوبی داشتم.
نمی دونم...نمی دونم چمه
+ ممنون برای یادآوری
خیلیم سخت نیست ،سخت نگیر