مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

تصمیمی که باید زودتر عملی میشد.

حالا اینکه چی باعث شد تمام ارتباطاتم رو با دنیای مجازی قطع کنم و فقط سعی کنم تو همین وبلاگ از دوستای مجازیم با خبر بشم مهم نیست، حتی مهم نیست که چرا یک روزه تلگرامم رو پاک کردم، مهم اینه که از نتیجه ی حاصل راضیم...


+ مهم ترین کاری که لازم بود انجام بدم قطع هرگونه ارتباطی با آقایون بود، با تمامشون... تصمیم سختی بود برای شخصی مثل من، من تو دایره ی گسترده ی دوستام آقایون هم جا داشتن همیشه، تو خانواده ای بزرگ شدم که ابدا ارتباط با پسرها و آقایون فامیل بد و عیب نبود. اما خب، حالا که 25 سال از عمرم میگذره می دونم واقعا ترجیح میدم تنها تو وبلاگم باشه که با آقایون در ارتباطم... همین و همین.

+ دلایل زیادی پشت این تصمیم هست و اصلا تصمیم آنی نبوده، گرچه آنی عملیش کردم، مدتهاست دارم با خودم فکر می کنم به خیلی چیزها، مهم تر از همه اینکه آیا من واقعا جنبه ش رو دارم روزی همسرم بیاد و بهم دوستان خانومش رو معرفی کنه؟

بگذریم که دلیلم برای قطع ارتباط صرفا این نبود، اما خب حالا که خودم نمی پسندم طرفم با غیر همجنسهاش رابطه ای داشته باشه پس برای خودمم نباید بپسندم؛)

+ اصلا وقتی هم جنسهامون هستن چرا باید همین حرفهای معمولی رو با غیر همجنسامون بزنیم؟! این سوالیه که الان یک ماهه تو ذهنمه و هیچ پاسخی براش ندارم!

+ هیچ کس وارد زندگیم نشده و هنوز وقتش نیست که بشه، باید قدمهای محکمتری برای زندگیم بردارم تا اون روز...

نظرات 23 + ارسال نظر
Maedeh 1394/10/27 ساعت 19:48

نزدیک به 1سالی هست!
الان تنها فعالیتم تو فضای مجازی خوندن وب هاییه که دوستشون دارم ، همین!
من حتی ترجیح میدم همون اس ام اس رو بدم به اونایی که باید از حالشون باخبر شم یا اینکه کاری دارم باهاشون!
عکس و فیلم و غیره و ذالک رو هم با میل میشه فرستاد
کلا نسبت به همشون دوری گزینی گرفتم نمیدونم چرا

اصلا از فضای مجازی خصوصا تلگرام که بری دیگه هیچچچ کس کاریت نداره:/ کسی کلا بهم اس ام اس نمیده دیگه:)) جز دو تا دوست صمیمیم:دی

هیکی 1394/10/27 ساعت 18:34 http://picky-hicky.blogsky.com

کار خییییلی خوبی کردی :)
من هم مثل تو بودم که جنس آدما توی دوستی برام مهم نبود.
اما الان گاهی خیلی عذاب وجدان دارم و خودمم که زجر میکشم...
کاش میتونستم من هم همچین کاری کنم!!

چه جالب...
پس هستن آدمایی از جنس من؛)
عذاب وجدان چرا؟ کم کم سعی کن روابط رو محدود کنی و به صمیمی ترها توضیح بدی دلیلت رو:)
قطعا درک خواهی شد

Maedeh 1394/10/27 ساعت 17:57

به خاطر همون گفتم که باید بسته میشد!
میدونی؟!تصمیم خودته زندگی شخصی خودته چیزی که به درست یا غلط بودنش "خودت" باید پی ببری!
ببخشید اینو میگم ولی به کسی غیر خودت مربوط نیست!تو میای و اینجا مینویسی که خالی شی با نوشتن آروم شی اونوقت با حرفای دیگران دودل و ناراحت شی خیلی بد و آزاردهندس! واقعا درکت میکنم
من کامنتای بقیه رو نخوندم و نمیخونم!
به نظرمن که تصمیمات درست و عقلانی هستن ، دررابطه با کنارگذاشتن شبکه های مجازی منم خیلی وقته اینکارو کردم و الان آرامشم خیلی بیشتره!کم کردنه ارتباط با آقایون و ارتباط با اون هاهم به صورتیه که حریم ها حفظ شدس همیشه و خلاصه اینکه یجوریه که پس فردا پیش شوهر نداشتم شرمنده نشم و توقع بیجا نداشته باشم ازش
+عاقا به خدا من یکی دیگمممم!من خانومه روزمرگی نیستم
++خانومه روزمرگی سلام همنامی>>>همشهری که میگن این از نوع هم اسمیشه
درود و بدرود یکجا به مگهان بانو!

دقیقا...
مشکل اینجاست یه سری از دوستان خیلی تند قضاوت کرده بودن این پست به این سادگی رو... حقم دارن یه جورایی شاید :)

+ چند وقته دوری از تلگرام هان:))؟
من واتساپ دارم ولی توش هیچ خبری نیست، حکم اس ام اس رو داره دقیقا

نگین 1394/10/27 ساعت 17:32

درست میگی
ولی به نظرم لازمه
اگه بتونیم یاد بگیرم زندگیمون میتونه پر باشه
پر از دوست
نه اینکه همه ی زندگی ما بشه یه نفر که اسمش همسر ماست
شاید ما با این فرهنگ بزرگ نشدیم
شاید اگه یه جور دیگه تربیت میشدیم میتونستیم زندگی راحت تری بکنیم
زندگی که توش خیلی محدودیت ها و باید نباید ها نبود
یه کم به خودمون ... دلمون و خواسته هامون اهمیت بیشتری میدایم و نوع نگاهمون و حسمون به مسائل فرق میکرد
اگر چه من حرف شما رو قبول دارم
با این فرهنگ که ما بزرگ شدیم حرف شما کاملا متین و منطقیه
اما به نظر من خیلی تو ایران تنها هستن
تنها و بدون دوست برای مواقعی که لازمه یکی باشه که دوستت باشه فقط دوستت
ما تو ایران خیلی تنهای بی دوست داریم چه مجرد چه متاهل
حالا منظورم صرفا دوست از جنس مخالف نیستا
خیلی ها حتی یه دوست خوب از جنس موافق هم ندارن

دقیقااا ما با این فرهنگ بزرگ نشدیم، من همیشه فکر می کردم میشه خلاف جاده رفت، میشه خلاف موج شنا کرد، شاید بشه که امتحان کردم و شد.
ولی خب آدم خسته میشه...خلاف امواج حرکت کردن خیلی انرژی از آدم می گیره زندگی اونقدر ارزش نداره که دایم درحال جنگ باشیم سر چیزای کوچیک:)
موافقم باهات...ولی من واقعا خوشبختم دوستام عالین نگین جان

+ راستی اسم دومین عروسک من نگین بود. اولی مروارید و همزمان یه عروس مشترک با خواهرم داشتیم اسمش یاسمن بود.
نگین رو تنها تنها انتخاب کرده بودم 4سالگیم

وای مگی هر مائده ای..!؟
از این به بعد حتما ایمیلمو تو هر کامنتی می ذارم که به اشتباه نیفتی.. من همیشه با اسم یادداشت های روزمرگی برات نوشتم.. البته به غیر از اون یکی دو تا کامنت اول آشنایی.

اوهوم هرکی:|
تازه یه بار هی می خواستم بیام ازت یه سوالی بپرسم درباره یکی از کامنتات که آخر یادم رفت الان فهمیدم اون اصلا تو نبودی که اون کامنت رو برام گذاشته بود:| :))
خیلی بی دقت شدم و رسما مشنگ می زنم:/

نگین 1394/10/27 ساعت 17:13

سلام
میدونی راستش نظر من اینه که در دوران مجردی چه برای پسر چه برای دختر اون حسی حرفای یه دوست از جنس مخالف به آدم میده حرفای یه دوست از جنس موافق به ادم نمیده
دوست خوب که آدم بتونه باهاش خودش باشه خیلی خوبه
چه از جنس مخالف چه موافق
بعد از ازدواج هم یه دوست خوب حد خودش رو میدونه ...
به شرطی که دوست خوبی باشه
دوستی و دوست یه بحثه ... ازدواج و عشق و همسر یه بحث دیگه

سلام
میدونین؟
ممکنه حسی به وجود بیاد بینتون که نباید... یا اصلا هیچ حسی هم پیش نیاد من دوست ندارم به وحود کسی عادت کنم و اگر روزی روزگاری متاهل شدم نتونم ازش دل بکنم، این به نظرم اصلا جالب نیست.
وگرنه قطعا این دو بحث از هم جدان:)

مگی جان من یه نظر خصوصی قبا از ظهر برات گذاشته بودم. خبری نشد گفتم حتما نرسیده. بعد جوابی که به خانوم Maedeh دادی مشکوکم کرد که شاید رسیده و فکر کردی من با این اسم کامنت دادم. من با همین اسم یادداشت های روزمرگی برات کامنت گذاشته بودم. اگه نرسیده که هیچی.. اما من هیچ وقت با نام لاتین خودم کامنت نمی ذارم. :)

ممنونم که گفتی:دی
من هربار هر مایده ای برام کامنت گذاشته فکر کردم تویی:||| :)))
مچکرم ازت واقعا

این کامنت صرفن به معنی آمدن و خواندن میباشد و ارزش دیگری ندارد :دی

:دی ممنون بابت این کامنت

شباهنگ 1394/10/27 ساعت 16:28 http://nebula.blog.ir

سخن از زبان ما میگویی
ینی گفتی

بیا یه درد کشیده ی دیگه
اصلا بحث دینم بذاریم کنار باز نتیجه گیریم همینه
اصلا حس می کنم درست از اول همین بوده، اصلا ربط نداره که ما از خودمون و طرفمون مطمینیم حتی
درهرحال ما انسانیم هممون:|

نازنین 1394/10/27 ساعت 15:33

سلام
انگار این پست از زبون من بود!
آفرین، کار بسیار عاقلانه ای کردی

سلام
:) ممنون. فکر کنم ته دل همه اینه که طرز فکرم احمقانه و املانه ست؛)
ممنون که هم نظرید باهام

مگی به نظر من همه چیز به نیت آدم برمی گرده.. و اینکه عموما خانوم ها حس شامه قوی دارن.. اگه ببینن طرف مقابلشون پاشو از گلیمش دراز تر کرده و جور دیگه ای به رابطه نگاه می کنه سریع متوجه می شن و کنار می کشن.
گاهی حتی صحبت کردن با یه همجنس هم اونقدر ضرورتی نداره.. پس خودتو بابت چیزی ناراحت نکن.. کارت حتما درست بوده. :)

نه سخت نمی گیرم ولی خب راهی بود که باید انتخابش می کردم و چه زمانی بهتر از الان که وارد پنج ساله ی بالغانه ی بیست میشم:)

زهرا.سین 1394/10/27 ساعت 14:57

اختیارش با خودته...
برام جالب بود که هردو به این مسئله فکر میکردیم.
اما باید بگم برای من پاک بودن به این معنا با یه ادم خیلی مومن بودن فرق میکنه، من بیشتر به جنبه انسانی موضوع ورشد و ارامش خودتون اشاره کردم که البته هر مومن واقعی حتما به اینا عمل میکنه.
میشه ظاهر مومنانه داشت ولی اینقدر پاک وزلال نبود،اگه توجه کنی اینایی که گفتم بعضیاش اصلا گناه نیست که بخوایم اینجوری بهش نگاه کنیم
بعدم اگه نظر واقعی منو بخوای تو یکم خودتو سیاه تر از اونچه هستی میبینی، یه گام برای نزدیکتر شدن به خدا اینه که ماهم خودمونو ببخشیم،این حربه ی شیطانه که یه حریم برای ما بوجود بیاره تا ما خودمونو از خدا دور ببینیم وبرای هرچیزی خودمونو نالایق ببینیم.
در پناه حق

ممنونم که برام نوشتی عزیزم
خیلی زیاد تر از چیزی که فکرش رو بکنی خوشحالم کردی
موافقم خودمم با سیاه دیدن خودم، شاید واقعا حربه ی شیطون باشه
بازم هزار هزار بار ازت ممنونم

Maedeh 1394/10/27 ساعت 14:51

فکر کنم نظر این پست باید بسته میشد

متاسفانه کامنتا تو ذوقم زد، یعنی خیلی:/
راستی کامنتتو خوندم دختر
خیلی خوب و دوس داشتنی بود فقط سوالی که پرسیدی...نمیدونم واقعا میدونی خودمم گیجم
خیلیی گیجم و موندم چی غلطه و چی درست اصلا

زهرا.سین 1394/10/27 ساعت 13:22

عزیزم حرفام ادامه داشت،فرستادم برات،نرسید؟

همین الان رسیدم به حرفاتون بانو و خوندم :)
اجازه بدید خصوصی بمونه، البته با حرفاتون هم موافقم و هم مخالف...
تاکید می کنم من کسی رو می خوام داشته باشم که در حد خودم باشه:) تعریف پاک بودن از دید شما با دید من متفاوته، اصلا ملاک من پاک بودن به شدتی که شما ازش حرف میزنید نیست، من یه مگهان نرمال رو که کمی سعی داره بسته تر رفتار کنه می پسندم، همینقدر
از طرف مقابلمم در همین حد انتظار دارم، نه بیشتر اون چیزی که شما نوشتید باید نصیب یکی مثل خودش شه یقینا من اصلا انسانی به اون خوبی رو نمی تونم کنارم داشته باشم(اصلا نمیخوام چون حس بد بودن به خودم میده)

BoBo 1394/10/27 ساعت 11:35

"آیا من واقعا جنبه ش رو دارم روزی همسرم بیاد و بهم دوستان خانومش رو معرفی کنه؟" ایول ...
البته باز هم نباید از اونور هم بیفتیا

آممم...
نه من نمیفتم خب سالها این مدلی بودم!
ولی خب دیگه کمترشو دوس دارم هم برا خودم هم برا طرفم

omid 1394/10/27 ساعت 11:26

خوبه ک هنوز رو حرفت وایسادی

من ک از وقتی واتزو تلگرام پاک کردم لطف دوستانم همراهم بوده و چپ و راست حرفای....نثار م میکنن ک چرا پاک کردی و... ولی الان راضیم خیلی
درسته چند وقتی یک بار ب مدت 10 دقیقه نصب میکنم یکیشون ولی خیلی ب نظرم از نبودشون بیشتر لذت بردم تا بودنشون


در مورد اون یکی مورد هم نظری ندارم
همون ارتباط با آقایون

ولی خب ی کوچولو بخوام نظر بدم

در گوشتون میگم کار خوبی میکنین

اوهوم من خیلی راضیم از نبودنش...؛)
ممنونم که نظرتونم گفتین:)

شادی بهارنارنج 1394/10/27 ساعت 11:06

نمیخوام درباره تصمیمی که گرفتی نظر بدم چون میدونم حتما با هوش و درایتی که داری بهترین تصمیم رو گرفتی، ولی درباره خودم باید بگم من هیچ وقت نتونستم این کارو بکنم، راستش چون تو ارتباط هام جنسیت زیاد برام مطرح نبوده بیشتر دنبال این بودم که یکی باشه که حس کنم هم رو میفهمیم حالا میخواد مذکر یا مونث.

همین دیگه شادی...همین!
منم اخیرا با همین فرمون رفتم جلو و خودم از خودم آگاهم و میدونم یه رابطه رو تا نجا و تو چه سطحی نگه داشتم، اون که نمی دونه!!
از اون ورم من که نمی دونم طرف مقابلم واقعا عین خودم بی قصد با غیر همجنساش در ارتباطه یا نه

راستی مگی ! اصن بت نمیاد 25 ساله باشی ،خیلی جوون تری از روی حرفات :) به قول شاعر روح تو "کم سال است" خیلی خوبه:)

متاسفم:))
ولی من راس راسی در شرف 25 سالگی هستم. هنوز 24سالمه؛)!!

خب فقط اینکه ، واقعا موافقم:)

ممنون بابت موافقت؛)

سیاهچاله 1394/10/27 ساعت 10:54

و چقدرررررررر سخته که تو یک سری تصمیمات رو بتونی توی ذهنت قطعی کنی...
نمی دونم برای تو اینجوری هست یا نه، اما برای انجام یه تصمیم باید مدتها روش فکر کرد و وقتی بخوای اون تصمیم رو عملی کنی، چون خیلی به دست و پات پیچیده، برای عملی شدنش باید آنی عملی شن!!!
نمی دونم چقدر تونستم منظورم رو برسونم...

خیلی خوب فهمیدم منظورت رو...
من از اینکه بخوام از تصمیمم روی برگردونم گریزونم!
نگرانم که یه وقت نخوام که راهمون مسیرمو تغییر بدم... وگرنه تو اون عملی کردن آنی مهارت داریم هممون، هوم خیلی سخته در کل ترک هر عادتی سخته ها

شاید واسه حس و حال الانت این کار درستی باشه..... :) ولی به یه چیز فکر کن..... اینکه همون جور که ریگی به کفش تو نیست در ارتباط با آقایون، او هم ریگی به کفشش نیست. شاید راحتتر بتونی برخورد کنی با مساله.
اصولا چه زن و چه مرد به زن و مرد احتیاج داریم.... به آدمها.....
خیلیی حرفها هست که فقط میتونی به یه دوست هم جنس بگی و مطمئن باشی اگر درکش نکرد لااقل فهمیدش.... ولی خیلی چیزا هم هست که دوست داری نظر مردونه بشنوی....شناخت سیب با گاز زدن یه گلابی میسر نمیشه..... و باید تست کنی تا بدونی که کدومش همیشگی توئه و حاضری با اشتیاق هر روز بچشی و تجربه اش کنی! سیب گلاب! سیب ترش سبز! یا سیب قرمز پفکی!
مثل من که همش فکر میکردم دلم میخواد با یه آدم مذهبی ازدواج کنم ولی به محض اینکه فرصتش پیش اومد و برخورد داشتم... فهمیدم ترجیحم اینه با یه آدم اخلاقگر و متعهد باشم تا یه آدم مذهبی و متعصب!

:) اخیرا اتفاقایی پشت هم افتاد که باعث شد بفهمم صرفا جنبه ی من نیست که مهمه! من از جنبه ی طرف مقابلم بی خبرم...
موافق نیستم، ببین من یکی دو تا دوست خیلی دور آقا ممکنه داشته باشم اما ابدا مجاز نمیدونم هم صحبتی و درد دل با یه آقا رو:) خیلی دلیل دارم که جاش برای گفتن نیست، زندگیهای امروزی همشون با همین چیزای کوچیک متزلزل تر شده، مامانای ما با غیر همجنساشون درد دل نکردن الان طوریشونه؟
معلومه که نه...
خب من ولی از مذهبی بودن تعریف خاص خودم رو دارم، اول اینکه تا اخلاق خوش نداشته باشه روی گشاده نداشته باشه اصلا مذهبی و مومن می تونه باشه؟! قطعا نه... بعد اینکه یه آدم مذهبی لزوما" متعصب نیست، و برعکس هر بی دینی هم از تعصب دور نیست خلاصه باید تعریف درست انتخابتو بدونی اول؛)

باران 1394/10/27 ساعت 10:32

:))

:)

delaram 1394/10/27 ساعت 10:19

تصمیم خوبیه.
و چه خوب که الان این تصمیم رو گرفتی.

بلی دیرتر از این نمیشد واقعا...
فک کنم باید زیرسازی شم از حالا؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد